شوخی با کلمات A joke with words

۱۰ تا کاربرگ پر کنم . منظور از کاربرگ پر کنم – چه می گویی ؟ هیچ چیز معلوم نیست – من راهی ندارم – هیچ کسی نیست به دادم برسد . قبلش فکر می کردی – کسی به دادت خواهد رسید – چطوری بود . روند شکست چنین اوضاعی ؟‌

سوال چطور اوضاعی که الان می خوابم و جوابگو نیستم . کنترل رفتار خودم را ندارم .نیاز به کسی دارم . نیاز به انرژی گذشته ام را دارم . درد هایم را درمان کند . به خاطر بقیه بود . به خاطر اطرافیان بود . به خاطر حرفهای مفت بقیه بود ... که درست راهنمایی نکردند ... وسوسه کردند و نشد آوردند . ضمیر ناخودآگاه  و همه چیز و همه چیز را گم کردم .

این حق من نیست . حق من رشد بیشرت هست . چقدر می توانم کار عملی بنویسم . من که از تو هم بیشتر کار کنم .

بلاک نویز دریافت می کردم . بلاخره صفحه من باید درس خوبی به خودم می دادم . حرص بیشتری دریافت می کردم . وقت و بی وقت  چرا این همه کارها را نتوانستم عملی کنم . ورزش را کامل تعطیل کردهم برنامه ریزی عملی نشد . دست آخر حتی تمرین های ۳ روزه را تعطیل کردم . هزینه هر پاراگراف تایپ کردن من برای من ۵۰۰ هزار تومان تمام می شود . هر ۳ جمله من برای من ۵۰۰ هزار تومان روی دست من می گذارد واقعن خنده دار هست .

پس نباید بنویسم . حدود ۱۰ صفحه کتاب مدت هاست که نخوانده ام از روی حسادت من جهت استقلالم را حفظ کنم . نیازی به توان نوشتن دارم .نیازی به توان نوشتن دارم . توان نوشتن پایین تر آمده است شاید اگر هم فکری بیشتری انجام می دادم با انرژی درونی ام سنگینی کارم چرا این کار را می کنی . احساس می کنم . همه سر من کلاه گذاشته اند هیچی یاد نگرفته ام واقعن چشم خورده ام نه دیگر از جنگیدن خسته شده ام تا زمانی که استراحت می کنم و خسته تر از استراحت می شوم . چون به هدفم نرسیدم و خسته شدم . خسته و نرسیده ام . من گمشده ام . مشکل اصلی من اضافه وزن من هست . اضافه وزن روحی دارم . خستگی از خستگی های نرسیدن روح ام خیلی چاق شده و اضافه بار تحمل می کند . نیاز به مودب بودن دارم .

مثلن من موهای کمتر از قبلن شده ... اعتماد به نفسم ریخته نه موهایم ریخته ... مهمترین چیز این هست ... وقتی موفق شدم ... مو بکارم ... نه باید تفریح کنم ... مو می خواهم چی کار ...

اما مو مسئله مهمی هست ... ای کم مو ... حتمن پول کم داری ... یا عقل ... اگر مو داشتی ... به تو توجه می شد ... زشت ... خودت هستی ... من مو ندارم ... عیب ندارد ... باز خوب هستم ... حتی اگر زشت و موهای سفید و ریش های سفیدی داشته باشم . هر چقدر عصبانی باشم ... نه موهایم در می آید نه ریش هایم دوباره سیاه می شود ... نه پوستم دوباره جوان می شود .. نه دردهایم درمان می شود . هر چقدر مکانیکی باشم .هر چقدر از خودم بپرسم وجودم بی خود باشد . خوب من چه خاصیتی برای بقیه دارم من یک موجود بی خاصیت باشم . فقط حرف میزنم . فقط بدون هیچ برنامه ای ۱۰ صفحه روی کاغذ بنویسم و کاربرگ بنویسم . منت روی سر بقیه بگذارم احساس گناه نکنید . طبیعی هست . من هزینه می کنم از وجودم وسطش بگویم . کتاب بخوانید خودم نخوانم خودم به داد خودم می رسم خوب خلاصه بلاخره اعتراف کنم من بعد از نبرد سهمگین بیخال نبرد سخت شکست خوردم کالکشن :‌کالکشن نبرد باید تمرکز می کردم قبل از کار دیوانه با وجود این همه نوتیفیکیشن هیچ شانسی ندارم این همه وجود نیاز دارم به قدرت به خرج دادن تلاش کردن احساس نیاز به جمع و جور شدن . باید پاک شود . چقدر بی خود بود .

فصل سوم

چقدر نتوانستی کار خودت را پیش ببری نوشته ها را به رخ بکشی و احساس یونیک بودن به آن بدهی بسته بندی داشته باشی اگر ۳۰ سال داری پول نداری پولهایت را بده به من من شما را با رفتارم پولدار  می کنم . چقدر اشتباه فکر می کردم که تلاش می کردم . فقط یک احمق خودش کار می کند می توانم چطوری کار کنم . مغزم را تعطیل می کردم بیشتریم درآمد را داشتم احساس گره خوردگی می کنی . احساس یک جا ماندن واقعن نیاز به تغییر روش  داری در زندگی تایپ کردن خسته کننده حالا باید این چرندیات  گران پر هزینه را برای کنم تخمین ۵۰۰ هزار تومان برا ی هر سه جمله یک میلیارد هم هزینه می کردم . هیچ چیز نمی فهمیدم . مهم ترین چیز خودت هستی وقتی خسته بشی . میمیری امیر خسته نشو له می شی . فشرده می شی . اسفناک ترین چیز این هست که موفق بشی سبک گره خوردگی را در نوشتن رواج بدهی به اندازه یک شنا سوئدی تا قهرمانی فاصله داشتی اما آن یکی شنا سودی را نرفتی همه چیز را شکستی و خورد و خاکشیر کردی ... توضیح می دهم . اگر چیزی را شکستم آن شاید در درون خودم بود . شاید قلبم را خورد و خاکشیر کرده باشم . بازی را بهم زدی چیزها را مسخره تردیدی فقط درخواست پول و هزینه سنجی کردی . همه چیز را بهم می ریزم .

