تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

courage شجاعت

کمترین چیزی که به فکر میرسد.بیکاری برای خودت یک جور درد سر درست می کنی. امتحان کردن با ترس یا اینکه ندای وظیفه خوب الان در حال نوشتن هستم. می دانم اشتباه می کنم برای هر چیزی دلیلی باید داشته باشم. به هر حال فقط راحتر شده اینجا فکر کنم . هیچ فکر از پیش تعیین شده ای نداری . چرا میای اینجا برای تداوم بیخیالی تفکر نادرست از درست هیچ چیز نداشتم. به خاطر این داشتم . دنبال دلیل می گشتم.تداوم کار ضعیف .نداشتم .شجاعت نداشتم. کاری کنم. به خاطر نداشتن . شجاعت و ترس زیاد بعد فکر می کنم . برای من کاری ندارد اینطور کار .انجام دادن. کار نوشته شد موقع فکر کردن و وقت تلف کردن ندارم .سریع تمامش کن باید تند انجام شود .بیخیال همه وقت های که هدر شد.شجاعت پریدن از سمتی به سمت دیگر سخت شده.

  ادامه مطلب ...

Typing practice تمرین تایپ

هنر خلاصه کار کردن .تنظیم وقت به چه علتی وقتی استفاده می کنی از حالت جدید. توان کاری خودت را از دست می دهی . همیشه نا امید بوده ای از پیشرفت بخش های .از دست رفته من از این قسمت زندگی سر در نمی آورم. بقیه چرا؟ خیلی زود من به این آهستگی پیشرفت می کنم. چرا؟ با وجود این همه پیشرفت. تا میآی به چیزی که دوست داری ؟برسی وقت را پای تلویزیون نگاه کردن . بیهوده از دست داده ای. باورش سخت هست. اما باید به آهستگی .قدم برداری تا کسی صدای پای تو را نشنود. وقتی آرام پشت سر آنها سبز شوی . بی صدا فرصتی برای .لکس العمل برای آنها باقی نم ماند . فقط شنیده ایم نوشتن خوب هست . درآمد آدم را بیشتر می کند . نتوانسته ام. درکش کنم . فقط تکرار می کنم. در نوشته ها باید گاهی دروغ بگویم . گاهی اضافه تر بنویسم . من فقط از روش یک دو یا هنوز به ۳ نرسیده ام . امروز یک دکمه بعد دکمه های اطراف صفحه لمسی را امتحان کردم. لزوم . تکرار دکمه های بی معنی هر چه سعی کردم . نتوانستم با سرعت روی این نوشته هایم فکر یا سرعت اعمال کنم . یک حالت هم داشت . صدای برخورد که خاموش هست . فقط دکمه نمایش داده می شد . فلانی ن را یا هر دکمه را لمس کردی . بعد امتحان ن و نونونونونونونونونونونو  به این نرسیدم . فقط با دقت و ظرافت . اشتباهاتم را هم الان داشتم. هیچی که هیچی . اما یک چیز فهمیدم . لزوم آهستگی و دقت. در گرم کردن.مثل: چاجاحاخاهاعافاقاثاصاپاماناتاالابایاساشاگاکاوادارازاط : مثال تایپی.یک دکمه را با دکمه های دیگر ترکیب کردن.در چه حالتی با روحیه بهتری دکمه ها را لمس می کنی تنظیمات فوتبالی خود را اعمال کنید . تصحیح کلمات هم خاموش می کنم.و. نقطه و شروع . از بازی روزمره زندگی لذت می برم.هنوز راهی برای .دفاع زندگی و مطالب. آنلاین . اشتباهات . جبران ناپذیر. وجود سپر یک پروژه بزرگ . هست . زندگی دروغکی. پس شخصیت . دروغ. اما متاسفانه . با واکنش های واقعی و برخورد . هنوز بیمه آنلاین. یا محافظت درست حسابی نداری. مشکل کجاست. فکرم بیشتر به درد نخور بودن . اینترنت در واقع سرعت عمل خوب نیست. زندگی واقعی . دنیای بهتری هست . هر میزان کمتر خودت را با اینترنت در گیر کنی . این اشتباه را انجام دادم . اصلاحش کنم.اشتباه کنی .سند هست. اما در دنیای واقعئ حرف و صدا ضبط نمی شه . باقی نمی ماند. پس نوشته و صدا زودتر  به تاریخ اگر مال فلان تاریخ باشد . شامل گذر زمان باید باشد . من دیروز تا امروز . عقیده ام و فکرم صبح راجب به کار یا نوشته ام . فرق کرده نباید سند یا این همه اش حرف هست . از جنس حرف مفت هست.

  ادامه مطلب ...

