نه به طور منظم نه به طوری که فکرش را می کردی این یک کار صحیح نمی تواند باشد احتمال دارد دوباره به شکلی برگشته باشه که بشه روش کار کرد و غیر ممکن هست اگر موفق شده باشی باز به چه دردی می خورد... چه چیزی می خواهی روش کار کنی و این معنی بیشتر از آن معنی می دهد معنی ....
,وقتی احساس می کنی این چیزی هست برای ارتباط با دیگری مثل کسی که در یک جزیره گیر افتاده شاید خیلی بهتر باشد و این معنی برای تو و ارتباط گرفتن خنده دار هست توان نوشتن را نداری و این نوشتن با تو هیچ راهی را به سمت خودت پیدا می کنی این راه خودم را پیدا می کنم به چه حالی می افتم وقتی باز همه چیز را از دست می دهم و این معنی را برای چیزهای بیشتری داری از دست می دهی حال نمی کنی واقعن توان تایپ را نداری توان فرا خوان آدم یک دکمه نیست و توان تایپ کردن وقتی وجود ندارد وقت توان کار کردن ارتباط گرفتن با شبکه احساسات ذهنی خودت را نداری بین همه چیز و همه دنیایی بهم ریخته و گیر افتاده چطوری گله و شکایت های خودم را در درون خودم نگر دارم بیشتر و این ساعت را صرف این کنی که این با خودت و فرا خوان کردن چیزی به اسم انسان داری دور می شوی به حال خودت نگاه کن و این معنی را با خودت نگاه کنی پس برای چه معنی را بیشتر به حال خودت نگاه کنی و حتی در حال انجام دادن و دنبال کردن 2 تا چیز پشت سر هم هستی نمی توانی روی یکی از آنها تمرکز کنی پس خودت را بین این معنی ها گیر انداخته ای و به خودت برای هر حالی که دوست داری به خودت بیا به چیزی که فکر می کردی این معنی و این معنی را برای خودت باید چیزی را با یک معنی که داری و این معنی های گیر افتاده ای که داری و این معانی برای گیر افتادن دیگر خودم هم نمی دونم دارم چی را تایپ می کنم اما انگار این هم دارد خراب می شود و این صدایی که از خودش می دهد فکرم را دارد به هم می ریزد من باید این کار را برای خودم تغییر بدهم و این راه را برای چیزی که دوست دارم کارم را به بهترین نقطه که دوست داشتم و این کار را برای وقتی که نیاز دارم و بهتر از گذشته از اینکه من باید من نباید و این کار را برای کار و دکمه های دیگر و ... روی هم تمام به طور کلی و چیزی که را دوست دارم برای این معنی و کارهایی که دوست دارم و چیزهایی بیشتری را که می خواسته ام و این معنی را به هر حالی یک تغییر دیگکری توی زندگی دارم و کار را برای بیشتری من می خواستم و این نگاه و چیزی را که دوست دارم برای معنی که داری و کاری ه می خواهی برای خودت را به هر حالی که دوست دارم برای این معنی های که می خواهی پیدا کنی و این تغییراتی که علاقه داری روی واژه ها و تغییر چیزی که داری می خواهی انجام بدهی اما این وقتی به هر حالی که دوست داری کار را برای این معنی و این چیز را برای تغییرات و دکمه های که هرگز از آنها استفاده نکرده ای این هم یک نرم افزار هست این هم یک وسیله است که می خواهی مثل بقیه و از این ماشین می توانی درخواست کنی که باید برای من کار کنی و این وظیفه این چیز آنلاین هست و نمی توانی در صفحه ای که توان آن را ندارد این کارمندی هست که می تواند برای شما بنویسد و این تغییرات آن را اعمال کند و حقایق برای تو خاموش بوده و این کار را می توانند به راحتی از هر چیزی که هست آن را بسازند و این توان کار کردن روی هر حالی را دارند که شما نمی توانید در نظر بگیرید یک فایل اکسل یا یا یک فایل ورد نمی تواند برای کسی عمل کند این آدم مجبور باشد جایی این کار را انجام دهد که خودش را بیشتر کار بکشد مثل یک صفحه که دیگر جایی در قسمت دیگر یا هر جایی که آن فرد یا چشم به آن هست یا چشمی به آن نیست انجام دهد پس دوباره و دوباره این کار را انجام دادن من هنوز این کار را احساس نمی کنم با این که چندین کلماتی را نوشته ام هنوز احساس می کنم خواب هستم .....