من فقط دوستدارم به همه چیز بخندم دوست ندارم شکستی بخورم همه چیز را بهم می ریزم شراکت خوبی نداشتم روح مردم را تسخیر می کردی . روح چی را می گرفتی نفوذ راه غیر مممکن روی زمین افتادن و نقشه کشیدن حالا ۴ صفحه نوشتم روی کاغذ وقتی کار را به پایان برسانم از قطره تمرکز کنی بیشتر می شود . روی ترس تمرکز کردی روی نوشته های من تمرکز کن . من فقط ۵۰۰ هزار تومان بدست می آورم روی پول روی زندگی روی همه چیز روی خودم کار می کنم . پول بیشتری در آوردم ۲ نفر عصیان کردیم دیگر عصیان بس است پول بیشتری در خواهم آورد . من مدتهاست می خواهم بیام بیرون از لاک لاک بیشتری در خواهم آورد . من مدتهاست می خواهم بیام برون از لاک لاک پشتی خودم اما لاک لاک پشتی ام خیلی سنگین شده است چقدر زود زده ام حیت توی خواب هم اذیتم می کند . فلانی تلاش کرد موفق شد لا اقل صفحه ای پر از کلمات داشت . لعنت به صفحاتی که از صفحه من موفق تر هستند من چرا از سئو هیچ دستاوردی نداشتم از تبلیغات هیچ چیز نمی دانستم به من پول بدهید تا برای شما و از برند شما تبلیغ کنم . یک چیزی از من بخرید من

فصل پنچم

صفحات فرو رفته دلم خواب می خواهد چگونگی موفقیت نیاز به تدارک کارهایی که به طور مسخره وار انگار سرعت تردمیل بیش از حد بود بیشتر به جای جلو بردن من به سمت عقب پیش رفتم هیچ صفحه نوشته ای وجود نخواهد داشت تمام انرژی من را گرفتی لعنتی جای من چی نویسم کار برگ های لعنتی از راه می رسند با هزینه و وقت بالا باید .....

با صفحات بی روح هست . چرا یک مشت باید گاهی به صفحه و نوشته هایت را نمی توانی ویرایش کنی . چرا نوشته هایم را درک نمی کنم . چرا نمی توانم کار کنم . چرا نمی توانم روی صفحه ام تمرکز کنم. به جای آن دیگر جاها روی حرفهای درباره موفقیت دارن هاردی و دیگران مینویسم حیف که مثل دیگران یا مثل کس دیگر کتاب خوبی ننوشته ام من تمرکزی ندارم روی نوشته های خودم . چرا بالا نمیاد آمار صفحات نوشتن من چرا پول و فروش در صفحه من اصلن یا قسمت فروش ندارم . هیچ راهی ندارید یا از من خرید کنید . یا اینکه سر جایتان میخکوب خواهید شد . خوب جواب اینجاست تقریبن چیز برای فروش وجود ندارد . کافی هست راهی برای خالی کردن جیب شما پیدا کنم . واقعن دارم به سمت نوشته های دارن هاردی و لیست شکارهای من می رسم چطوری می توانم به بقیه کمک کنم . بهترین نوع کمک این خواهد .

بس کن انگار هیچ بازی از اول شروع نکرده بودی توان تایپ کردن نیست اینکه من باید فکر کنم چی بگویم . حرفهای از جنست حرف اضافه حرفهای تکراری حرفهای که می شنوید . سوار گاو اندیشه من نشوید . چوئ دست آخر می خواهم شما را به زمین یا خودم را به زمین بکوبم تلاش نکنید من امتحان کردم . دوباره تلاش کردن دوباره امیدوار شدن دوباره اشک ریحتن دوباره مداد گرفتن برای اینکه بازنده دیگر در زمینه دیگر یک جواب نه همه چیز را به هم ریخت شما استخدام شده بدید . جایی براین من نبود من بهتر از شما این بازی ها را بلد شده بودم چس نقاشی هایممن را پاره خواهم کرد . با مشتهایمم به وبلاگم خواهم کوبید دیگر ورزش و تلاش نمی کنم ساعتها خواهم خوابید نور دوباره ممن را بیدار خواهد کرد . راه نور را خواهم بست با پارچه هایی که جلوی آن قرار می دهم . لجوج تر و خشک تر و شکننده تر از گذشته من هر چقدر بیشتر ضربه بخورم قویتر می شوم . چرا هیچ تمرکزی