mind shield سپر ذهن

فکر می کنی . اگر بپری . به سمت دیگر . می توانی . از دست خودت خلاص شوی . اما . مشکل دوباره . پا برجاست . هیچ تغییری نکرده ای . نباید این کار را انجام بدهم . دوست ندارم . چقدر مسخره به نظر میرسد . اما هنوز سخت و بد به راهی که هرگز به چیزی که سخت تر از قبل بوده . فکر نمی کردم . این طرف . با آن طرف هیچ فرقی نداشته باشد . تا به حال اینطوری به این مشکل فکر نکرده ام . من هرگز وجود ندارم . پس باید این مشکل راه حلی را با خودم . در نظر نمی گرفتم . را درست نمی کردم . با اینکه راه حلی برای این مشکل وجود ندارد . باز دارم به این مشکل فکر می کنم . در حد و اندازه های من نیست . پس باید چرا ؟ به آن فکر کنم . توان بیش از حد کار کردن . آخرش هم شده . درد و مشکل با وجود اینکه می توانستم . خیلی راحتر تر از الان کار کنم . به مشکلات توجه کردم . این دوباره باز آمد . بیرون . چطروی می خواهم . خودم را با هر چیزی که دوست ندارم . متمرکز کنم . تمرکز وجود ندارد . به خاطر این . مشکلات بزرگ شده است . هیچ چیز وجود ندارد . فقط این وجود دارد . مشکلاتی را برای خودت باور می کنی . که . وجود ندارند . مشکل هست . سخت هست . برای تو وجود ندارد . به خاطر اینکه هنوز با راه حل آشنا نشده ای . به خاطر اینکه عامل تحرک را پیدا نکرده ای . عامل تحرک را پیدا کرده ای . اما باز خودت را گول می زنی . چقدر سخت بوده . برای دیگری خیلی راحت این اتفاق افتاده برای تو خیلی سخت اتفاق افتاده باید راحت باشد . باید با بالا بردن . زمان کار و تمرکز راه حل را پیدا می کردی . به راه گمشده ها قدم بگذاری . فقط حرف بزنی . بعد هیچ اتفاقی نمی افتد . به خاطر اینکه تو توان کار را نداری . توان و تمرکز یا اینکه اخلاق کاری ندارم . یا اینکه حرفه ای نیستم . به درد چه کسی می خورد . این مطالب به درد هیچ کس نمی خورد . به درد خودت هم نمی خورد . فقط فکر می کنم . از چاله ای به چاه افتاده ام . هیچ کس نیست . به دادت برسد . مطالب را ویرایش کند . کارها را برای تو هموار سازد . سرعت کار من خیلی آهسته هست . به درد . تلاش در زمینه کاری این قضیه نمی خورم . باید کمی فکر می کردم . کمی بیشتر هزینه می کردم . اینطوری می توانستم . الان برای خودم  .شخصیت کاری بهتری می داشتم . جایگاه بهتری داشتم . به درد مبارزه با رقبای بهتری می خوردم . حتی خودت هم خودت را نمی شناسی . بغض تو این هست .اگر خودت را می شناختی . مشکلات خودت را حل کرده بودی . این که کفتار ها به یک ببر نزدیک نمی شوند . به خاطر اینکه طرف خیلی نیرومند هست . یا اینکه وقتی فکر می کنی . باید برای دیگران کار کنی . از این شهامت به دست می آوری . اگر نتوانی برای خواسته های خودت هزینه و وقت صرف کنی . باید برای  دیگران کار کنی. این مشکلات و دلایل تو را جلو و به جلو هل می دهد . پوش و هل می دهی . خودت را جلوتر شاید . چیزی بدانم . من .که . چیزی نمی دانم . فقط به این فکر می کنم . هر روزی .که . میآد . انگار تفاوت آن با دیروز بیشتر می شود . باید با خودم کنار بیام . یک جوری در صورتی که این من نیستم . من خودم نیستم . من اصل وجود ندارم . هیچ هستم . در صورتی . بشر چیز خطاکار و ناکارآمدی هست . باید اشتباهاتی را مرتکب شود . بدون وجود هیچ سپر و محافظی نمی تواند . پیشرفت کند . اگر محافظ یا اینکه سپر و شمشیر نباشد . که . از او حفاظت کنند . بشر خیلی بی دفاع هست . پس باید سپر محافظی برای او ساخته شود . تا اینکه بتواند . خودش را قبول کند .شاید سپر دوست داشتن این باشد . بشر خودش را قدم اول باید . دوست داشته باشد . قدم بعدی اینکه باید . هر راهی باشد . به او کمک کند . باید مبارزه کنی . باید بجنگی . من دوست ندارم . جنگیدن را باید . چرا ؟ بجنگم به خاطر چیزی . به این مبارزه دعوت نشدم . از اول در آن حضور داشتم . نباید از من استفاده کنید . به خاطر اینکه به اهداف خودتان برسید . من باید به مبارزه های که دوست نداشتم . در این زندگی دعوت نمی شدم . اما حالا و هر روز باید . این قضیه کنار بیام . سپر من از من محافظت می کند . باید یک سپر بسازی . تا از تو و دیگران حفاظت کند . پروژه ساخت . سپر و شمشیر . برای درون انسان از سالیان قبل پروژه ای بوده . در هر کتاب و آیینی وجود داشته است . باید برای هر کاری به این چیزها چنگ می زدیم . برای زنده ماندن . برای مبارزه کردن . برای اینکه بهتر از این باشیم . برای خواسته های . حتی خودم . خودم را حذف کردم . باید طرز نبرد . جنگیدن را در عرضه خالی یاد می گرفتی . هیچ کس نیست . حتی با تو مبارزه کند . همه چیز خالی هست . فقط باید به خودت غلبه کنی . همین . نمی توانم . به خودم غلبه کنم . اولین کسی . که . خودم را خودم نابود می کنم . نه کس دیگری . باید یاد بگیری . از خودت دفاع کنی . باید طوری بجنگی . که . هیچ کس توان مبارزه با تو را نداشته باشد . هرگز تسلیم نشو . می خواهم . اما نمی توانم . در این مبارزه شرکت کنم . باید طروی . دوست ندارم را باید هر روز برای این کار تلاش کنم . باید مبارزه می کردم . با چیزی که هرگز از دست من ساخته نبوده اما برای اینکه شما از من خسته می شدید . من هم از خودم خسته می شدم . سبک بازی با کلمات باید از این روز ها چیزی دستگیرم می شد . زندگی پر از آرامش . نبرد . با هیچ چیز . با دست خالی با این معنی . من نمی توانم . با خودم . بجنگم . توان . هرکس . در مبارزه . با خودش. خیلی کمتر از آن چیزی هست . که فکرش را کنی . دست کم . چیزی را متوجه خودم نمی کنم . این باید تا اینجا تمام می شد . اما خیلی کش آمد . نتیجه این شده است . به هر چیزی که دوست داری . تبدیل می شوی . به غیر از آن چیزی که می خواهی . در زندگی برای تلاش کردن . پیچیدگی خوب نیست . هرچه بهتر هست . ساده تر باشد . یک متن کوتاه تر بهتر از این هست . چیزی را پیچیده درهم و برهم . گیچ کننده به نظر دیگران برسانی . فقط می خواهم . از هدفت دورت کنم . این را متوجه باش. این کاری نیست . که تو برای آن ساخته شده باشی . فقط باید . کمی فکر خودت را آزاد کنی . فکر کنی . در حال پرواز کردن باشد . اما با سرعتی که از هدف اصلی به جایی میروی که کسی . به داد . تو نخواهد . رسید . سپر تو تنهایت نخواهد بود . سپر تو کسانی هستند . که . از تو محافظت می کنند . باید با خودت کنار بیایی من از این دفاع می کنم . هر فکری می خواهی . با خودت داشته باش. من ساخته شده ام از این محوطه یا از چیزی که دارم . از داشته ها از نداشته ها از خودم .