معنی بی معنی برای این نوع کار کردن تعریف خاصی ندارم ... در نظر بگیریم ...که خودم هم نمی توانم خودم را راضی کنم و خسته شدم از اینکه مرحله بهتری و احساس بهتری نسبت به کار کردن ندارم الان به شکلی نه آرامشی برای من ندارد پس به غیر از اینکه آرامش می تواند برای من به وجود بیاورد پس می تواند اصطراب برای آدم به وجود بیاورد پس به چه چیزی میت وان اعتماد کرد میت وان شوخیت گرفته می توان تمرکز کرد پس این تمرکز را طوری کار کنی ... طوری روشی را نداری پس چه چیزی را می خواهی بعد از نگاه بخشی از کارخود را انجام داده ای پس برای چیزی که می خواهی راه خودت را پیدا کنی راه خودت را بعد از این معنی که می خواهی پس راه حل چی شده راه حل و اینکه بین کارهای تکراری افتاده ای و این راه برای معنی بیشتر چیزهایی که دوست داری و این معنی را باید هر کاری که دوست داری علاقه ندارم بعد از اینکه وقتی که چیزی را برای خودت و کار و چرا؟ و چگونه های که معنی و کاری که می خواهی وظیفه این کار را به طور بهتری انجام بدهی و یاد بگیری که کار خودت را انجام بدهی و این که خیلی حواست پرت می شود حواست به اتفاقات بیش از حد داری کار می کنی به خاطر این هست که اصلن کار نمی کنی آره به خاطر این هست که من کار نکرده ام دکمه ها را نمی شناسی و این معنایی زندگی هست به خودم و این چیزی که به خودم دارم یاد می دهم من معنایی چیزی که برای خودم را بیشت از اینکه به خودم اعتماد داشته باشم منتظر این هستم دیگران برای من چه تصمیم دارند چه کاری را می خواهند انجام بدهند پس چه روزی دنیا من را انتخاب می کند تا اینکه بخواهم کاری را بدون ترس انجام بدهم مجبورم کارها و بخش های بد کارم را تحمل کنم تا اینکه تمرکزم را بدست بیاورم این معنی این هست کسی دیگر باید بیاد کار من را درست کند نه به معنی این هست تا اینکه ارتباط با چشم و دستم ایجاد کنم و کارهایم را به خوبی انجام بدهم کارهای ضعیف را تحمل کنم شاید من یاد نگرفتم کارهای را که بقیه خیلی خوب انجام می دهند من کمی سخت تر از بقیه درک می کنم و این شده کار من را از بقیه جدا می کند پس به خاطر چه چیزی شده که این طوری شده یا علتش چی بوده و اینکه خیلی وقت بود به دنبال کارهای بیهوده می کردی و کار خودت را خیلی کم انجام می دهی پس به خودم نیاز دارم که چه معنی را برای دیگران و چیزهای که دوست داری انجام می دهی من می خواهم کارم را به بهترین نحو انجام بدهم به خاطر این مسئله کاری انجام نمی دهم چون بلد نیستم که کار کنم چرا بلد نیستم کار کنم کس دیگری را نمی بینم که کاری انجام دهد من دارم روی این مسئله که باید چطوری کار کنم پس به خاطر این شده که اینطوری شده است و این معنی را باید دنبال کنی باز دوباره دارم بیش و این راهبردی به سمتی ندارد من نمی توانم کار کنم و این کار کردن را برای خودم و غیر از اینکه می خواهی چه دلیل داره که خودت را با مدل های تکراری و اشتباه خودت کار کنی به چه معنی و نمی توانی خودت را برای کم یا زیاد شدن کارهای که انجام شده و این تمرکز خودم را برای خودم و اینکه چیزی را برای خودت نگه داشته ای واژه های گم شده و تمرکز کم شده و اینکه فقط می خواهی با نوشتن های خیلی زیاد این خالی بودن را پر کنی پس چرا می خواهی اینقدر این کار را برای خودت انجام بدهی و اینکه با هر مسئله ای هست برای خودت را برای نگاه کردن و اینکه می خواهم برای نگاه کردن راه خودت را نگه داشته ای من باید به شکلی نگاه کنم که مسائل را راحتر از گذشته داشته باشم من با این وضعیت نمی توانم کنار بیام و این معنی را برای خودم دنبال کنم این کار برای من چه چیزی را به دنبال خواهد داشت و این معنی را