فصل هفتم

روی خودم ندارم  روی چیزی که قابل تمرکز نیست شروع به تلاش کردن و نیاز به اینکه حوصله کنی من حوصله و وقتی ندارم این کاربرگهای لعنتی که باید پر شوند چقدر این واژه را به کار می گیری من مشت می زنم . من نمی نویسم من می جنگم اما نتیجه نمی گیریم من ریسک نی کنم و می بازم من صبر نممی کنم عاقلانه عمل می کنم . اما بی عقل ها نتیجه می گیرند . و اشتباه وارد می شوم . همه اش تقصیر دیگران هست من گناهی ندارم . من تمام وجودم را دارم . اما روحیه ای ندارم متاسفانه بدون روحیه ام هیچ می شوم دوباره و دوباره می بازم تو چی می فهمی دیگران و دنیا می خواهد من موفق بشوم چون بعدان می توانم یک خرید از دیگران داشته باشمم یا سود به بقیه برسانم اما خودم نخواستم روحیه ای وجود نداشت من دوباره مشت می زنم به صفحه به امید این که معجزه شود واقعن فقط به این چیز عجیب فکر می کنی چه جهشی چه انگیزه ای چه آموزشی چه دل بستنی چه تقدیری و چه سرنوشتی فقط باید بترکونیش همین مسثل سمباده زدن هست آنقدر میایی و می بریش یا بریده ممی شوی یا این آهن سابیده می شود . بلاخره یا بغضت می ترکد و می ترکونت یا در این چره را می ترکونی ...

هیچ کمکی نداشته باشی که این نوشته های را ویرایش کند . مگر بچه هستی خواسته هایی کس دیگری هم پوشش بدهی پا درد بیری بدوی و خیلی ورزش کنی همه تلاش کردند بیشتر فشار بیاورند ببینند چطور می شوی در فشار خوب آخرش من فرار کردم ... بیش از حد فشار آوردند .. من هم از خدا می خواهم بیشتر به آنها فشار بیاورد . بیشتر به خودم فشار می آید . عجیب هست . من قدرتی بر این دنیا ندارم فقط بر دنیایی خودم دخیل هستم بیشتر ثروتمندشان کنم بیشتر ثروتمند نمی شوم .. عجیب هست ... بیشتر آنها را ثروتمند می کند . خدا با من لج دارد . توضیح به خاطر خشونت نوشته ها ...

نیازد به تمرکز داشتم... مشغول نبرد بودم با همه چیز و همه کس و می خواستم یک چیز بنویسم نتیجه فاجعه بود بعد از مدتی باید توضیح بدهم به خاطر اشتباهاتم و حرفهای بدی که زدی ... خسته بودی و داشتی حرف اضافه می زدم ... متاسفانه کار نمی کردی بهتر از این کارها بود . حالا باید عذر خواهی کنی و دلجویی کن . من اشتباه کردم ... به خاطر کمر دردم بود به خاطر نداشتن درآمد بود به خاطر عقده هایم بود . به خاطر این بود . که کسی به من کمک نکرده و من دور از اجتماع بوده ام ...

شاید فکر می کردم که این نوشته ها به دست کسی به غیر از من نمی رسد .. دیگران درد بدن من و چیزهایی را که من تجربه کرده بودند آن روز لمس نکرده بودند . ففط فکر می کردم درست عمل کرده ام . به خاطر اینکه فط دارم می خوابم باید جوابگو باشم به سطح انسانی قبلی باز نمی کردم برگشت امیر عصبانی خودش یک فاجعه بود به کامنت دادن به چیزهای دیگران اعتیاد پیدا کنی . چه غلطی می کردی ... چه اشتباهی می کردی ... لحن تند و لحن کنایه آمیز ... لحن توهین آمیز مخاطب خودم بودم  ... اشتباه فکر نکنید ....

چه مزیتی واقعن قند قندان مسخره این واژه افتضاح تکرار شد ... واقعن و کوفت و درد بی درمان ... بیخیال ...

چه مزیتی برای توضیحات پنجر شدم... این باید نوشته شود ... حدود بیشتر از قبل اخلاق کاری ام را از دست داده ام ترکش بی پولی به رابطه برخورد کرد همین جا متوقفش کن جنس روابط ما باید پایان بپذیرد نیاز داری . ترس را بیدار کردن باید از من بیشتر انتظار می داشتی بیماری روانی شبکه را گرفتم ... ریشه های عصبانتیم را پیدا کردم . ...

فصل نهم ...

توضیح ندهم من از درون دنبال یک شریک رایگان بگردم  اگر دلت تنگ شد . برگد به فکر من باش یک چیزی برام بگیر اینجا روی زمین هم روش توان کاری داشتم باشم ...پسر

من باید قویتر باشد . تا من بدهکاریر را حل نکنم اینجا بر نمی گردم من بدهی خودم را به خودم باید پرداخت کنم دچار عصبانیت و پرخاش شده ام باید به خودم و عصبانتی و ... چیزهایی دیگری سنگ و پول و ... را پیدا کنم و ... من ...

هیپ پیز دریافت نکرده ام و ... من بردمم و تو باختی دیگر باید برای خودم را تغییر دهم تا وقتی به پول نیاز دامر هیچ هیچان منفی گرفتم سر پاراگرافی ۵۰۰ هزرا تومان هزینه کنم ... به خاطر من یک بلاگر یک تایپر نوشته بودم قبل بلاگ ناترازی به وجودم ۵۰۰ هزار هزینه کنی ... شما رایگان بچرخی رایگان سوء‌استفاده خواهی کرد ... از یادآوری های من ... ناترازی من کمتر کار خواهم کرد ...

شکوفایی من را هرگز نخواهی دید ... کار علمی نمی توانم انجام بدهم وسیله های کاری من ایراد دارد مثل الان من کیبورد درست حسابی ندارم و ماشین تایپی ... شما با تاخیر دریافت می کنی . من دارم از وجودم مایه می گذارم ... مایه من تمام می شود . من به خودم لعنت می فرستم که چرا اینجا نوشتم ...