مقابل دیگران از خودم در مقابل خودم . از دیگری در مقابل خودش . دیگران علیه خودم . همه چیز علیه . آخرش گودزیلا علیه چیزهای متفاوت . چی شد . با توجه به اینکه داری . فقط این کار را انجام می دهی . هیچ فکری برای توجه به این نداری . فکر می کنی . کار خوبی کرده ای . اما فقط داری . وقت خودت را هدر می دهی . به این فکر کن . اگر می توانستی . فکری به حال خودت می کردی . چه کاری انجام می دادی می توانستی . دوباره با تمام هر معنی یا اینکه به خاطر اینکه دیگران نمی توانند . اما تو داری . باز هم . تو هم نمی توانی . بقیه نمی توانند . تغییر بدهی شرایط و کارهای که دوست نداری . را هر طور بود . انجام می دادی . با تمام زاویه های برای این کار هر کاری که شده است . در هم تنیدگی . یا پیچیدگی با هر روحیه ای . کارت را انجام می دادی با تمام خستگی داری . اگر مرحله به مرحله کاری برای انجام شدن . داشته باشی . به خاطر اینکه . توان قبل را نقض می کردی . هیچ دلت به حال کسی تا به حال سوخته است. با تمام روحیه می خواستی . آن را نجات بدهی . اما به خاطر اینکه توان و قدرتش را نداشته ای . فکر می کنی . به حال من فرقی می کند . من الان باید . به این فکر کنم . چرا باید اینجا مشغول کار کردن باشم . باید کار کنم . تا اینکه متوقف و خسته شوم . باید صبح زودتر بیدار شوم . باید به این فکر کنم . چه چیزی را می توانم . به خودم بقبولانم . برای خودم سوال شده می شود . در دنیا موفق شد. جوابم چی خواهد بود . فکر می کنم . می شود . اما باور ندارم . برای خودم شود . بعد از خواندن این کتاب . در کل امیدی هم به این که این کتاب یا این پروژه بتواند سپری برای بقیه یا اینکه خودم در مقابل حماقت و نادانی انسانی . اشتباهات یا اینکه اصل انسان چی هست . که. بخواهی . مجازاتش کنی . توسط عذاب وجدان خودش . امکان پذیر هست . اگر بخواهی . اینطور باهاش ادامه بدهی . یک موتور پر سر صدا خواهد بود . راه به جایی نمی برد . منظور برداشتن قید و بند از آینده نیست . از گذشته صحبت می کنم . اینکه بخشش خود می تواند . آینده را برای او بهتر از الان کند . اینکه فراموشی بهترین نعمت هست . به آینده دست از اینکه من بودم . خودم را یا آن بود . من را و اینکه چطوری راحتر موفق شوم . این بساط . هر روز تو هست . پس باید به فکر این باشی . هر روز کاری انجام بدهی . خسته تر از قبل نباشی . هر کدام می خواهد . پروژه سپر برای اینکه . ساخته شدن . یا اینکه نشدن این سپر . من کارهای انجام دادم . منجر شد . به درد بیشتر در نواحی مختلف از بدنم . کاری . به پول نرسید . اما شاید کارهای بهتری در آینده بتوانم . انجام بدهم . تا اینکه جنگجوی بهتری در زندگی باشم . به خاطر اینکه توان نبرد . در من به حد صفر رسیده . دنبال توپ شیطانکم نمی گردم . توپ کوچکی که به زمین می زدم . به دنبال آن بودم . همیشه من یک بچه گربه بودم . دنبال توپ می گشتم . به آن مثل کلاف کاموا فکر می کردم . چقدر می توانم . با این توپ بازی کنم . چقدر بیشتر می توانم . با توپم . چه کارهای انجام بدهم . کلاف زندگی یا اینکه نخ های فکری من چقدر بهم پیچیده اند . این روز ها باید این گره ها را باز کنم . تا اینکه بتوانم راهم را پیدا کنم . راهی که من را به چیز تازه تری تبدیل می کند . فقط با این قضیه نمی توانم . کنار بیام وقتی خسته تر از قبل هستم . چطوری می توانم از کارم لذت ببرم این در حالی هست . که .خیلی ها از هوای تازه لذت نمی برند . کوچکتر که بودم . یک برنامه عروسکی در مورد هوای آلوده یا هوای تازه و صحبت می کرد. یک لاش خور بود . که. آتش روشن کرده بود. داشت . به نقش دوم که الان یادم نمی آید . می گفت : بیا اینجا از این دود یک هوایی و یک تنفس بگیر. بعد از بوی دود در حال خفه شدن . بود . الان به این فکر می کنم . شاید . این انیمیشن یا برنامه عروسکی . در زندگی ما هم . مصداقی . یا مثالی داشته باشد . برای مثال . سیگار و یا چیزهای دیگر . دود گرفتن . چوپوق سرخ پوست ها و این قضیه ها . کار به چیز دردسر سازی تبدیل می شود . طرف بدون هوای آلوده و بدون دود نمی تواند . روز را سر کند . در کل . بیخیال . هر عادتی . مشکلاتی برای آدم . ایجاد می کند . از جمله این نوشتن . یا اینکه با نوشته های . داری یا نداری . چرا باید اینطوری این کار را انجام بدهی . سوال از خودت می پرسی . زیاد از حد این کار را انجام می دهی . به خاطر اینکه نمی توانی . به خودت ثابت کنی . بعد از اینکه . مدتهای زیادی از خودت سوال می پرسی . خودت را از اینکه خیال خام بیار بیرون . هیچ راهی نمی توانی . به خودت یا اینکه خودت را از این مشکل بیرون بیاوری . به خاطر اینکه توان این کارها را نداری به خودم می خواهم . ثابت کنم . نمی خواهم این کارها را انجام بدهم . تمام انگیزه یا اینکه می خواهی ؟ با هر مشکلی راه قبل ضرب آهنگ قبل را داشته باشی . سخت تر از اینکه می خواهم یا اینکه نمی خواهم . با این شخصیت در این کار نمی توانی . دوام بیاوری باید بیشتر از قبل بخواهی . باید کارهای که دیگران را خسته می کند . تو را خسته نکند . این قضیه جنگ اعصاب هست . قضه نیست . به خودم می گویم . دیگران کار نکرده اند . فقط مردم را دچار این کرده اند . باید یک سری مطالب را می خوانده اند . دغدغه و جنگ و اینکه دائم با چیزی در حال نبرد . باشی. سریال نگاه می کنی . تا اینکه مشکلات خیالی دیگران را ببینی . جنگ اعصاب برای خودت درست کنی . زندگی وب می خوانی . تا اینکه ایده جدید داشته باشی . در حالی که داری . برای خودت . یک نوع جنگ اعصاب اینکه بعد از این قضیه می خواهد . راحب به چی . صحبت کند . باید اینجا از چی استفاده کنم . تا در این مرحله از زندگی خونی قوی تر برای مبارزه های داشته باشم . مغزم چطور من را فریب می دهد . که . خط بعدی را چطوی بدون اینکه زحکت بکشم . بنویسم . من می خواستم . اما نتوانستم . بفهمم این مشکل برای من چه خواصی دارد . من هر کسی و هر چیزی نیستم . فقط می خواهم . آسوده تر سفر کنم . به هیچ کسی . هیچ چیزی را در هر حالی یا اینکه می خواهی . به چه روحیه ای برسی . احساس آرامش کنی . در حالی که این آرامش را نداری . مجبور شده ای . کارهای زیادی برای اعتما به نفس خودت یا اینکه چه چیزی را برای کارهای که داری یا اینکه نداری . ادعای اینکه می توانی . نه من ادعایی ندارم . فقط باید کارها را به گونه ای نمی توانم . با خودم یا اینکه برای ساخت دفاع از چیزی که می خواهم . در مقابل خودم داشته باشم . تا اینجا خوب از خودت حمایت کرده ای تا مرحله بعد می توانی . سپر محکمی در مقابل افکار بهم ریخته خودت داشته باشی . می خواهی . در مقابل خطرات و چیزهای . که . یک دفاع فکری در مقابل هر نوع حمله از چیزی . قصد دارد . تمام روحیه تو را به باد بدهد . حفاظت کنی . من تمرین هایم را انجام نداده ام . عیبی ندارد . به محض اینکه کارهای را انجام دادم . آن کار را انجام خواهم . داد . به خاطر این قضیه به خاطر این فرد . این کار را انجام خواهم داد . باید یاد بگیریم . حتی به خودم هم نه بگویم . نه به عادت های بد خودم . اولین نه های خواهند بود . نیاز اساسی به این کارها را من بیشتر از همیشه احساس می کنم . باید طوری که دوست دارم . روی کارهای خودم . حمایت از خودم ساخت سپر خودم . بقیه قصه می نویسند . من سپر می سازم . باید روی ساخت اینکه سپر دفاع از افکار و صداهای که می تواند . من را از تسلیم شدن . در مبارزه حفظ کند . اسم سپر که میاد . به یاد فیلم کاپیتان آمریکا می افتی . اما همه شوالیه ها و خیلی از قهرمان ها . تقریبی همه فیلم های قدیم . بدون سپر هیچ کسی نبوده از . عده ای هم بوده اند . حالا بیخیال . سپر فکر کن . یک