برای اینکه می خواهم برای راه دیگری داشته باشم و اینکه من باید کارهایم را برای این معنی را داشته باشم به خاطر اینکه دیگران هر لحظه نمی خواهند چیزی را مطالعه کنند ولی عده ای هم در این دام خواهند افتاد که این مطلب را دنبال کنند و اینکه هیچ پشتوانه علمی در این مطالب رعایت نشده فقط اینکه یک آدم بدون دانش یا با تجربه های که دارد فقط دارد یک سری نوشته را می نویسد و در دامی قرار می گیرید که آیا هیچ راهی دارد و این کار برای من و شما چه سودی خواهد داشت دوست داری به خودت کمک کنی فقط داری تمرین می کنی تایپ کنی یا اینکه فکر کنی پس باید چی کار می کردم باید به این فکر کنی فقط خودت و خودت هستی که می تواند خودش را رها کند و از پس بقیه راه بر بیاید بقیه راه را به تنهایی خواهم رفت دیگر خسته شده ام خواب یا خسته یا نمی توانم برای اینکه خودم را متقاعد سازم چیزهایی را که دارم را به دیگران تقسیم کنم راه من نیست پس باید طوری کار کنم که مسائل را شخصی نکنم باید کار کنم باید نگاه کنم و این معنی من هست باید تمام لحظه را باید از نگاه دیگری دنبال کنم راه دیگر به چه درد من یا دیگران می خورد هنوز به مرحله ای از راه نرسیده ای که این کار را انجام بدهی فقط و فقط می خواهی که باید یک کم کار کنی من دوست ندارم این کار ها را انجام بدهم باید یک ماهیچه ورزیده داشته باشی که این کار را برای خودش انجام می دهد و اینکه من سالها تلاش کرده ام به خاطر اینکه یک آدم عقده ای باشم که به هیچ چیز یا هیچ هدفی نرسیده ام و اینکه باید از عده ای که می خواهند چیزهای را از آدم بگیرند و هر چیزی را که دوست دارند و چیزهایی را که دوست یا علاقه ای به آن ندارند انجام بدهند و این نیاز من باید کاری کنم و این کار من باید راهی پیدا کنم و این معنی را باید راه به جایی برساند من نیاز به این مسائل ندارم ... تمام تمرکز خودم را از دست داده ام و این نیاز من هست که دارم کار می کنم و این جنگ ستارگان یا جنگ با یک بازی کامپیوتری هست فقط دارم بازی می کنم این هم یک بازی کامپیوتری هست که دارم می نویسم من شاید این کار را بلد باشم و این کار باید نیاز می خواهم این کار را برای خودم انجام بدهم واقعن دارم خیلی سرو صدا می کنم و این معنی را با خودت نیاز داری ...
یک اشتباه بزرگ هست که داری پشت سر هم آن را انجام می دهی و این اشتباه را برای خودت داری بزرگ و بزرگتر می کنی به این فکر کن این کار تو را به پول نخواهد رساند به فکر می کنی تو را به هیچ چیز نمی تواند تو را برساند و این شده راهی برای اینکه وقت خودت را از دست بدهی من باید این تکرار های منفی را برای اینکه به خودم و این کار غلبه کنم و این معنی و لیستی را انجام بدهم فقط دارم کار می کنم و این کار برای من بهترین کار را انجام نمی دهم و کاربرد کمی دارم و کسی من را مدیریت نمی کند خودم باید خودم را مدیریت کنم و وقتی که این کار را برای خودم انجام می دهم و این نوشتن را به سوی نوشته ای دیگر و راه دیگری نشان می دهد پس چه چیزی می تواند من را هدایت کند و راه دیگری را برای من پیدا کند راهی وجود ندارد هیچ راه فراری وجود ندارد این کار من هست که می خواهم نیاز دارم کار خودم را برای خودم نیاز دارم کار بهتری انجام دهم من دارم کار می کنم من دارم به خودم راهی را نشان می دهم که کار من بهترین کار دنیا هست و این کار را برای خودم نیاز دارم و این کار برای این هست که انسان برای خودم نیاز دارم و این معنی را برای خودم می سازم که انگار این بار نمی توانم از خودم سوال کنم این کار برای من چه چیزی را خواهد ساخت و اینکه و اینکه دیگر نمی دانم چه چیزی را از دست می دهم و این معنی را