دلایلی که هیچ ارزشی ندارد به خاطر عقده هایم حتمن اینجا داری می نویسی ... حتمن احساس گناه داری می خواهی ... یا کمبودی داری ... اینجا رایگان مطالبت را می دزدند ... دزدها خواندنده های دو رو ... مطمئنی چیزی گیرشون میاد به جز حس منفی ... واقعن من بودم دوباره اینجا سر نمی زدم... آدم های عصبانی را دوست ندارم بخوانم دوست ندارم کنارم باشند ...

این همه اشتباه فکر کردی این همه پرخاش گری کردی نیاز داری کار کنی واژه پردازی کنی نیباد راز را کسی بفهمد حقیقت تلاش کردن به خاطر تحول بود . این نوشته های نیاز به تعویض و درک دارد بعد ازنوشته های احساس می کنم از جنس نوشته نیستند نیاز به شعور ۲ طرفه دارند این من بنویسم .. عجب انسان نادانی به معنی این نیست که من انسان نادانی هستم . حد دردت را بدان بلاخره چقد به من سود می رسانی توجیه کپی نوشته هایی چی فکر کردی حدس زدن خیلی راحت بوده به خاطر اینکه روی خودت غمار کنی  .. فقط یک ابله روی خودش غمار می کند . اگر من را ببری به درک نیاز داشتم برای همه چیز اصلن به معنی دادن افکارم چرا مثل قبل داری .. فکر می کنی در حالی که تغییر کرده ای یک چارت ساده بوده ای نیاز داشته ای بیشتر از قبل افکارت را جهت بدیه نیاز به پر کردن همه چیز و همه کس به خاطر تلاش هایی و تکرارهای باز و باز تکرار می کنم یک بازی راه بی اندازی چرا باید یک بازی راه بی اندازم وظایف دیگر پیدا کنی چقدر طول کشید افکار مغشوش به ذهن تو برسد .. می خواهم به من فکر کنم پوسته پیر نیاز به تکاپو داشتی تنظیمات گذشته تدارک سفید یا سیاه عصبانیت توده ای ذخیره به کم یا زیاد شدن ها تراکم فکری چه خواهم به چه روی نیاز دارم .وقت بیش از حد می خواهم چه می بینی تصویر قویتر از خودت خوب من خودم را نمی شناسم چه انتظاری داری ... انتظار داشتی به پختگی برسی توی ۱۰ صفحه توان رسیدن نخواهی داشت ....

نیت سلی نیتسلی ....

توضیح هیچ سرچی در مورد این واژه صورت نگرفته بود امکان دارد ... معنی خوب یا بدی در فرهنگ لغاتی جایی وجود داشته باشد اما فقط منظور اضافه کردن یک کلمه به نیستی یا همان نبودن بوده است یا فقدان ... نیتسی با اشتباه تایپی یک ت اضافه تایپ شده ... بازی با کلمات هست .نیتسی .نیت سی . نی ستی . نیستی ...

فصل اول ...

پول مثل چی در می آوری به شرط تکمیل پازل شخصی

شرط تکمیل پازل شخصی هیچ شخصی این چه بازی خجالت آوری بود . یک قصه را پر کنم :‌ همیشه مشق های خودم را انجام نمی دهی مشکلت ؟‌چی هست که نمی خواهی کارت را خوب انجام بدهی بوکس نیسی نیتسی : همان نیستی ... وقتی که شد . نیتسی یا نیستی :‌جقد بزانده بودن یا برنده بودن نیست نیتسی حل مسئله هست . همیشه روی دیگر هست زمان را وارد دئیای دیگری می شود  .همه چیز را تغییر می دهد نیستی . شخصیت هیولایی بد که سایه اش همه چیز را به رنگهای قبلی بر می گرداند از قبل از قبل من به شکل عصبانیت بودم من هممه چیز را بهم ریختم باور کردنی نبود که من نیستی را دبواره ببینم نیستی پر قدرت ترین لایه هستی بود . هیچ چیز نیتسی هست .نیتسی ماهیچه هایی دارد از جنست خیال همه چیز برای نستسی تکاملی هست رایی نیتسی انتهایی ندارد مثل من بیخال نیتسی .. نیتسی هست .نیتسی انتهایی ندارد مثل من بیخال نیتسی .. نیتسی هست . نیتسی هست . نیتسی هست .نستسی از جنس رنگ و نور نیتسی از افکار عبور می کنید . نیتسی از زمان عبور می کند روایتکر غصه هاست نیتسی گاهی با هستی هست گاهی با هستی هست و همه چیز را کم و زیاد می کند نیتسی موجودی هست . که در زندگی همه دخیل می شود . نیتسی هم فرشته هست و هم شیطان نیتسی هست و نیست هست . نیتسی هم فرشته هست و هم شیطان نیتسی هست و نیست هست ..نستسی شکوه انسان هست و نیتسی را کسی تا به حال ندیده نیتسی هیچ هست اما همه چیز خرد هست نیتسی مرز بین واقعیت و دروغ هست مرز بیند زندگی و هرگز هست نستسی دروغ دروغ هست و راست راست نیتس امید هست آرزو هست . تقریبن یک حال بی حال هست نیتسی کمال هست نیتسی سنگین ترین حالت گیرنده هست نستسی فراموش هست نیست کلاه یک تمرکز هست نیستی تکامل نیست و سوء‌گروه ظرفیت هست نسستی کلاه یک تمرکز هست نیتسی تکامل نیت و سوء پیشرفت هست نیست اما هست نیتسی و نیتسی درخواست هست نیست ... نیست اما هست نیتسی نیتسی آشوب هست نیست تکامل پیشرفت هست نیتسی بازی با کلمات هست همین نیستی دروغ و دروغ هست نیتسی برای من ساخته شده نیتسی درون هست .نیتسی فضای ذهن هست نیتسی به خاطر پول هست .نیتسی یک خلاقیت هست .نیت سی دنیایی جدید هست .نیتسی چشمان شمماست .نیتسی اولین اختراع حضور...