شمشیر می سازی . فکر کن . به قول کیوساکی . من نمی نویسم . من می فروشم . هر ایده ای که داری . با آن خودت را فریب بده . خط بعدی را بدون تلاش بنویسی . خط ها را خواهی نوشت . اما بعد از پایان این خط ها . جالب هست . هیچ هدفی نداری . بعد از پایان حد مشخص شده . آدم بهتری خواهم بود . بعد از پایان خط ها دیگر هر اشتباهی هم . که . دلم بخواهد . انجام می دهم . هیچ چیز مثل موفقیت قاتل موفقیت نیست . کدام جمله داخل یک کتاب بود . از کجا خوانده بودم . احتمال اینکه داخل کتاب 5 صبحی آمده بود. سخت تر نیستم . شجاعتی ندارم . فقط یکم سعی کردم . تا اینکه نمی دانم . تا کجا ادامه داده بودم . همین امروز بود . داشتم . خودم را سرزنش می کردم . این کار را انجام دادی . به کارهای مهم خودت نرسیده ای . اگر این کار را انجام بدهم . آدم بهتری و مفید تری هستم . با تمام کارهای قبل من متفاوت خواهد . بود . شاید افکار مغشوشم . نگرانی هایم . کمی کمتر شود . به هیچ دردی نمی خوری . به چه کاری و به چه چیزی . حتی دست هایت را نمی توانی با هم هماهنگ کنی . خرجی بی مورد . انجام دادی . کیبردی . خریدی . که . گوشه ای افتاده است . برای استفاده از آن استفاده نمی کنی . باید این طوری می شد . من روزی رویایی داشتم . که . کد نویسی . کنم . اما انگار نتوانستم . خودم را گول زدم . بعد نوشتن . این مطالب ناک اوت می شوم . در خسته ترین حالت فکری نمی توانم به چیزی غیر از استراحت یا اینکه می خواهم . خودم را نگران کنم . نگران تر بدبختر . گیچ تر . نابودتر از این چیزی که هستم . اوضاع من خرابتر از این هست . دلشوره وار تر . برو گمشو . از این همه نگرانی . هیچ چیزی حاصل نمی شود . توان نگران کردن . من را نداری . حدی دارد . نگرانی . باید یک جا از من ذهن الهی و مغز من مثل کتاب اسکاول شین . به هم وصل هستند . پس هم از خودم و هم از اطرافیانم . حفاظت می کنم . در این دنیا و در آن دنیا در آرامش و ... نعمت فروان خواهم بود . دست از تکاپو بردار من . امتحان خودم را پس داده ام . از اینکه می خواهی . من را فریب بدهی . ذهن دست بردار . من از تو خسته تر هستم . باید گوشه ای آرام و خاموش شوی . تا به کارهای برسم. در قدرت تو شکی نیست . هر لحظه به گوشه ای رم می کنی . آرام باش و در اختیار من تا اینکه با هم کاری کنیم . تا . به درد چیزی و جایی بخورد . توان هر 2 بخش ما کاهش یافته است . فقط وقتی خسته می شوی . می توانم . از تو کار بکشم . این جای بسی نگرانی هست . وقتی خسته می شوی . از تو استفاده کنم . گاهی به این فکر می کنم . چرا برعکس ذهن های دیگر هست . چرا در موقع مناسب کارآیی نداری . خسته ام کرده ای . اما ناامید نیستم . روزی تو را رام و اهلی می کنم . هنوز مثل یک اسب وحشی سرکش هستی . مثل یک حیوان درنده هستی . بعضی اوقات همه وجود من را پاره می کنی . من از تو آسیب های جدی خورده ام . اما دوباره خودم را ترمیم کرده ام . هر کاری کنی . باز هم تو را آرام می کنم . پس نمی توانی . من را فریب بدهی . هر چیزی روزی به پایان می رسد . دیگر به آخر کار نزدیک شده ایم . نزدیک هست . تمام کنترل تو را در دست بگیریم . هیچ نمی دانم . چه قدرت های در درون یا در صفحه خالی تو همان افکار پوسیده را اگر بیرون بریزم . بهترین دستاورد . من هست . من به قدرت خودم . می توانم . اگر صبر داشته باشم . گاهی اوقات تو را از پای و نفس می اندازم . بعد هر کاری که دوست دارم . علاقه دارم را با تو انجام خواهم داد . تمام این مشکلات اصل وجود ندارد . فقط به خاطر این هستند . تو شروع نمی کنی . به ساکت شدن و تمرکز کردن .روی آنها . خیلی راحت می توانی . مثل مته این مشکلات را سوراخ کنی . هرچقدر که بیشتر بتوانی این کار را مداوم تر انجام دهی . سوراخی که از مشکل می کنی . عمیق تر خواهد . شد . امیدوارم . امروز سوراخی . با مته تو درست کنم . قوی تر از قبل . ژرف تر . تا به حال این کار را نمی توانستم . انجام بدهم . انگار وجود چیزی . قبل نبوده . اما بوده . تو اجازه ندادی . همه چیز تقصیر اول من بود . به تو اجازه دارد . با اجازه من تو بی داد کردی . به همه چیز به غیر از من . توجه کردی . به دیگران حسادت کردی . نخواستی . من را دوباره برای مبارزه و نبرد . آماده کنی . فقط با هر لحظه از اینکه می توانم . کاری کنم . دور تر و دورترم کردی . خستگی . در من برای اینکه با خودم . آرام بشینم . به کاری که می توانم . انجام بدهم . فقط این را می دانم . یک درخواست می توانست . یا اینکه برای راه خودم . یا اینکه برای خودم . چقدر ارزش قائل هستم . چقدر راضی هستی . برای خودت بدون مزد یا اینکه بدون اینکه برای هر چیزی که می خواهی . تلاش کنی . باید به خاطر خودت ؟ سوال های بپرسی . تا توان قبل یا توان تازه ای . بسازی . در داخل این موضوع شاید . همان تکامل نداشته . را بدست بیاوری . حرف . حرف اگر توان این را داری. چرا ؟ کار مهم تر اولویت را انجام ندادی ؟ اینجا حق را به تو می دهم . به چیزهای اضافه حق دادی باید راه خودم را ادامه می دادم . تمام موضوع من برای اینکه چه راهی را انتخاب کنم . یا اینکه چه راهی را انتخاب نکنم . باید از دوباره مسائل را بررسی کنم . این موضوع فقط تلاش می کند . دوباره من حوصله اینکه . دوباره و دوباره .باید طوری کار کنی . از دوباره استفاده نکنی . حوصله دوباره کاری ها را ندارم . اینکه تا چه اندازه می خواهی . ساز و کار مغز و ساز و کار خودت را پیدا کنی . نمی توانی . به خودت من می توانم این کارها را انجام می دهم . من خودم را دوست ندارم . نمی خواهم .من خودم را دوست دارم می خواهم فقط می خواهم . برای خودم راهی بیشتر از این چیزی که می خواهم داشته باشم . یا اینکه نداشته باشم . به هر چیزی به موقع خودش دست پیدا می کنی . یا اینکه نمی توانی این کار را انجام بدهی . فقط به این فکر کن . اولش خیلی برای من سخت بوده . باید کاری انجام می دادم . هرگز یا راهی به هیچ جای نداشته باشد . خودم را دوست دارم ؟ یا اینکه تنفر بیشتری در آخر کار بدست می آورم؟ سعی می کنم . چقدر این کار را کش یا طول بدهم . هرچی بیشتر طول بدهید ؟ کار کردن خودتان را بیشتر نا امید می شوید . نمی توانم . پیوسته این کارها را انجام بدهم . برای من یک آرزو کردن شده این . خواسته یا سعی من هر طوری که دوست داری . توان . توان سخت . یا گسسته شده است . سعی ندارم . خودم را آماده کنم . این کار را انجام بدهم . هر چی بیشتر از این کار دور شوم . می توانم خودم را بیشتر از قبل خودم دوست داشته باشم . برای من فرقی نمی کند . گویی جایی از تلاش کردن دست برداشته و از اینکه بخواهم . آدمی باشم . متفاوت با خلاقیت نوشتن . نمی توانم . این فشار را به خودم وارد . کنم . درحال تلاش های هستم . گسسته نه پیوسته . اما شاید . شاید هرگز . این کارها را بارگزاری نکنم . اگر قبل بود . الان شاید به این فکر می کنم . خط ها چقدر می توانند به آدم کمک کنند . تا اینکه چیزهای را که از ذهنش عبور می کنند . چقدر ساده به چیزهای یا زبان های دیگری با استفاده از گوگل ترانسلیت یا چیزی دیگر تبدیل کند .

