تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

ناخودآگاه هم بلدی و هم نابلدیUnconsciously, you both know and don't know

همیشه مرز بیکار وجود ندارد . کسی که بیکار هست به بیکاری اشتغال دارد . چیزی به این اسم نداریم ... قبلن درک نمی کردم . الان درک کردم حاشیه رفتن در کار نباید باشد . حاشیه یعنی خط بالا بلد هستی . می نویسی یا کار می کنی . بلد نیستی میای اینجا خیلی می نویسی کمر درد می گیری . کسی که تایپ 10 انگشتی می زند . کد نویسی هم بلد هست . چه بخواهد چه نخواهد . حتمن کمر درد و گردن درد هم دارد . چه بخواهد چه نخواهد خوب زرنگ بازی در می آورد می رود سراغ کد نوشتن یا ننوشتن رایگان ...   There is not always an idle border. Someone who is unemployed is busy with unemployment. We don't have anything like this... I didn't understand before. Now I understand that there should be no sidetracking in work. You know the margin means the top line. Do you write or work? You don't know, you come here, you write so much that your back hurts. Someone who types with 10 fingers. He also knows coding. whether he wants or not He definitely has back pain and neck pain. Whether he likes it or not, he is good at the game, he goes to writing code or not writing for free...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.