فصل دوم ...

کس دیگری و دیدن به جای چشمان فرد دیگری هست نیستی امواج مغزی شبکه مغزی انسان پر قدرت هست نیست جریان انرژی هست . جرایان امواج انرژی به جای دیگران هست . نیتسی حرکت هست نیتسی شکر گذاری به خاطر یک جسم مکانیکی نیتسی فراموش نکرده چقدر شکر گذار هست به خاطر حرکت جسم و جسمم مهای جسممی که حرکت می کند . نیتسی تمام کمال یک جسم هست دنیای از ترس و دیگر مسائل هست نیتسی جا انداختن دورغ هست  .نیتسی تمام کمال یک جسم هست . دینایی از ترس و دیگر مسائل هست . نیتسی جا انداختن دروغ هست . نیتسی تجربه لمس و حضور در جسم دیگری ست .

نیتسی حس بوکردن یک گل هست در جسم دیگری نیتسی راه رفتن یک کودک هست در روی زمین رقصان زمین گرد و صاف نیست زمین خوضحال کننده نیست . زمین دروغگو نیست نیتسی تجربه شکلات هست .. در دهان یک کودک .. نیتسی تجربه مرک هست در جسمم دیگری ...

نیتسی قحطی هست . نیتسی درک و شعور هست .نیتسی درخواست کمک هست از شخص دیگری نیتسی . نیتسی همین هست که در وجود من نیست و هست و نیست .همه دروغ هایی که کمتر و بیشتر برای من وجود نیتسی تجربه من از نوشتن و کتاب هایی که خواندم و نفهممیدم هست نیتسی به خاطر دروغ ها و کلک هایی که ذهن من هست به خاطر داستان رمبو سیلوستر استالونه هست . نیتسی تجره برسیده به گنج هست . . نیتسی دوباره به زیر افتادن سم اسب روزگار نیتسی چی هست ...

نیتسی ممن به خاطر کد نیتسی ..

که ذهن کدام هست . بدون هیچ تراشه ای نیتسی که ذهن تونی رابینز هست به اینکه من ورشکسته نشده ام .نیتسی وعده هایی.... هست بعد از ورشکسته شدن و رفتن به سراغ بانکدارهاست ... امواج ذهن هست نیتسی بعد از ورشکسته شدن نیتسی امواج ذهن هست .نیتسی طلوع دبواره تجسم تونی رابینز نیتسی تسلیم نشدن تونی رابینز هست . نیتسی تمام حضور و بی حضوری هست .نیتسی تفاوت اما باید نیتسی تفاوت من هست نیتسی دلم گرم  هست اما باید نیتسی را رامز گزاری می کنی تولد یک کودک هست . نیتسی از مغز یک کودک فراتر هست . نیتسی شبکه هوشمند هست . شبکه اعصاب انسانی انتقال افکار و تجربه ها و سرعت بالاهست . نیتسی ماشین زمان هست . نیتسی حادثه ها ست ...

به عقب کشیدن زمان یا به جلو کشیدن زمان هست ...

فصل سوم ... فرق بین اتفاق افتادن و اتفاق نیافتدان هست . نیتسی بین حضور انگار بودن یا نبودن معروف هست . انواع از غروب هست نیتسی کمان آرشه هست . نیتسی باری دوباره هست . نیتسی یک بازی پوکر هست . نیتسی دروغ یا راست نیست . نیتسی بویی آشناسیت . نیتسی تمام چشم هست . نیت سی تجسم هست . و توجه و توجیج اینکه چرا من به خاطر شما تلاش نمی کنم . نیتسی یک جای دیگر نیست . نیتسی زمان و زبان ارتباط هست . نیتسی چشمان دیگر بو مزه دیگری هست از مغز او به مغز شما ...

نیتسی تمام هورمون های سلامتی هست . نیتسی تمام اجسام هست که در دنیا وجود دارد . تمام چیزهای که هست اما نیتسی ... ست .  به خاطر نیتسی بازی با شانس نیتسی .. نیتسی بلوز من هست . پیراهن شماست .نیست قدرت وقت هست . نیتسی تمام من های شماست این حقیقت هست یک نفر یک من نیست و چندین نفر هست . نیتسی تمام وحشی گری های من و قلم هست تمام تکرارهایی نیست و نیستلند هست . .نیتسلان و نیتسون و نیسا و نیتسار همه چیز نستواراف و نیت و نیستی من تمام ٖ آرزو هایی شب کریسمس اسکوروج هست نیتسی آرزو های گمشده ممن هست  .چیزهایی که می توانستم مهارت داشتم نیست بلوغ حضور هست . نیتسی برای باور  نمی کنم شکست خورده باشم ... یا رنجیده باشم . تمام دورغ های من برای ماهیچه های شماست ... یعنی چی اشتباه تایپی بود ... نیتسی .. تما رجود من به نیستی و هستی و تمم طلوع و غروبهای یا کسانی که هست و نیست هستند تمام کتکهای و تشقویه های هست و هست و نیست و نیتسی قلب من هست که برای لبخند تو که نیتسی می زند لبخند مسخره نیتسی ... اصلن چیستی ؟‌

نیتسی بهم ریختگی ذهنی هست . نیتسی سبک رمز گشایی از افکار هست . نیتسی هک اسناسن هست . نیتسی گرفتن بشر از خود بشر هم هست . بیشتر نمی فهمد . نیتسی به خاطر کلمات نیتسی چه میزان نیتسی همان نیتسی . نیتسی دروغ کلمات و واژه های نیست .