برای اینکه باید خودم را از چیزی که دوست دارم این کار را برای اینکه من این کار را نمی توانم انجام دهم من باید یکم بیشتر تلاش کنم و این تلاش ها را به جایی نخواهد رساند و این معنی هست و اینکه ضرب آهنگ زندگیت هست که شروع می کند به سخن گفتن و دلیل اینکه کار نمی کند و اینکه چرا به دیگران اعتماد نمی کند چون اعتمادی به خودش ندارد و این اعتماد نداشتن به خود باعث این می شود که لحظات زندگی را از دست بدهم و اگر به خودم اعتماد داشتم کار بیشتری انجام می دادم و کارم را برای همیشه ترک می کنم می روم و یک گوشه ای افسرده می شوم چون دیگران یک آدم دست و پا چلفتی و یا آدم بی ارزشی تو را می شناسند و اینکه باید این اشتباهات را انجام می دادم که این کار برای من مثل یک کاری هست که می توانی یک لیوان آب بخوری این نوشته ها را بنویسی و این نوشته های کاری به کار شما ندارند و این کارها برای از این چیزی که دنبال هیچ معنی و هیچ کاری نداری فقط دنبال نوشتن هستی پس باید راهی و برنامه کاری منظم را برای خودت بسازی و ساعت مشخص مخصوص کار کردن و بیدار کردن خودم می شود من حوصله ای برای بیدار شدن ندارم و این کار باید یک راه بهتری باید داشته باشم که از لاک خودم بیرون بیاید مگه لاک پشت هستم شاید من یک لاک پشت هستم و نمی توانم دکمه ها را لمس کنم و این در حالی هست که باید این کار را انجام می دهم ولی شیوه من مثل خرگوش ها بوده که خیلی زیاد و در حال خواب و استراحت کردن بوده به موقع اش از لاک پشت جلو میزنم الان موقع خوابیدن هست و استراحت کردن موقع خوابیدن هست ...موقع برای کار کردن نیست پس چرا باید این کار را انجام دهم و این ... این هرچیزی می تواند باشد جملات اشاره می توانند هرچیزی که دوست داری قرار بگیرند وقتی می گویی این معلوم نیست کسی که آن را می شنود چه چیزی و تعبیری از این دارد سمت راست یا سمت چپ درست یا غلط یا اشتباه فقط در حال اشتباه کردن هستی و اگر کار درست و به درد خوردنی بود باید بیشتر از این انجام می شد و کار را خیلی راحت تر از این انجام می داد ... وقتی زیاد از یک ابزاری استفاده می کنی فکر می کنی که خیلی خوب روی آن تسلط پیدا کرده ای و این راه را برای خودت مثل چیزی که عادت پیدا کرده ای و این راه را برای خودت نشان داده ای این من هستم که می توانم این کار را انجام بدهم من باید این کار را انجام می داده ام و این کار را برای خنده انجام می دهم خنده و کار کردن این نشان دهنده این هست که فهمیده ای که هدف چیز مهمی نیست مهم نیست که هدف را می زنی یا اینکه نمی توانی آن را بزنی گاهی هدف را بزنی مهم این هست که یاد بگیرید گاهی هدف را بزنید نه اینکه همیشه باید هدف را بزنید و اینکه هدف را باید به سمت یا دید کار های بهتری را انجام بدهی من می خواهم کار و عقیده خودم را به حالتی در بیاورم که دوست دارم این را برای چیزی که دوست دارم انجام بدهم این شده کار من این شده زندگی من این شده لذت زندگی که من می خواهم از آن ببرم و نیاز دارم کار خودم را به دست بیاورم این نیاز من هست و این کار برای این هست که لذت زندگی من باید به چیزی بیشتر باشد تا اینکه این کار مسخره این چه کاری هست و اینکه هنوز برای من این نوشته ها اصلن اهمیتی ندارند نوشتن کار زیاد خوبی نیست پس چه نتیجه ای از اینکه من می توانم کارم را برای خودم بگیریم یا اینکه کارخودم را از خودم دور یا نزدیک کنم یا در حال نشخوار فکری هستی و چیزهای بد زندگی و تصاویر کابوس شکلی را از دید خود می گذرانی ... یا اینکه اتفاقات مسخره ای که داری به صورت خنده دار می بینی و اینکه می خندی کسی هم به صورت تنهایی بخندد می گویند دیوانه شده و ...
