ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
وقت به خودت فکر نمی کنی؟ هیچ جای برای جلو رفتن نداری ؟ فقط کار به کار خودت نداری؟ هر کاری از خودت سر میزند ؟
ادامه مطلب ...حتی نمی دانم چه کتر می کنم ...چرا روی یک کاغذ نمی نویسم چقدر مشخص چقدر پول بدست می آورم جیم کری آهنربای پول باشیم تونی رابینز به همین علت هست که ضمیر ناخودآگاه به کار نمی افتد کافی هست جستجو کنید تونی رابینز توضیح داده است..چرا انگیزه ای برای جستجو کردن ندارم...تقریبن گیج شده ام بین چیزهایی که که دیگران استفاده کرده اند جان سی ماکسول توضیح داده دانه دانه فیل ها را می خورم چطوری من حریف این فیل های زرد به فیلهای زرد فکر نکنید از کجا بود اسپنسر جانسون یک دقیقه صرف خودت کن داشت می گفت که به فیلهای زرد فکر نکنید حالا به چی فکر می کردی معلوم هست ...حوصله ندارم چرا نتوانسته ام منظم عمل کنم وقت هارا نگاه کن چند خط۱۱ نوشته ام ...یازده خط نوشته ام چرا؟ این طوری کم نوشته ام چرا مستاسل هستم...خوب چرا به هنر علاقه ای ندارم اگر یاد می گرفتم چطور می توانم کار کنم اینطور نبودم درست نمی دانم چه کار می کنم کار پاره وقت باز دقیق درک نمی کنم این کاری نیست که پول برای من به ارمغان نیاورم به جای مستاسل متاسل مسلسلم برای اعتماد به نفس یعنی اگر اعتماد به نفس داشته باشم با فکر منفی مسلسل وار به آن شلیک می کنم چرا قاطع و مطمئن نیستم به شما پول پرداخت می کنم نه مشکل که پول نبود مشکل متقاعد کردن خودم بود آخیی باند را خاموش کردم شاید یکم خنک کند راحتر تایپ کنم حوصله ندارم توی واپسین لحظات کار هستم نباید این کار را انجام دهم اما باید خودم را مجبور کنم کارم را انجام دهم ۲۱ خط نوشتم ۳۰ خط دیگه بنویسم خیلی هست امیدوارم که به پایان برسد دیگر حوصله موشتن مدارم از اولش هم معلوم بود چیزی برای نوشتن نداری نوشتن و نوشتن آماده نکردن جان سی ماکسول از او می پرسیدند از کجا متن هایت را برای سخنرانی می آوری در پاسخ می گفت که من متنهایم را خودم آماده می کردم نداشتن دفترچه یادداشت باعث می شود که من الان باید حاشیه بروم از کار کردن و فکر کردن فراری باشم چقدر پر قدرت همه چیز با سرعت در حال تمام شدن هست... منظور زمان هست با ارزش ترین گوهر انسان..۲۹ خط نوشتم...چه کاری بهتر از اینکه فقط نظاره گر باشی معمولی باشی به فکر پیشرفت نباشی هدفی مکتوب نداشته باشی دقت نداشته باشی و هیچ تلاشی انجام ندهی همه می خواهند که همه چیز با سرععت بیشتری انجام شود ... حتی نمی دانی مشکل من این هست که نمی دانم از چه فاصله ای و از چه مسیری به مقصد برسم از تلقین استفاده کنم من این اتومبیل را خواهم خرید فعلن هیچ راهی و هیچ درآمدی ندارم بهتر هست یک ماشین مثل ماشین های قدیمی باشد و زیاد تصویر تمیزی از آن نداشته باشم بهتر هست امیدوار نباشم بهتر هست ...تجسمش ککنم باید بنویسم اتومبیل من چیزی نیست به جز خوب نوشتن وانگیزه دادن به دیگران ماشین کار من نباید این مدلی باشد من باید خیلی روانتر از این کار کنم من باید مثل شخصی باشم که سوار بر این کار باشد نخواهد دائم استارت بزتد تا خودش را روشن کند مجبور باشد خط ها را بشمارد باید باترین خودم باشم فقط بهترین نسخه خودت را نشان بده از پا نیفت کارها را انجام بده چای را روشن کن به یاد این می افتم که خیلی بی انگیزه ام دوباره به یاد خرابکاری هایم می افتم به یاد اینکه من این کار را به خوبی انجام نمی دهم...۴۵ خط نوشتم ... خسته شدم به نوشتنم ادامه می دهم این فیل من را گاز می گیرد نه نیش پشه ها از کتاب دارن هاردی وام می گیرم...باید این ۵ خط را هم تمام کنم احساس افتخار نمی کنم حتی ناراحتم از اینکه دارم تایپ می کنم اگر قبلن تلاش کرده بودم الان مشغول کار کردن نبودم به هر صورت آدم در حال برنده شدن هست چون قبلن کارهایی کرده ام که در این موقعیت باشم مسئولیت واکنش به شرایط به هر صورتی گردن شماست بریان تریسی مدیریت بحران....۵۲ خط نوشتم...
پایان... ادامه مطلب ...