  Fill in 10 worksheets. I mean to fill in the worksheet - what do you say? Nothing is known - I have no way - there is no one to reach me. Before, you thought - someone will come to you - how was it? The failure process of such situations?
The question is, how is the situation that I am sleeping now and I am not able to answer. I don't have control over my behavior. I need someone. I need my past energy. Heal my pain. It was because of the others. It was because of the people around. It was because of the free words of others... who did not guide them properly... they tempted and failed. I lost my subconscious mind and everything.
This is not my right. I have the right to grow more. How much can I write practical work? I will work more than you.
I was receiving block noise. Finally, my page should have taught me a good lesson. I received more greed. Time and time again, why couldn't I do all these things? I stopped sports completely, the plan was not implemented. In the end, I even canceled the 3-day training. The cost of each paragraph of my typing costs me 500 thousand tomans. Every 3 of my sentences cost me 500 thousand tomans, it's really funny.
So I should not write. I haven't read about 10 pages of the book for a long time because of my jealousy to preserve my independence. I need to be able to write. I need to be able to write. The ability to write has decreased, maybe if I had done more thinking, with my inner energy, the weight of my work, why are you doing this. I feel . Everyone has put a hat on my head, I haven't learned anything, I've really lost my sight, I'm tired of fighting until I rest and I'm more tired than resting. Because I didn't reach my goal and I got tired. I am tired and not ready. I'm lost . My main problem is my overweight. I am mentally overweight. Fatigue from the fatigue of not reaching my soul has become very fat and overloaded. I need to be polite.
For example, my hair is less than before... my self-confidence has fallen, not my hair has fallen... the most important thing is... when I succeed... I should plant hair... no, I should have fun... I want hair, what should I do? ...
But hair is an important issue... you have little hair... you must have little money... or intelligence... if you had hair... you would be noticed... ugly... you are yourself... I I don't have hair... there is no problem... I am fine... even if I have ugly white hair and white beard. No matter how angry I am... my hair will not fall out, my beard will not turn black again... my skin will not become young again... my pains will not be cured. No matter how mechanical I am, no matter how much I ask myself, my being is selfless. Well, what characteristics do I have for others? I am a creature without characteristics. I'm just talking. I just write 10 pages on paper without any plan and write a worksheet. Don't feel guilty if I put it on the heads of others. It is natural. I will spend money to tell about my existence. Read the book myself, don't read it, I'll come to my own end, well, in short, finally, I'll confess, I lost after a fierce battle, a hard battle. To exert effort to feel the need to be compact. It must be cleared. He was so selfless.
Chapter III
How could you not advance your work, show off your writings and feel unique, give it packaging, if you are 30 years old, you have no money, give me your money, I will make you rich with my behavior. How wrong I thought I was trying. Only a fool works by himself, how can I work? I used to shut down my brain, I had more income, you feel stuck. The feeling of staying in one place, you really need to change your method in life. Typing is boring. Now I have to do this expensive nonsense. I would have spent an estimated 500,000 tomans for every three sentences. I did not understand anything. You are the most important thing when you are tired. You will die, Amir, don't get tired, you will be crushed. You will be compressed. The most pathetic thing is that you managed to popularize the style of entanglement in writing, you were as far away from a championship as a Swedish swimmer, but you didn't go for that one swim, you broke everything and ate it up... I will explain. If I broke something, maybe it was inside me. Maybe I have eaten and ruined my heart. You messed up the game, you made things ridiculous, you only asked for money and cost estimation. I mess up everything.
I just like to laugh at everything. I don't like to fail. I mess up everything. I didn't have a good partnership. You captured people's souls. What was your soul? Penetration of the impossible way. Falling on the ground and drawing a plan. Now I have written 4 pages on the paper. When I finish the work, you will concentrate more than the drop. You focused on fear, focus on my writings. I earn only 500 thousand tomans, I work on money, life, everything. I made more money, 2 of us rebelled, no more rebellion, I will make more money. I've been wanting to come out for a long time and get more polish out. I have been wanting to come out of my turtle shell for a long time, but my turtle shell has become too heavy. So-and-so tried and succeeded, at least he had a page full of words. Damn the pages that are more successful than my page. Why didn't I get anything from SEO? I didn't know anything about advertising. Give me money to advertise for you and your brand. Buy something from me
The fifth chapter
Sunken pages, I want to sleep, how to succeed, the need to prepare for tasks that ridiculously seem to exceed the speed of the treadmill