Not regularly, not in the way you thought, this can't be a correct job, it's possible that it has come back in a way that can be worked on, and it's impossible, if you succeed, what's the point? You want to work methodically and this means more than that, the meaning....
When you feel that this is something to communicate with another person, like someone who is stuck on an island, maybe it is much better and this means for you and communication is funny, you cannot write, and this writing with you has no way towards you. You will find this way, I will find myself. What will I be like when I lose everything again and you lose this meaning for more things? You don't have the ability to type when you don't have the time to work. You don't have the ability to communicate with the network. You don't have your own mental feelings. Between everything and everyone, the world is messed up and stuck. How do I keep my complaints and complaints inside myself? Spend this hour more. If you do this with yourself and call something called human, you will go away. Look at yourself and look at this meaning with yourself, so why should you look at yourself more and even while doing and following? You are doing 2 things in a row, you can't focus on one of them, so you are stuck between these meanings and you come to yourself for as long as you like to what you thought this meaning and this meaning For yourself, you should write something with the same meaning that you have and these stuck meanings that you have and these meanings to get stuck. It's giving me trouble. I should, I shouldn't and this work for work and other buttons and ... all together in general and what I like for this meaning and the things I like and more things I wanted and this meaning Anyway, I have another change in my life and I wanted the job for more, and this look and the thing that I like for the meaning you have and the job you want for yourself, even though I like it for the meaning that you have. You will find and these changes you like on the words and change the thing you want to do but this time however you like the work for this meaning and this thing for the changes and buttons that you have never used. Hey, this is also a software, this is also a device that you want like others, and you can request from this machine that you have to work for me, and this task is online, and you can't do it on a page that doesn't have the ability to do this. There is an employee who can write for you and apply these changes and the facts are silent for you. You can consider an excel file or a word file can't work for someone, this person has to do it somewhere that makes him work harder, like a page that is somewhere in another part or anywhere that person or Do it or not do it so do it again and again I still don't feel it Even though I've written several words I still feel like I'm asleep.....
Meaningless, I don't have a special definition for this type of work...let's consider...that I can't satisfy myself and I'm tired of not having a better stage and a better feeling towards working. I don't have it, so apart from the fact that it can create peace for me, then it can create stress for a person, so what did Mit Wan trust, Mit Wan got a joke, you can focus, so you can work this concentration in such a way... You don't have a method, so what do you want? After looking, you have done part of your work, so find your own way for what you want. You have fallen between repetitive tasks and this way for the meaning of more things that you like and this meaning should be whatever you like. After that, when you do something for yourself and work and why? And how do you know the meaning of what you want to do and learn to do your job better, and the fact that you are distracted, you are working on too many things is because of this. You don't really work, yes, it's because I haven't worked, you don't know the buttons, and this is the meaning of life to myself and this thing I have, I teach myself the meaning of something that means more to me than trusting myself. I am waiting for this what others have decided for me, what they want to do, so what day will the world choose me until I want to do something without fear, I have to endure the bad parts of my work until I focus To get it, this means that someone else should come and fix my work. It does not mean that until I establish a connection with my eyes and hands and do my work well, I tolerate poor work. They are doing well. I understand a little harder than others and this separates my work from others, so why did this happen or what was the reason?