یک کتابی هست "جرات داشته باش "فردریک فانژه "

شاید. به کمک کتاب بهتر بتوانیم . مسائل را برای خودت حل کنی .

فیلم پسر و لک لک . داخل سناریو : یک دانشمند اینجا بود . از بس کتاب خواند . دیوانه شد . سناریو فیلم بود . عجیب هست . جممله سادگی بهترین چیز هست . 

  ادامه مطلب ...

قانون و ناظر برای دفاع از نویسنده Law and supervisor to defend the author

الان من چی کار کنم . یک چیزی نوشتم . می خواستم برود . قسمت . بخش بررسی . این محتوا . مشکل دارد . یا نه خودم با خودم . نشستم . بدون ناظر نمی توانم . کار کنم . یک ناظر اینجا نیاز داشت . نوشته ام . پاکش کردم . انتشار با نظارت . نمی دانم . محتوای خوب بود . یا نه . در کل همیشه . این مشکل را دارم . بعد برام مشکل درست می کند . یا نه ؟ من که وکیل حقوقی ندارم . یا کسی که از من حفاظت . کند . این جور موقع باید داد بزنم . کمک یکی هست . این نوشته را کنترل کند . یعنی خارجش کند . شاید قشنگی اش هم به این جور چیزی باشد . نوشته خاص . باشد . یعنی 4 خط باید منظورت را بنویسی . یک جوری . محافظ . قسمت بدی . می شود . همین جوری . خوب باشد . در بخش بی دفاع بودن . شناور بودن موضوع . مشکلاتی که سر راه نوشته های بی دفاع نویسنده ها و بی عقل بودن . فشار اشتباهات انسانی . منتشر کنده . نبود. حامی قانونی . قانون ندانستن . و ... 

فکر کنم . یک مدرک . وکالت باید اینجا بگیریم . باید کمی قانون بخوانم . دارم . کار دست خودم می دهم . 

  ادامه مطلب ...