It was too much. Instead of moving me forward, I went backwards. There will be no written page. You took all my energy. Damn, what am I supposed to write? The damn pages are coming at a high cost and time.
It is with soulless pages. Why can't you edit your pages and posts sometimes? Why do I not understand my writings? Why can't I work? Why can't I focus on my screen? Instead, I write about the success stories of Darren Hardy and others. It's a pity that I haven't written a good book like others or like anyone else. I don't focus on my own writings. Why doesn't the statistics of my writing pages go up? Why don't I have money and sales on my page or the sales section? You have no choice or buy from me. Or you will be nailed to your place. Well, the answer is that there is almost nothing for sale. I just need to find a way to empty your pocket. Actually, I am coming to Darren Hardy's writings and my hunting list, how can I help others. The best kind of help will be this.
Stop it, it's like you haven't started any game from the beginning, you can't type, I have to think what to say. Words like prepositions, repeated words, words that you hear. Don't ride the bull of my thoughts. Chue, I want to knock you to the ground or myself to the ground, don't try, I tried. Trying again, hoping again, crying again, picking up a pencil again, for another loser in another field to give an answer no, everything messed up, you are hired. There was no place for me. I knew these games better than you. I will tear up my chess paintings. I will hit my blog with my fists, I will not exercise or try anymore, I will sleep for hours, the light will wake me up again. I will block the way of light with the cloths that I place in front of it. More stubborn and dry and fragile than before, the more I get hit, the stronger I get. Why no focus
The seventh chapter
I don't have it on me, on something that can't be focused, start trying and need you to be bored, I'm bored and I don't have time for these damn worksheets that need to be filled, how often do you use this word, I'll punch you. I don't write, I fight, but we don't get results, I don't take risks and leave, I don't wait, I act wisely. But fools draw conclusions. And I enter wrongly. It's all the fault of others, I'm not guilty. I have my whole being. But I don't have a spirit. Unfortunately, without my spirit, I will become nothing again and again. What do you understand? Others and the world want me to be successful because later I can make a purchase from others or bring profit to others, but I didn't want to, there was no spirit. I'm punching the page again, hoping for a miracle. Really, you only think about this strange thing, what a jump, what motivation, what education, what kind of heart, what destiny and what fate, you just have to leave it, it's like sanding, you keep coming and cutting. Either it will be cut or this iron will be ground. In the end, either your anger will burst and you will leave, or you will leave this hole...
Don't have any help to edit these posts. Are you a child, someone else's wishes, cover your leg pain, run and exercise a lot, everyone tried to put more pressure to see how you will be, in the end, I ran away... they put too much pressure... I also thank God I want to put more pressure on them. I put more pressure on myself. It is strange. I don't have power over this world, I'm only involved in my own world. I don't get richer by making them richer. It's strange... it makes them richer. God is with me. Explanation for the violence of the writings...
I needed to focus... I was busy fighting with everything and everyone and I wanted to write something, the result was a disaster. ... Unfortunately, if you didn't work, it would be better than these jobs. Now you have to apologize and console. I made a mistake... it was because of my back pain, it was because of my lack of income, it was because of my complications. It was because of this. that no one helped me and I was away from society...
Maybe I thought that these writings would not reach anyone but me.. Others had not touched the pain of my body and the things that I had experienced that day. I just thought I did the right thing. Because I'm sleeping, I have to be responsible, I wouldn't return to my previous human level. Amir came back angry. It was a disaster. You get addicted to commenting on other people's things. What were you doing wrong... What were you doing wrong... The harsh tone and sarcastic tone... I was the insulting tone of my audience... Don't get me wrong....
What is the real advantage of sugar sugar, ridiculous, this awful word was repeated... really, it's a bruise and an incurable pain... don't care...
What's the advantage of being jailed for explanations... this should be written... I've lost my work ethic more than before. He left me without money and hit the relationship. Stop it right now. Our relationship has to end. You need me. Waking up the fear, you should have expected more from me, I caught the network's mental illness... I found the roots of my anger. ...
Chapter 9...
I will not explain, I will look for a free partner from within if you miss me. Think about me, get me something. Here on earth, I was able to work...son
I should be stronger. I will not return here until I solve the debt. I have to pay my debt to myself. I have become angry and aggressive.Nem and... I...
I haven't received hip piz and... I won and you lost, I have to change for myself so that when I need money, I will spend 500 thousand tomans per paragraph... I wrote a blogger and a typer because of me. Before the blog, Natarazi, spend 500,000 on me... you will spin for free, you will abuse my reminders... Natarazi, I will work less...
You will never see my prosperity... I can't do scientific work, my work tools are defective, like now I don't have a proper keyboard and typewriter... you will receive with delay. I'm trying my best... I'm running out of things. I curse myself for writing here...
The reasons that have no value are because of my complexes. You must be writing here... you must feel guilty, you want... or you have a lack... here they steal your content for free... thieves are two-sided readers... are you sure? They get something except the negative feeling... Actually, if it was me, I wouldn't visit here again... I don't like to read angry people, I don't like to be around me...
You thought so many mistakes, you were so aggressive, you need to work on word processing, so that no one will understand the secret, the truth was that you were trying for the sake of transformation. These writings need to be changed and understood. After the writings, I feel that they are not written, they need two-way intelligence. Know the extent of your pain, in the end, how much you benefit me. Justifying the copy of your writings. What did you think? It was easy to guess because you are fooling yourself.. Only a fool fools himself. If you take me, I needed understanding for everything, it basically means giving my thoughts, why are you the same as before.. you think that while you have changed, you were a simple chart, you needed to fill in your thoughts more than before. Everything and everyone because of efforts and repetitions, I repeat again and again, a game of idleness, why do you have to play an idle game, find other tasks, how long did it take for your confused thoughts to come to your mind.. I want to think of me. old skin, you needed to work, past settings, preparation, white or black, mass anger, saving, increasing or decreasing, density of thought, what do I want, what do I need, what do you see, a stronger image of yourself, well, I don't know myself I know what you expect... you expected to reach maturity in 10 pages, you will not be able to reach it....
