تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

آفساید و دیوار نامرئی ذهن خود Offside and the invisible wall of your mind

نگاه کن بخش خودآگاه تو در نوشتن نمی تواند دخالت کند سریع بخش ناخودآگاه می تواند خودت را از این مرحله به مرحله آفساید یا خطا بکشاند کاری که در قانون چون مهاجم به پاس داده اید اما مدافعی از تیم حریف نیست این موفقیت می تواند . آفساید باشد . یعنی وقتی نیروی مخالفی نیست تا در برابر ما مقاومت کند . تمایل خودمان را به کار کردن از دست می دهیم شاید هم اینجور چیزی سخت ترین نیرو این هست نیروهای نامرئی شما را احاطه کننده شما احاطه شده در نیروهای نامرئی و قوانین آفسایدی هستید که آشکارا و غیر آشکارا جلوی موفقیت شما را می گیرند روتین یادداشت شده ای هم ندارید زیاد پیشرفتی حاصل نمی کنید ... دوباره کاغذهای سفید و کارهای ناتمام شما را اذیت و آزار می دهند یک صبح بیدار می شوید . می بینید که دیگر نیازی به کارکردن ندارید چون دردهای شما بزرگتر از دلیل های شما هستند ناتوانی های شما بزرگتر توانایی های شما هستند وقت شما کمتر از انبوه کار شماست آرامش داشته باشید وقتی همه کتاب جیمز کلیر را می خوانی ناامید می شوی از روش اینکه خودم را زندانی کنم تا پاراگرافی بنویسی به خودت شک می کنی . حالا من با این آموزش های اشتباه یا هر نوشته ای یا صدایی فکری چه کنم نباید اشاره به منبع یا چیز دیگری کنم پس چرا جیمز کلیر از منابع خود و چندین و چند صفحه صحبت می کند... پس اگر منابع بسته های آموزشی گفته شوند چیزی برای استاد بسته باقی خواهد ماند مسلمن که باقی می ماند اما شجاعت معرفی منبع را فعلن باب نشده است .   Look, your conscious part cannot interfere in writing, the unconscious part can quickly take you from this stage to the offside or foul stage, what you have passed in the law as an attacker, but there is no defender from the opposing team, this can be a success. be offside It means when there is no opposing force to resist us. We lose our will to work. Maybe it's something like this. The most difficult force is the invisible forces that surround you. You don't make much progress either... white papers and unfinished tasks bother you again, and you wake up one morning. You see that you don't need to work anymore because your pains are bigger than your reasons, your disabilities are bigger than your abilities, your time is less than your workload. I will imprison you to write a paragraph, you will doubt yourself. Now what do I do with these wrong teachings or any writing or voice of thought, I should not mention the source or anything else, so why does James Clear talk about his sources and several pages... So if the sources of the training packages are said Something will remain closed for the professor, of course it will remain, but the courage to introduce the source has not yet been acquired.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.