And that for a long time you were looking for useless things and you do your work very little, so I need myself to know what it means to others and the things you like to do. I want to do my work in the best way. Because of this problem, I don't do anything because I don't know how to work, why I don't know how to work, I don't see anyone else who does something, I'm thinking about how I should work, so it's because it happened this way and this meaning You have to follow it again, I have more and this strategy has no direction, I can't work, and what is the meaning of doing this work for myself, other than what you want, to work yourself with your own repetitive and wrong models. And you can't blame yourself for the decrease or increase of the things that have been done and this concentration of myself for myself and that you have kept something for yourself, the words are lost and the concentration is reduced and that you just want to write too much of this empty So why do you want to do this for yourself so much and that with every problem you have to look at yourself and that I want to look at your own way, I have to look at the issues I can't deal with this situation and follow this meaning for myself. I want my works to have this meaning because others don't want to read anything at any moment, but some people will fall into the trap of following this material and that there is no scientific support in these materials, just that a person without With the knowledge or experience he has, he is just writing a series of articles and you are in a trap of wondering if there is any way and how this will benefit you and me. Do you like to help yourself? You are just practicing typing. Or if you think, then what should I have done, you should think about this, only you and you can let go of yourself and handle the rest of the way, I will go the rest of the way alone, I am tired, sleep or tired or not In order to convince myself, sharing what I have with others is not my way, so I have to work so that I don't take things personally, I have to work, I have to look, and this means I have to follow the whole moment from another perspective. What other way is it going to hurt me or anyone else? You haven't reached the stage yet to do this. You just want to do a little work. I don't like doing these things. You have to have a trained muscle. that he does this for himself and that I have tried for years because of being a complex person that I have not achieved anything or any goal and that they should take things from people who want to and everything to do what they like and things they don't like or are not interested in and this need I have to do something and this work I have to find a way and this meaning should lead somewhere I don't need these things... I have lost all my concentration and this is my need, I am working and this is star wars or war with a computer game, I am just playing, this is also a computer game that I am writing, maybe he knows how to do this. I need to do this, I want to do this for myself, I am really making a lot of noise and you need this meaning with yourself...
There is a big mistake that you are doing one after another and you are making this mistake bigger and bigger for yourself. Think about it. and this has become a way for you to lose your time. I need these negative repetitions in order to overcome myself and this task and to do this meaning and list. I am just working and this is the best thing for me. I don't do it and I have little use and no one manages me, I have to manage myself and when I do this work for myself and this writing leads to another writing and another way, then what can guide me and find another way for me there is no way there is no escape this is my job i want i need my work for me i need to do a better job i am working i have to I myself show the way that my job is the best job in the world and I need this job for myself and this job is because I need a person for myself and I create this meaning for myself as if I cannot ask myself this time. I wonder what this will do for me, and I don't know what I'm missing anymore, and it means that I have to cut myself off from what I love, because I can't do it. 10th, I have to try harder and these efforts will not lead anywhere and this is the meaning and that is the rhythm of your life that starts to speak and the reason why it doesn't work and why you don't trust others because you trust in He doesn't have it himself, and this lack of self-confidence makes me lose moments of life, and if I had confidence in myself, I would do more and leave my job forever. They know you as a clumsy person or a worthless person, and that I had to do these mistakes, which for me is like a job where you can drink a glass of water.
Write, and these writings are of no use to you, and these works are for you, because you are not looking for any meaning and nothing to do, you are only looking for writing, so you should make a way and a regular work schedule for yourself and a specific time for working and waking yourself up. I don't have the patience to wake up and I have to find a better way to get out of my shell. Am I a turtle? Maybe I'm a turtle and I can't touch the buttons and I have to I do this, but my way is like that of rabbits, who have been sleeping and resting a lot, and I get ahead of the turtle in time. Now is the time to sleep, and resting is the time to sleep. So why do I have to do this and this... this can be anything, the reference sentences can be anything you like, when you say this, it is not clear what the person hearing it means, the right side or The left side is right or wrong or wrong, you are just making a mistake and if the work was right and worthwhile, it should have been done more and it would have done the work much easier than this... when you use a tool a lot Kenny, you think you've mastered it so well and you've made this way for yourself like it's something you've gotten used to and you've shown yourself this way I can do this I have to do this I've been doing it and I'm doing it for laughs, laughing and doing it shows that you understand that the goal is not the important thing, it doesn't matter if you hit the target or if you can't hit it, sometimes hitting the target is important It is to learn to hit the target sometimes, not that you always have to hit the target, and that you have to do the target in the direction or vision of doing better things. that I like to do, this is my job, this is my life, this is the joy of life that I want to get from it and I need to get my work, this is my need and this work is because the joy of my life must be something It is more than what is this ridiculous work and that these writings are still not important to me, writing is not a very good job, so what is the result of the fact that I can take my work for myself or that my work is far from me or close to me? Either you are ruminating and you see bad things in life and nightmarish images from your vision... or you see the ridiculous things you are having as funny and if someone laughs alone, they say you are crazy. and...
