ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
اگر بردیم همه بردیم اگر باختیم همه باختیم هر کاری کنی ...همین هست ...فیزیکالی هر کاری کنی نمی توانی راه بری اینجا حس راحتی نداری وقتی چیزی نیاز نداری بنویسی چرا باید بنویسی ... وقت و بی وقت چه چیزی را بی تفاوت کار کنی چه چیزی را بیشتر انجام می دهی من مال این کا. نبودم و نیستم چرا هر چیزی کسی را نیاز داری اینجا باشی ... چه چیزی را وقتی کار نداری با خودت نگاه می کنی ... باشی پیش را نیاز داری تمرکز نداری مغز را با توجه بیش از هر چیزی که هست وقت را به من نده ... سر به سر چیزی به فکرم نمی رسد ریاضیات من مال اینجا نیستم فعلن بی خیال زورکی نمی شود بماند تا بعد...
برای هیچ چیز بی معنی کار نمی کنم هنوز چیزی را بیشتر از کار نمی کنی و نیاز نداری روی این ماهیچه کار کنم...
به خاطر همه چیز را به خاطر کم یا بیشتر کردن درد بیشتری را تجربه کردی ...
پس توان اجرا نداشتن زمین کار را از دست داده ای برای تهاجم بیشتر قدرت خود را از دست داده ای توان
توان داشته باشی تمرکز بیشتری انجام داده ای می خواهی همه خواهی نمی خوهم این کار را انجام بدهم...
وقت و بی وقت در همین معنی نیاز بی