فرضیه پرداخت پول وتعهدHypothesis of payment and commitment

جالب عالی و خنده دار هست اینکه هر جایی را می خواهی درست کنی از یک جای دیگر کار کم می آوری ... بی نیازی به ثابت کردن خودم به دیگران هم یک ضعف هست هم یک قدرت من توان رقابت کردن با دیگران بی نیازم می کند ... اهدافم را نمی نویسم چون دوباره دلم می شکند ... دل نازک بودن توان باختن حتی یکبار دوست ندارم عکس بگیرم چون با دیدن عکس احساساتی می شوم ..... عجب موزاییکی هست شخصیت....تا کجا روزی یک صفحه کتاب خواندن یا ورزش مداوم چه تاثیری می گذارد .... بگذارد .... همه چیز از فرضیه پولش را پرداخت کرده ای یا پولش را پرداخت نکرده ای ناشی شده اگر پول پرداخت کرده باشی برای کلاس فنی و حرفه ای اگر رایگان آمده باشی ...اگر پول بدست می آوری حالا چه کنی که راه ش را بلد نیستی؟  It's interesting, great and funny that wherever you want to fix, you get less work from another place... Not needing to prove myself to others is both a weakness and a strength. My ability to compete with others makes me unnecessary ... I don't write my goals because my heart breaks again... I have a thin heart, I don't like to take photos even once because I get emotional when I see a photo..... Wow, it's a mosaic of personality.... What is the effect of reading a book or continuous exercise....let it....everything comes from the assumption that you have paid for it or you haven't paid for it. Bashi...if you get money, what do you do now that you don't know the way?