https://en.wikipedia.org/wiki/Frank_Zane
From Wikipedia, the free encyclopedia
| Frank Zane |
|---|
|
 Zane at the One for All Shorts program at the 2011 Tribeca Film Festival |
|
| Nickname | The Chemist |
|---|
| Born | June 28, 1942 (age 81)
Kingston, Pennsylvania, USA[1] |
|---|
| Height | 5 ft 9 in (175 cm)[2] |
|---|
| Weight | - contest: 200 lb (91 kg) [2]
- off season: 220 lb (100 kg) [2]
|
|---|
|
| Pro-debut | |
|---|
| Best win | - IFBB Mr. Olympia
- 1977–1979
|
|---|
| Predecessor | Franco Columbu |
|---|
| Successor | Arnold Schwarzenegger |
|---|
| Active | 1961–1983 [3] |
|---|
Frank Zane (born June 28, 1942[1]) is a retired American professional bodybuilder and author. He is a three-time Mr. Olympia, and his physique is considered one of the greatest in the history of bodybuilding due to his meticulous focus on symmetry and proportion.[4] He was inducted in the IFBB Hall of Fame in 1999.[1]
Biography[edit]
Zane was born in Kingston, Pennsylvania on June 28, 1942. He started bodybuilding as a teenager after reading Muscle Magazine.[5] He went from 130 pounds (59 kg) at 14 to 160 pounds (73 kg) at 17 through weightlifting.[6] In 1964, he received a Bachelor of Science from Wilkes University.[6] For 13 years, he taught mathematics and chemistry while living in Florida and California. He also taught mathematics and chemistry at Watchung Hills Regional High School (in New Jersey) for the 1965–1966 school year. He earned a bachelor's degree in psychology from California State University, Los Angeles in 1977. Zane was awarded a master's degree in experimental psychology from California State University, San Bernardino in 1992.[7]
Bodybuilding career[edit]
Zane is a three-time Mr. Olympia (1977 to 1979). His reign represented a shift in emphasis from mass to aesthetics. Zane's physique featured the second-thinnest waistline of all the Mr. Olympias (after Sergio Oliva), with his wide shoulders making for a distinctive V-taper. He stood at 5 feet 9 inches (1.75 m) and had a competition weight of less than 190 pounds when he won all three of his Mr. Olympias. He was given the nickname "The Chemist" due to his Bachelor of Science degree and, as he puts it: "Back in the day I took a lot of supplements and tons of amino acids. Still do. But back then it was pretty unusual. That's how I got the nickname The Chemist."[8]
He famously trained with light weights which saw him to many victories, but Joe Weider urged him to train with heavier weights. Zane then found the size necessary for success at the Olympia. After his three consecutive Mr. Olympia titles came the 1980 Mr. Olympia. Shortly before the competition he suffered a poolside accident in his home[9] and lost 15 pounds (6.8 kg) of muscle mass. This ended his reign. Arnold Schwarzenegger came out of retirement and won, with Zane in third;[1] the outcome was highly controversial.[10]
Zane is one of only three men to have defeated Schwarzenegger (with Chester Yorton and Sergio Oliva) in a bodybuilding contest and one of the very few Mr. Olympia winners under 200 pounds (91 kg). Overall, he competed for over 20 years (retiring after the 1983 Mr. Olympia) and won Mr. America, Mr. Universe, Mr. World, and Mr. Olympia during his career.
In 1985, Frank and his wife Christine owned and operated "Zane Haven" in Palm Springs, California where they conducted one-on-one sessions with clients who wished to possess a symmetrical physique. Today, the Zanes live in San Diego, California, and his learning center is now called "Zane Experience".[7] He is the founder of Zane Gallery in Laguna Beach, CA which features bodybuilding art and photography and is dedicated to bringing Golden Era Bodybuilding back into the mainstream. In addition to this, he operates a commerce site selling books, supplements and training equipment.
