تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

Escape from listing فرار از لیست نویسی

1919+717+1917+1918+0727 

فقط ساعت را نگاه می کنی ؟ دنبال یک عدد هستی ؟ عدد خنده دار ؟ به هیچ چیز توجه نمی کنی . به لیستی ؟

وجود نداشته باشد ؟ 

بدترین اتفاق این هست . 33 را جا انداختی ؟ 

توی لیست گم شده های چی داری؟ 

3

2

3

459

297

77

215

215

2002

101

2

2023

گمشده ها به خاطر چی ؟ سریع باید کار کنی ؟ این هدفت نیست به خاطر چی می خواهی ؟ این را خیلی سرهم بندی کنی ؟ باید خیلی تند انجام شود . باید این معنی چیز را به خاطر این می خواهی ؟ به خاطر خودت نبوده . به خاطر اینکه توان خودت را به چیزی نمی توانی . به خودت خودت را به چیز نمی خواهی ؟ به خاطر خودت ...

چرا فراری شدی ؟ فردا بهتر عمل می کنم . امروز فرداست . خوب امروز هم کار امروز را انجام نمی دهم . 

  ادامه مطلب ...

what a good personچه آدم خوبی

19 باعث شد . بازیکن شماره 99 احساس مصدومیت کند .  چرا ؟  بعد با ساعت 919 مواجه می شوی؟ هیچ معنی خاصی ندارد . معنی اش این هست . یک چیزی بنویسی. به هیچ چیز فکر نکنی . یک پاراگراف نوشتن این اندازه سخت می شود . دیگر هیچ چیز برای ارائه باقی نمانده است . نه خواسته من ادامه دادن این گونه نیست . با این قانون کار کن. در تاریخ مشخص از دیگران بخواه برای خواسته های خود مهلت تعیین کنند . احتمال زیاد برایان تریسی بود . آره . 

چه آدم خوبی .   ادامه مطلب ...

Finglish Google Translateفینگلیش ترنسلیت گوگل

855+1717+2323+0941++942++98+21+10+17+944

84

این را به گوگل ترنسلیت دادم به زبان فارسی این نوشته ها تحویل گرفتم . فینگلیش نوشتم :

khial bash 

مراقبت باش

negah nakon be man 

بدون چشم بدون ذهن

chizy nist man ra narahat konad 

چیزی نست من را نارهت کاند
nyaz nadaram 
نیاز نادرم
chera ba man shahed chiz na chiz  digari hast 
چرا با من شاهد پنیر با پنیر دیگری هاست
khialat kham 
افکار رفته اند
nadram tamam shod 
نادارم همه تحقیق
پایان 
همیشه فکر می کردم . کار خوبی انجام می دهم . وقتی ایده تمام می شود . یک اینجور چیزی بعضی مواقع بهتر یا بدتر بعضی از مواقع می تواند . یک چیزی نوشته های همیشگی را تغییر دهد . 
I always thought I do a good job. When the idea runs out. Something like this can sometimes be better or worse at other times. Something to change the usual posts.



اعتیاد فال عددNumerology addiction

اعداد عجیبی مثل 0440 مثل 829 مثل 929 چه ؟ پیامی دارند مثل 1055 مثل 2255 هیچ پیام خاصی ندارند . مثل 1221 مثل 1212 مثل 0323 مثل 0222 مثل این اعداد . دائم یک ساعت دارد . با شما حرف می زند . هیچ پیام خاصی از لحاظ نامبرلوژی یا اعداد فرشته دارند . یا ندارند . اصل این قضیه این هست . چیز راجب بد شانسی به همراه ندارند . فقط هر عدد بدون آینه ای یا بدون تکراری مثل 82 یا 15 یا 1580 یا اینجور چیزها همه اعداد خوب هستند . فقط این قضیه را برای شما تکرار می کند . اعداد چیز خوبی هستند . نباید فقط به عدد ها فکر کنی . دنیا دارد . به تو یک سلام می دهد . 

فقط این را بداید بدانید . دائم فال گرفتن عددی یا تعبیرامروز این  کلاغ، گربه را دیدم نشانه چی هست ؟  زندگی را به حال خودش و آینده را  وقت را به هدف بدهید . دائم چک نکنید . پیشگویی بد نکنید . فقط پیش گویی خوب ... در راه است . 

 

ادامه مطلب ...

نبود ؟ چیزی منظم و نامنظم

Wasn't it? Something regular and irregular

توانایی کنار آمدن و کارایی در لحظه . توان این قضیه را نداری ؟ مثل قبل با نظم و ترتیب در زمان مشخص کار کنی . مثل دود در هوا گم می شوی . به خاطر نبود . نظم نداشتن مرحله های به نظم و یک کار درست و پر پشتوانه یا  همان سابقه . گذشته منظم و قابل اتکا. اینکه گاهی برخی از زمان هم ذهن خودت را جمع جور کنی . تا اینکه تکه های پراکنده هر بخش از چیزی نا کارآمد را به چیزی کار آمد تبدیل کنی . همان بی نظمی در کار انتظار داشته باشی . نوشته های این نوعی قابل استفاده باشند . انتظاری درست . یا نادرست هست ؟ بد بودن یا زیان های این قضیه این هست . به خاطر باز نبود . برنامه انتظاری از نتیجه گرفتن این روش هم نداری . باز در کارهای کم و بیش به دلیل نبود . وقت و مشکلات این طوری یا روزمره . باعث شده است . چیزی بنویسی که دوباره یک عادت خوب یا بد را زنده کنی . یکی از بدی های کارهای نوشتن منظم به خاطر اینکه مشکل هست . انرژی بر و خسته کننده هست . به دلیل حرفه ای نبودن دائم داری یکسری از جملات یا یک طرز فکر اشتباه یا درست را دائم تکرار می کنی . حالا به یک دل مشغولی یا کار منظمی -دائم باید تکرار شود . بود و نبودش باعث می شود . کاری انجام داده باشی . باز مشکلاتی هم برای شما به بار می آوری . اینجا درست نوشتم . اینجا برای خودم دردسر ذهنی ایجاد کرده ام. نباید یک طرفه می نوشتم . باید اشاره می کردم . فقط از جنس حرف هست . باید بعد از خواندن این مطالب را فراموش کنید . منبع مشخصی نداری .درجه یا بود . نبود . اگر از کسی مثال می آوری . به بقیه عقاید و افکار آن شخص کاری نداری. اما به دلیل حاشیه های بسیار ترجیح می دهی . یا مشکلات کار شخصی نبود . تمرکز یا صرف وقت های که باید انجام می شد . از شر یا ضرر های این کار خودت را راحت می کنی و خلاص نمی نویسی . کیف می کنی . به این که از یک کار که باید انجام نمی شد . از لیست کارهای منظم و وقت بر و بدون سود در کوتاه مدت خودت خلاص شده ای . 

ادامه مطلب ...