Nit Seli Nitsli....
There was no explanation of this word. It is possible that there is a good or bad meaning in a dictionary somewhere, but it was only meant to add a word to nothingness, or it was not the same, or lack... T is overtyped... it's a play on words. Nitsi. Nitsi. you is not . you is not ...
Chapter One ...
How much money do you earn by completing a personal puzzle?
The condition of completing the personal puzzle is no one. What a shameful game this was. Let me fill in a story: You don't always do my homework, what's the problem? What is it that you don't want to do your work well? Nice or not: It's not about being a winner or a winner, it's about solving a problem. It is always on the other side, time enters another world. It changes everything. You are not. The character of a bad monster whose shadow returns everything to its previous colors. From before, I was in the form of anger, I messed up everything. Nothing is Nietzsche. Nietzsche has muscles, it is like imagination, everything is evolutionary for Neetzee, Rai Nietzsche has no end, like me, he is Nietzsche. He is Nietzsche. There is something nice. There is Nietzsche. Nietzsche is made of color and light. Nietzsche passes through thoughts. Nietzsche passes through time, he is the narrator of sorrows, Nietzsche is sometimes with existence, sometimes he is with existence, and he increases and decreases everything. Nietzsche is a being. which is involved in everyone's life. Nietzsche is both an angel and a devil, Nietzsche is and is not. Nitsi is both an angel and a devil. Nitsi is and is not..Nitsi is the glory of man and no one has ever seen Nitsi. Nitsi is nothing, but everything is wisdom. Nitsi is the border between reality and lies. There is, and rightly so, there is hope, there is desire. It is almost a lethargic state, it is perfect, it is the heaviest state of the receiver, it is oblivion, it is not, there is a hat, it is not a focus, it is not an evolution, and it is a bad group of capacity. It's not... it's not, but it's Nitsey, Nitsey is chaos, it's not evolution, progress, Nitsey is a play with words, it's nothingness, it's lies and lies, Nitsey is made for me, Nitsey is inside, Nitsey is the space of the mind, Nitsey is for money, Nitsey is a creativity. Nitsi is a new world. Nitsi is your eyes. Nitsi is the first invention of presence...
second chapter ...
There is another person and seeing instead of another person's eyes, there is no brain waves, the human brain network is powerful, there is no energy flow. The currents of energy waves are there instead of others. Nietzsche is movement, Nietzsche is grateful for a mechanical object, Nietzsche has not forgotten how much gratitude is due to the movement of the body and my body is the object that moves. Nietzsche is the whole perfection of a body. There is a world of fear and other issues. Nietzsche is the placement of lies. Nietzsche is the whole perfection of a body. There is a religion of fear and other issues. There is no point in lying. Niceness is the experience of touching and being in another body.
niceThere is a feeling of blooming a flower in another body, there is a child walking on the ground, dancing on the ground, the ground is not round and flat, the ground is not boring. The earth is not a liar, Nitsi is the experience of chocolate.. in the mouth of a child.. Nitsi is the experience of Merck in my body.
Nitsi is a famine. Nitsi is understanding and intelligence. Nitsi is a request for help from another person. Nietzsche is what is not in my existence and is and is not. All the lies that exist less and more for me are Nietzsche. My writing experience and the books that I read and did not understand are Nietzsche because of the lies and tricks that my mind is because of. The story of Sylvester Stallone's Rambo. Nitsi Tejare is a treasure. . Nitsi, falling under the horse's hoof again, what is Nitsi's time...
Nitsi, thank you for the Nitsi code..
What is the mind? Without any chips, it is the mind of Tony Robbins that I am not bankrupt. There are promises... after going bankrupt and going to the bankers. Nitsi Tolo Debbara is the embodiment of Tony Robbins. Nitsi is the non-surrender of Tony Robbins. Nitsi is all present and absent. Nitsi is the difference, but you have to. Nitsi is my difference. Nitsi is my heart, but you have to hide Nitsi. Nothing is beyond the brain of a child. Nitsi is a smart network. The human nerve network transmits thoughts and experiences at a high speed. Nice is a time machine. What are the incidents...
Is it time to go back or time to go forward?
The third chapter... There is a difference between happening and not happening. There is no difference between being present or not. There are different types of sunsets, bows and bows. Nice again. Netsi is a poker game. Nothing is true or false. You smell unfamiliar. Nitsi is all eyes. There are thirty incarnations of intention. And the attention and justification of why I don't try for you. Nice is not another place. Nitsi is the time and language of communication. Nitsi's eyes are different, there is a different taste from his brain to your brain...
Nitsi is all health hormones. Nietzsche is all the objects that exist in the world. All the things that exist are nothing. Because of Nitsi, playing with Nitsi's luck.. Nitsi is my blues. It's your shirt. It's not the power of time. Nitsi is all your egos. This is the truth. One person is not one ego and there are several people. Nitsi is all my brutality and the pen, not all repetitions, and it is Nitland. Nitslan, Nitson, Nyssa, and Nitsar, everything is Nastvaraf, my intention and nothingness, all of my wishes are Scourge's Christmas Eve, Nitsi is the lost wishes of Meman. The things I could have skills are not, maturity is presence. I don't want to believe that I have failed... or offended. All my falsehoods are for your muscles... I mean, what was a typo... Nitsy.. All my resistance to nothingness and existence and all the sunrises and sunsets or those who are and are not, all the beatings and praises of the is and are and It is not, and Nitsi is my heart that makes a ridiculous smile for your smile, Nitsi... What are you really?
Nitsi is a mental disorder. Nietzsche is a style of decoding thoughts. Nitsy is a social hack. There is also the desire to take human beings from the human beings themselves. He does not understand more. Nitsy because of Nitsy words, how much Nitsy is Nitsy. Words and words are not lies.