In 1994, Zane was inducted into the Joe Weider Hall of Fame. Since 1998, Zane has written a newsletter entitled Frank Zane Newsletter, that provides the latest information in all aspects of bodybuilding. He received the Arnold Schwarzenegger Lifetime Achievement Award at the 2003 Arnold Classic for his dedication and longtime support of the sport.[5]
In 2005, Zane played the IFBB Announcer and worked as the consulting producer in the movie "See Arnold Run". As of 2006, Zane runs his own website, and appears at seminars and book signings. In 2011, Frank Zane appeared in the documentary Challenging Impossibility describing the weightlifting odyssey of spiritual teacher and peace advocate Sri Chinmoy. The film was an official selection of the 2011 Tribeca Festival.[11]
In June 2020, Frank Zane began filming a feature documentary on his life directed and produced by filmmaker Alex Ardenti.[12]
Bodybuilding titles[edit]
- 1961 Mr. Pennsylvania (17th place)
- 1962 Mr. Keystone (Winner)
- 1963 Mr. Keystone (2nd)
- 1965 Mr. Sunshine State (Winner)
- 1965 IFBB Mr. Universe (1st, Medium Height category)
- 1966 IFBB Mr. America (1st, Medium)
- 1967 IFBB Mr. America (1st, Medium)
- 1967 IFBB Mr. Universe (3rd, Tall)
- 1968 IFBB Mr. America (Winner)
- 1968 IFBB Mr. Universe (Winner)
- 1970 NABBA Mr. Universe (Winner)
- 1971 NABBA Pro Mr. Universe (1st, Short)
- 1972 NABBA Pro Mr. Universe (Winner)
- 1972 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs, 4th)
- 1973 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs, did not place)
- 1974 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs, 2nd)
- 1975 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs, 4th)
- 1976 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs, 2nd)
- 1977 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs & Overall Winner)
- 1978 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs & Overall Winner)
- 1979 IFBB Mr. Olympia (Under 200 lbs & Overall Winner)
- 1980 IFBB Mr. Olympia (3rd, after suffering a near-fatal injury at his home, requiring lengthy hospitalization)
- 1981 IFBB Mr. Olympia – did not compete (boycotted the Mr Olympia contest after the controversial 1980 contest[citation needed])
- 1982 IFBB Mr. Olympia (2nd)
- 1983 IFBB Mr. Olympia (4th), after suffering another accident on his bicycle, requiring extensive shoulder surgery shortly after the contest)
Competitive stats[edit]
- Height: 5 ft 9 in (175 cm)[2]
- Contest weight: 200 lb (91 kg)[2]
Bibliography[edit]
- The Zane Way to a Beautiful Body (1979)
- Super Bodies in 12 Weeks (1982)
- Zane Nutrition (1986)
- Fabulously Fit Forever (1992)
- Fabulously Fit Forever Expanded (1996)
- Frank Zane: Mind, Body, Spirit (1997)
- Frank Zane Training Manual (2005)
- The High Def Handbook (2008)
- The Mind in Bodybuilding (2009)
- 91 Day Wonder Body (2016)
- 91 Day Wonder Abs (2017)
- Zane Bodybuilding Manual (2018)
References[edit]
- ^ Jump up to:a b c d "Frank Zane". IFBB. Retrieved November 16, 2020.
- ^ Jump up to:a b c d e "Frank Zane: Height, Weight, Arms, Chest, Biography – Fitness Volt". September 14, 2020. Archived from the original on July 22, 2021.
- ^ "Frank Zane". mrofansite.com. August 16, 2017.
- ^ Arnold Schwarzenegger. The New Encyclopedia of Modern Bodybuilding. p. 196.
- ^ Jump up to:a b Arnold Classic Lifetime Achievement Award - Frank Zane. ArnoldSportsFestival via YouTube. Archived from the original on December 22, 2021. Retrieved November 16, 2020.
- ^ Jump up to:a b "Frank Zane's Biography - Frank Zane - 3X Mr. Olympia". FrankZane.com. Retrieved January 25, 2017.
- ^ Jump up to:a b "Resume". FrankZane.com. Retrieved November 16, 2020.
- ^ The Life and Times Of The World's Greatest Bodybuilders
- ^ Joe Weider (1983). Building Arms for Mass and Power. Contemporary Books. p. 17. ISBN 9780809255009.
- ^ "Mr. Olympia 1980: What Actually Happened?". The Bodybuilding Archive. The Bodybuilding Archive. July 14, 2022. Retrieved May 29, 2023.
- ^ "Challenging Impossibility". Tribecafilm.com. Retrieved November 16, 2020.
- ^ "Frank Zane – Defined: The new documentary by Alex Ardenti". evolutionofbodybuilding.net. June 21, 2020. Retrieved November 16, 2020.
External links[edit]
