The bitter truth is hard to build and easy to destroy

حقیقت تلخ ساختن سخت و نابودی راحت 

حقیقت عجیب و باور نکردنی ؟ برای من حداقل بدون هیچ منبع خاصی: من در آوردی ؟ که قبلن فکر می کردم نوشتن کار خوبی هست . نوشتن و کار بدی هست . ژرفای پیشرفتت نامعلوم هست ؟ 

اینکه بخواهم انتقام بگیریم و نابود کنی و ویران کنی از کسی یا چیزی و کلن نابود کنی ؟ سوال اینجاست که خسارتش را می توانی برگردانی . 

این خاطره بدی هست . اما یکی از 7 روح باور نکردی ویرانی و انتقام ...؟ 

قبلش معلوم هست 7 روح چی هستند ؟ 

فکر می کنم . چیزی که این دنیا را به وجود آورده و می خواهد ؟ خیلی دنیا را به سمت بهتری بکشاند . نیروی خیر یا شر با هم هست .... 

سوال اینجاست ... کسی یا عضوی را اگر نابود کنی ؟ می توانی دنبال حرکت بدت خسارتش را جبران کنی ؟ از اول برش گردانی ؟ 

برش: بازگشت کار قبلی شاید باشد . 

موضوع اول واقعن کد نویسی کار خردمندانه تری هست ؟ یک کم از فکرت استفاده می کنی یا کد ها و این همه چیزهای با حال تر اعداد وجود دارند ... دایره نوشتن با اعداد و سمی کالون چی می دونم : )( +*&^%$#@!× 

زبان آدمی زاد نوشتن دایره لغات محدود تر هست .   Strange and unbelievable truth? For me, at least, without any special source: Did you get me? I used to think that writing is a good thing. Writing is a bad thing. Is the depth of your progress unknown?

That I want to take revenge and destroy and destroy someone or something and destroy the clan? The question is whether you can recover the damage.

This is a bad memory. But one of the 7 spirits of destruction and revenge...?

It is already known what are the 7 spirits?

I think . The thing that created this world and wants it? It will make the world a better place. The force of good or evil is together...

The question is... if you destroy someone or a member? Can you compensate for your bad move? Do you cut from the beginning?

Cut: It may be the return of the previous work.

The first issue is, is coding really a wiser job? Do you use your mind a little or there are codes and all these things with numbers... writing circles with numbers and colons, what do I know : )( +*&^%$#@!×

Human language writing vocabulary is more limited.

خودم دقیق نفهمیدم اما انگار منظورم این بود که وقتی مجبوری دائم نویسندگی کنی ... درد های ستون فقراتی و گردن درد بیشتری را در مقابل کار کدنویسی که بی وقفه کار می کند ... کار کد نویسی  مغز بیشتر رشد می کند ... کار نویسنده ها را خیلی می خواهند با ارزش توضیح دهند شاید به خاطر اینکه سلیقه شخصی من هست یک کد نویس را بیشتر از یک نویسنده دوست دارم منظور نویسنده های سطح بالا مثل جیمز کلیر یا بقیه نیست در سطح خودم ... که درآمدی کسب نداریم بیشتر کد نویس بی پول آینده بهتری دارد حداقل درد کمتری تجربه می کند . 

I didn't understand exactly, but it seems that I meant that when you have to write constantly... spine and neck pains are more painful in front of the coding work that works non-stop... the coding work of the brain grows more... They really want to explain the work of writers with value, maybe because it's my personal taste, I like a coder more than a writer, I don't mean high-level writers like James Clear or others, at my level... we don't earn money Most coders without money have a better future, at least experience less pain.