تقصیرthe fault

توی خوابم میایی چرا نمی گذاری بخوابم . به چه علت . نمی توانی . این قضیه را . راحت حل و فصل کنی . نمی توانی . راحت کار کنی . خوب باید مود . یا قسمت . بهتری برای این قضیه داشته باشی. به خاطر اینکه وقت خودت را هدر می دهی . به خاطر اینکه . عصبی می شوی . نرم کار نمی کنی. انگشتهات قفل می شود . به خاطر اینکه عصبانی می شوی. مشکلاتی را پدید می آوری . به همین علت هست . نگاه خودت را باید عوض کنی . روان کار نکرده ای . به خاطر این تکنیک نتوانستی به این قضیه . یا چیزی را راحت به خودت نمیای. پیغام نداری. : پیغام : چه چیزی باید . ارتباط و روان بودن کار . اما وقتی . بهتر نیست . بدتر شده . کارت گره خورده . وقتی گره می خوری . نمی توانی . اعتباری برای خودت . پیدا کنی با تمام . نگاه های . دید های .که . دارایی ات شده . تداخل اهداف . چطوری می خواهی . راه بروی . نمیتوانی راه بروی به خاطر اینکه کسی . می داند . کجا می رود . به جایی میرسد . تمام . نیاز گذشته خودت را . روی . هر چیزی . سرمایه گذاری . وقتی کرده ای . نمیتوانی . نتیجه گیری کنی. با خودت . چند . چند شده ای . تعداد گل خورده و ضربه خورده به خودت بیش از حد . معمول هست . چه چیزی به درد نخور هست . با این وجود من عادت ندارم . با هر حالی که می خواهم . مبارزه کنم . مبارزه ای در کار ندارم . بیخیال . بیخیال به همه چیز هست . با تمام وجود . به این معنی نمی رسی. به هیچ چیز نمی رسی . باید . برای کاربرد . نیاز داری . چه ؟ چیزی؟ فکری نداری. با تمام راه مبارزه درونی . باید دست از کار کردن . برداری . از چه کار کردن بر دارم . کاری نمیکنم . فکر نکن . باید از این راه بیای بیرون . دست بر دار. اشتباهات امروز . اشتباهات دیروز . همه مشکلات خودت را قبول کن . باید . یک تغییر سریع انجام بدهی . هر چقدر سریعتر انجام بدهی . بهتر می توانی . کار کنی . باید سریعتر از گذشته کار کنی . باید عادت کنی . راحتر از دیگران کار کنی . باید رقابت کنی . توان رقابت با دیگران را نداری. باید بهتر باشی . باید روی همه چیز درست دیدگاه درست . داشته باشی . تمام فکر های خودت را دور بریزی . راحت بیخیال شوی. وقتی خیلی تلاش می کنی . کمتر هم توقع داشته باشی . نیاز داشته باشی . کارهای دیگر هم برای روز مبادا داشته باشی. باید از خودت هم دفاع کنی . باید از دیگران دوری کنی . با دیگران قاطی نشوی . باید خودت را با خودت مقایسه کنی . هیچ بایدی در کار نیست . من هر کاری که می خواهم انجام میدهم . باید بهتر باشی . باید ورزش هوازی هم انجام بدهی . باید از  این رل یا نقش عادی بودن خارج شوی . باید کار. کنی . بیشتر تمرین کنی . باید بیشتر روی خودت باید کمتر بخوابی . باید انتظاری که از خودت داری . بیشتر از بقیه باشد . کسی به داد تو نمی رسد . خودت هستی . باید به فکر خودت باشی . باید نیاز داشته باشی . این حقیقت را درک کنی . یک صحنه از هری پاترهست . خودش به داد خودش می رسد . باید اینجور کاری انجام بدهی . باید . تلاش کنی . باید به خودت راه بدهی . خودت را از روی . صحنه و رقابت حذف نکنی . دست از سرم بردار. خودت را گم نکنی . بیش از حد به خودت فشار نیاوری . باید روی مبارزه . برنده شدن. خودت حساب کنی .باید حرکات خودت را بیشتر کنی .وقتی امروز بیشتر کار می کنی . شانس برنده شدن داری باید . دست از تایپ کردن کلمات برداری به فضای منظم بروی . باید خودت را رها کنی . باید چیزهای . که داری. همیشه برنده از زمین . مسابقه خارج نمی شوی . همیشه باید برای . چیزی که می خواهی . انگیزه نخواهی . داشت . خسته می شوی . بیخیال می شوی . هنری فورد : چه فکر کنی توانایی داری . چه فکر کنی توانایی نداری . حق با شماست . مثل اینکه من فکر می کردم . با جابه جا کردن مانیتور و اینکه مانیتور . را بالاتر ببرم . مشکلاتم را کمتر می کنم . سخت تر . میخواهی ببری. حقیقت این . هست . می خواهم . قدرت انگشتام را بیشتر کنم . وقتی با تو مبارزه می کنم . از تو ببرم . می خواهم . یک باشگاه بدنسازی باشه . یک نفر توی وان آب یخ بود . داشت . می گفت : امروز قرار روز خوبی باشد . یکبار دیگر دوباره وان آب یخ را درست کرده بود . این وان آب یخ مهم نیست . مهم دیسیپلین هست . آره . من هم متنفر هستم . از دوش آب سرد . البته باید بعدش با آب گرم . خودم را گرم کنم . یکمی ناجور هست . من که وایکینگ نیستم . خوب یک جوری . فکر می کنم . مثل یک حرکت ورزشی هست . اگر نروم . یک جوری به بدنم . یا اینکه مثل حرکت هست . بیخیال . باید یک کاری انجام بدهی . حرکات انگشتی قویتر انجام بدهی. هر چی سخت تر از این باشد . فقط می خواهی یک جوری . از عهده اش بر بیایی . فقط همین . دلت نمی خواهد . از هوش بری . بعضی موقع از هوش بری . تا اینکه هوشیاری و تصمیم درست را از دست بدهی . دوباره زیاده روی . باید . از مبارزه کردن . با من دست برداری . نمی توانی . خودت را از این چیزی که می خواهم . باید دست از گریه کردن . برداری . باید آدم دیگری باشی . باید از ترسیدن . دست برداری . از کار کردن می ترسم . از اینکه بخواهم . دائم به خودم جواب گو باشم . این گچ نیست . کیبورد . باید با ضربه زدن کار کنی . می دانی . یا نمی دانی . اما ضربات که می زنی . قویتر می شوی . اگر نابود نشی . یا اگر نمیری . قویتر می شوی . همین جوری باید . نگاه کنی . ولی  . آره حقیقت دارد . من می ترسم . نمی توانم . از این بیشتر ادامه بدهم . نمی توانم . توان . این کار را ندارم . بیخیالم شو. چه فکر کنی . چه فکر نکنی . نمی توانی به درجه استادی برسی. باید از گربه یاد بگیری ؟ وقتی حرکات کششی انجام می داد . از گربه یاد بگیر. چطوری حرکات یوگا را انجام می دهد . سلاح سنگین خودم را آماده کردم . کیبورد . بیسم اینجاست . اینجا سر خرید این وسیله کلاه سرم رفت. باید یک بلوتوث برای کامپیوتر می گرفتم . تا راحت به گوشی وصل می شدم . الان این بی خاصیت باید با کابل او تی جی وصل بشه . کابل او تی جی هم قاتل گوشی هست . در صورتی گوشی ات برات مهم نیست . کامل اشتباه اصل کابل او تی جی را قبول ندارم . کیبورد . بلوتوث را قبول دارم . یک مقداری . اوضاع پولیم . خوب نیست . فعل . الان دارم . استفاده می کنم . چیزی هم که ندارم . به دست میارم . این شمشیر اکس کالیو هست . نه جوی استیک . فکر می کنم . نیاز به کمک داشته باشم . برای این اوضاع در . مبارزه خیالی . هنری فورد : چه فکر کنی . چه فکر نکنی . از عهده ای کار بر میایی چه بر نمیایی . حق باشماست . شجاعت مبارزه با این هدف را ندارم . خلاصه . مانیتور با گذاشتم . بالا . گردنم را می گرفتم بالا . چشمام له شد . به گردنم . فشار آمد . شما که می گفتید . اما روبروی چشمام نبود . خلاصه . اذیت شدم دوباره الان از سرم پایین تر هست . مانیتور باید خودش . پایه اش را جداگانه و اینکه من بشینم . کس دیگری بشنید. قابلیت . های تنظیم ارتفاع . ولو نشود . محکم باشد . و اینجور چیز ها . بیخیال . کیبورد . بی صدا دکمه های ظریفی داشت . یکی از دکمه هاش سریع شکست . من یک دکمه نقطه را بیرون کشیدم . شانسی نشکوندمش . گذاشتم به جای آن . چیز مسخره ای بود . بی صدا بودنش . مهم هست. نیاز اساسی . این ضربات مشتی هست . باید به ناتوانی ام بزنم . تا دلم خنک بشود . توی اوضااعی که دارم . یکم . مشکل ساز شده است . این که نتوانم . تایپ کنم . کسانی که تایپ می کنند . آدم های پر درآمد تر و باهوشی هسنتند . یک جور های کنگفوی هست . تایپ 10 انگشتی اما مشکلاتی فروانی هم دارد . وقتی که دست آدم قفل می کند . با کیبورد . محکم و غیره و مشکلاتی که دارم . الان به خاطر دوش آب سرد ریلکس شدم . اینکه مانتیور برگشته اعصابم کمتر خورد شده بود . برای روشن کردن دکمه پشت کیس باید خم می شدم . کنج می رفتم . این مسائلم و مشکل سیم کشی این کیس دیوانه ام کردم . حدود 10 تا سیم را باید جابه جا می کردم . بدون دردسر . باید فکر بهتری می کردم . الان ریلکس هستم . باید یک مبارز ژاپنی باشم . باید خودم را برای مبارزات بهتری آماده کنم . شاید به درجه سامورایی تایپ کردن برسم . شاید بتوانم . به درآمد زایی برسمم . چه فکر کنم یا اینکه چه فکر نکنم . می توانم . موفق می شوم . حق با شماست . هنری فورد . با تمام مشکل های که دارم . نیاز به وقت هم دارم . نیاز به یک چیزهای دیگری هم دارم . باید به این شناخت هنری فورد. و چیزهای که از او هست . شناخت بهتری پیدا کنم . شاید چیزی یا کاری کنم . بهتر از گذشته . این معنی . من هست . بدون اینکه بخواهم . دروغ گفتم . گفتم . اکس کالیو . جوی استیک هست. در  حالی که . من این کیبورد را از همه چیز در زندگی بیشتر دوست دارم . خصوص اینکه کیبورد بلوتوث دارد . ماشین های تایپ . چیزهای که تایپ می کنند . واقعیت این هست . جای برای این کیبورد بیسیم ندارم . این کیبورد . را داخل کارتون می گذارم . بعد خیلی سخت هست . دانم این کار را انجام بدهم . الان راحت گذاشتمش روی پام . که جای آن اشتباه هست. یکم . اذیت می کند . خوب . من که آدم عادی نیستم . اشتباه هست . بیخیال . وارد . این مسائل نشویم . این کاربردی نیست. موقع تنظیمات بوت . باگ دارد . یعنی اینکه نمی تواند . شما را بوت وصل کند. اذیت آزار می دهد . کیبورد بیسیم خوب هست . کارآ هست . کارایی دارد . با شخصیت هست . دکمه هاش نمی شکند . با شرف هست . و اینکه این جالب هست . در تست سرعت در تایپ ریسر سریعتر هست . بزرگ تر هست . اینجوری مثل این مسخره کوچک نیست . دست جمع نباید تایپ کنی . مسخره بازی نیست . الان در شرایط نبرد می تواند . یک خنجر باشد . تا اینکه یک شمشیر کارآمد باشد . سرعت پایین تری دارد . وقتی این را در تست فهمیدم . گذاشتمش کنار از دکمه های پر خلاصی استفاده می کردم . و. چه فکر کنم . بیخیال باید مبارزه کنم . باید خوردش کنم باید کاری کنم . که ناتوانی این بار خونریزی بیشتری داشته باشد . تا اینکه توانایی . له و خورد . خاکشیرش می کنم . این بار فرق می کنی . باید روحیه ای بسازم . بتوانم . استقامت بیشتری بسازم . عضله های بسازم . در کمرم . کمری مثل گربه باید داشته باشم . انعطاف پذیر روحیه جنگندگی باید داشته باشم . مثل یک هواپیمایی جنگنده آخرین مدل .باشم . یا اینکه یک وایکینگ باشم . یک کماندو باشم . که . همه را نابود می کنم . از این روحیه ضعیف خسته شده ام . اینقدر به گوشه ای رانده شده ام . حرص خورده ام خسته شده ام . با این فکر می کردم . کل سایتم را حذف کنم . باید کاری انجام بدهم . چی کاری می توانم انجام بدهم . باید چطوری با این قضیه کنار بیام . باید دوباره و دوباره . چیزی را تغریف کنم . باید فکری کنم . این جملات قبل یک .که. بود. یعنی هیچ ارزش غذایی نداشت . می دانم . چه کنم. از اینجا به بعد نخوانید . فقط حرف اضافه هست . کلش بیخود. دری وری . هست . باید چیزی تایپ کنم . باید کاری انجام می شد . ارزش خواندن . ندارد . ارزش . ادیت . ویرایش . ندارد . می دانم . بس . کن . باید این چیزی ؟ توان دارم . انجام می شد . باید نیاز برای خودم تولید می کردم . حتی . خودم به ریکوست . در علم برنامه نویسی . چرخه پرسش و پاسخ هست . در مغز من هم فکر کنید . این چرخه پرسش و پاسخ وجود ندارد . به صورتم قبل از حمام رفتن . فکر می کنم . پر از جوش شده بود. مثل کسانی بودم . که. مواد مصرف کرده اند . بی خوابی دارند . نیازی نیست . عصبی شده بودم . کامل به چرخه اتوماتیک و عصبی رفته بودم . بهم ریخته بودم . و کارهای . عصبی و یکباره . به خودم می گفتم . چرا صبر نکردم . تا چراغ یا فرآیندش تکمیل شود. بلافاصله رفته ام . این کار را انجام دادم . شروع کرده بودم . یک ساعت خودم را سرزنش می کرد . تقصیر از من بود . با . خودم شوخی کرده بودم . به چه دردی می خورم . اگر این مبارزه را انجام . ندهم . این کار می تواند . برای من ایجاد آرامش کند . باید با خودم . صادق باشم . باید . یک کم عضلات فکر کردنی . برای خودم بسازم . همین . حتی تست کردن غذا هم جرات می خواهد . اضافه وزن پیدا می کنی . اگر تستر غذا شوی . اگر ورزش نکنی . به قول دارن هاردی . یک برنامه آشپزی . یک تلویزیون و ... از چیزها اثر مرکب آن . حتی همسر شما و خیلی از چیزها را خوب سلامتی . این که ریه های شما بر اثر مرکب چندین سال بعد سنگ کوب و مرگ را برای شما همراه خواهد . داشت . اثر مرکب این کار هم . قفل شدن. دستان و مفاصل من هست . فقط یک مبارزه درونی هست . باید کاری کنم . که قبل از آن طفره می رفتم . باور نکردنی هست . اما شما باید بعد از این تعداد کلمه باید انگشتان قویتری داشته باشید . مثل کارگر های که با حمل وزنه های سنگین کار می کنند . عوارضی و خوبی هایی به همراه خواهد داشت . یک کاری انجام ی دهم . که . نمی دانم . چی کار می کنم . اینکه این کار را زیاد انجام بدهی . حرفه ای ها آماتور ها را مسخره می کنند . بریان تریسی . تا اینکه شما به حالت مود در بیایید . من نمی توانم این کار را به خوبی انجام بدهم . چون درآمدی از این کار ندارم . اگر می توانستم . کاری می کردم . پس از مدتی کسی که تایپ پولی انجام می دهد . می تواند . خیلی راحت نسخه افکار خودش را بنویسید . این شیوه ای است . از زندگی من . باید کاری کنم . من باید از شما ها بهتر باشم . من فرق من با شما این هست . شما می خواهید . من هم می خواهم . باید طوری مبارزه کنم . من از شما بیشتر حرف بزنم . تراکم کار من به درد نخور هست . می دانم . قابل . خواندن نیست. ویرایش شدنی . نیست . هدف من این هست . خیلی راحت کد نویسی . کنم . چقدر  امروز کد نوشته ام . هیچ چیز . حتی کپی هم نکرده ام . در آموزش های . جادی میرانی . تشویق به یک مسیر عصبی می شد . با دست کار کردن . هرگز نتوانستم . این کار را انجام بدهم . یک مسیر و کانال عصبی پر قدرت تصمیم گیری . برای کد نویسی . رایگان . بی  حاصل از روی اتوماتیک این کار را انجام بدهم . فقط خودم را خسته کرده ام . این آموزش تنیلی دکتر فرهنگ هلاکویی . از نقطه آ به نقطه ب . اصفهان و تهران را مثال می زد . چنین حالی داشتم . در زندگی به درد من نمی خورد . اینطوری من نمی توانم . راهی پیدا کنم . برای آدم بهتری شدن . پس خسته تر از گذشته بودم . دائم کار می کردم . که . نتوانستم . فعل . الان دارم . مشت می زنم . به صفحه کیبورد . که. چرا ؟ نتوانم این کار را انجام نمی دهم . پس به قول هنری فورد . چون حق با من هست. تلاشی هم انجام نمی دهم . پس به هر دلیلی می توان . این چیزها را که دوست داری . انجام نمی دهی . چون توان آن را . هنری فورد . را به خاطر داشته باشید . موتور 8 سیلندر نحوه رهبری هنری فورد . که . همه اعتقاد داشتند . این موتور و 8 سیلندر را نمی توان . در یک خط به کار برد . اشتباه نکنم . حضور ذهن ندارم . جستجو کنید . قابل استناد نیستم . یک اینجور چیزهای به خاطر می آورم . باید بدانید . چی بدانیم ؟ چی می گویی؟ هر چیزی بهتر و خوب تر هست . بهتر هست . اعتقاد بی دلیل باعث . نابودی شماست . تعصب نداشته باشید . روی عقاید اشتباه . روی تصمیمات اشتباهی . قابلیت جبران نداشته باشید. دنیا و طبیعت اثر مرکب از شما انتقام های سختی خواهند گرفت . هرگز فراموش نکنید . من اعتقاد داشتم . یک روانشناس گفته اگر به بالا نگاه کنم . کیبورد بالا باشد . امیدوار می شوم . آن جای . خودش . فشار به چشم ها سر ناهار. به علت آن کار گریه ام یک طرف . قرمزی چشم هام یک طرف . ناامیدی من از . این کارم . یک طرف یادداشت . کن . الان به چه علت این کیبورد . خستگی کمتری. پیوستگی به همراه دارد . اما مقاومت دکمه ها بر اثر ضربه نخواهند داشت . مناسب 10 انگشتی هست . البته مناسب سرعت 10 انگشتی نیست . کیبورد ضربه ای به دلایلی عجیب در تست سریعتر هست . شاید . من اینطوری هست . شاید مناسب اندازه شانه های من نیست . به همان دلیل و غیره . باید کاری کنم . زودتر کارم را تحویل دهم . شاید از اینکه این کار را آپلود . کنم . منصرف شوم . اینکه فکر می کنید . هوش . مصنوعی از شما بهتر فکر می کند . اشتباه فکر می کنید . پس توصیه های می کند . اما توصیه های او مناسب هستند . این چیز و منابع درست هست . درست اجرا شوند. اما وقتی نتایج دردسر سازی را برای شما به همراه خواهند . آورد . بهترین نوع هوش . هم نشین هست . پس سعی کنید . تنها نباشید . هوش دوست . یا کسی . سعی کنید . تنها زندگی نکنید . اگر اطرافیان من نبودند . فشار خیلی بیشتری به خودم و چهره ام می آوردم . اگر پزشک هم نمی توانست . علت تنگ شدگی صورت و چشم های من را به این خوبی تشخیص دهد . اما سریع توسط خودم و هم فکری بقیه تشخیص علت شد . به این شیوه یک خانواده یا یک گروه خیلی مناسب تر می توانند به هم کمک کنند . تضیمات غیر قابل بازگشت نگیرید . اگر نتوانید . برای کسی آنها را جبران کنید. دچار آسیب اثر مرکب خواهید شد . با هر چیزی طوری برخورد . کنید . عاقل باشید . بهتر و متعصب عمل نکنید . هر طوری باید بهتر از این قضیه عمل کنید . طوری . با همه چیز نیاز اساسی داشته باشید . نیاز به بهتر شدن داشته باشید . درست تر عمل کنید . از تصمیم اشتباه خود درس بگیرید . گروه بازخورد . داشته باشید . مشکل را حذف نکیند . به درد بخور فکر کنید . باید یک سیستم اشتباه و ریشه های کار را درست کنید . تنظیم کنید . فشار مشکلات را یکی . یکی حل کنید . هر طوری با نیاز خودت می توانی تصمیم بهتری برای خودت داشته باشی . خودت را بشناسی . نیاز داشته باشی. بهتر خودت را بشناسی . بهتر به خودت فکر کنی . تمام نیاز های که داری . را حل کنی. هر چه بهتر . باشی . بهتر می شوی . نیاز داشته باشی ..از خودت دفاع کنی . حرف بزنی . حضور داشته باشی. هر چیزی فکر می کنی . می توانی . تمام نقطه ها را پوشش بدهی . فکرت درگیری های نوع خودش را داشته باشد . چند خط هست . ارتباط جمله های را می نویسم . را نمی دانم . چی می نویسم . درک ندارم . با تمام . روحیه . چه چیزی دارم . ندارم . یا . اینکه نیاز به چه چیزی دارم . از چی خوشم . میآد . از چی خوشم نمیاد . با هر روحیه ای می خواهم کار کنم . هر نوع کاری را باید به خودم . یادآوری کنم . خیلی بی دفاع هستم . با تمام نوع های خودم دارم . فکر می کنم . با آسیب های . از کار کردن . یا اینکه کار نکردن . با هر روحیه ای . پیشنهاد . داشته . هر چیزی بهتر هست . بهتر شده باشد . برای . بهتر عمل کردن . باید . الان کامل بی هدف دارم می نویسم . برای اینکه کاری کنم . بهتر می توانم . کارایی داشته باشم . اثر اینکه . باید کار کنم . تا اینکه بهتر بتوانم . کار کنم . دارم . تمرین می کنم . به هیچ چیزی ارتباطی ندارم . به این فکر می کنم . خیلی خسته تر از قبل شده ام . یک مشکل جدید برای خودم درست نکنم . این فکر کردن ها . بعضی وقت ها بی خوابم می کند . بعضی وقت ها بی دلیل می روم . بیشتر مثل یک جوری شدی . بی خیال افسرده تر بی دلیل ناراحت هستم . من خاصیتم این هست . پر انرژی هستم . به در و دیوار می خورم . مثل توپ شیطانک هستم . باید . نیاز به بهتر شدن . خشمگین تر از قبل کاهش خشم دارم . نیاز به عاقل تر شدن. نیاز به بروز رسانی . تجدید نظر . بهتر شدن . همه چیز دارم . باید با مشکلاتم . کنار بیام . به هر دلیلی . نوشته های که نوشته می شوند . بی دفاع هستند . مثل حرف نیستند . اعتقاد دارم . از جنس حرف هست . متاسفانه اینجا . چیزی که . می نویسم . قابل استناد و مدرک هست . چه مدرکی هست . یک وقتی به من بگویند. شما اینجا : حرف مفت زدی . قبول دارم . نمی نویسم . حرف می زنم . نباید قابلیت سند شدن . آن استرس دارم . فشار روی من هست . چطوری حرف زدن . کجا حرف زدن به موقع حرف زدن مسئولیت خودم را دارم . یا اینکه مسئولیت ندارم . فکر می کنم . عقیده شخصی هست . باید . به هم کمک کنیم . جامعه . نمی توانم . درک کنم  .اجتماعی نیستم . چی خوب هست . چی بد هست . فقط به خودم فکر می کنم . کارآیی ندارم . تخصص ندارم . دلیل توضیح . هر چیزی که به نظرم می رسد . یک چیز شخصی نوشته شده قابل تغییر هست. باید فکر کنی . چطوری بهتر فکر کنی . چطوری بهتر مبارزه کنی . چطوری ؟ موقعیت بهتری داشته باشی . به غول جیم ران . من شما را شکست می دهم . چون این کار به نفع شماست . چون شما هم باید تلاش کنید . بهتر شوید . این می تواند . برای شما .دقیق یادم نمیاد . اما علاقه به شکست دادن در جیم ران . یک چیز ستودنی هست. حس اینکه با دیگران مبارزه کند . از لحاظ فروش و اینکه . حس زنده بودن و پویا بودن دیگران و خودش توضیحاتی که می دهد . با هر چیزی که می خواهی به خاطر اینکه نیاز داری . با تمام جنبه های چیز که هستی . مواجه شوی . از تمام . جهات باید خودت را به خودت نشان دهی . کجا شجاعت داری . کجا شجاعت نداری. با تمام قدرت خودت می خواهی . بجنگی . نچنگی . من نمی خواهم . این کار را انجام بدهم . اما وقتی من ببازم . خودم را دیگر حضوری در این دنیا داشته باشم . یا اینکه در این دنیا حضور نداشته باشم به درد می خورم . یا اینکه در این دنیا حضور ندارم . از من استفاده می کنی. یا اینکه از من استفاده نمی کنی .:سوال با خودم هست .  

  ادامه مطلب ...