ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
با خودم فکر می کنم ... دیوانه شدم این دیگر چه چیزی و چه پدیده ای هست هر روز باید یک چیزی اینجا قرار بدهی و این نشان دهنده این هست .... یک روز دیگر می گذرد هر کسی دارد یک طوری گذران زندگی می کند ... طرف دارد موفقیت آموزش می دهد بقیه هم دارند نگاهش می کنند بعد دارد می گوید در 5 ثانیه یا چند ثانیه پاشو و کارهایت را انجام بده و قانون 5 ثانیه مل رابیز را زده 3 ثانیه بدنش را نگاه می کنی... متاسفانه ورزشی نیست ... هر کسی در یک بخشی تخصص دارد ... شاید حوصله نداشته باشم شاید از عهده یک کاری بر نیام ... چرا نباید این چیز را بیان کنیم ... مرجع را گم کنیم ... از چه کتابی داری صحبت می کنی من چرا به اندام یک شخص صحبت می کنم .. چرا من که ورزش می کنم این حد خسته هستم ... چرا بخش های از زندگی کم آورده ام من مرجع نیستم ... کسی مرجع هست .. که زندگی بهتر از من دارد ... حتمن بدنش عضله یا چربی ندارد هر چه می گوید از من بهتر هست هیچ ایرادی ندارد ... اگر ایراد نداری پس اینجا در آخرین لحظات شب و آخرین دقیقه ها چرا ؟ و چرا ؟ و به چه علت داری همش حرف می زنی اگر بلد هستی راه و رسمش چی هست چرا خودت عمل نمی کنی ؟ چرا دائم درجا می زنی من می خواهم برم از دست مشکلاتم دور بشم پس چرا مشکلاتم را بیشتر کردم ... چرا امروز از همه روزها عصبانی تر و ... خسته تر و خواب تر بودم .... من باید درجه اول خودم را ببخشم بعد باید یک فکری به حال خودم کنم تا اینکه بهتر کارهام را انجام بدهم ... چه فایده دارد ... هر روز لیست بنویسم هر روز سر خودم داد بکشم ... وقتی دوباره در مسئله ای عقب نشینی کرده ام دوباره افراط تا تفریط کرده ام ... یعنی یا زیاده روی کرده ام یا اینکه کم کاری کرده ام و این قدرت قبلی را ندارم و نباید دست خودم را گرم کنم ... کارهای بهتری می توانستم کنم و این که از قبل چیزی را آماده می کنی ... چرا نمی توانی در مورد مسئله ای کارشناسی عمل کنی و دست از دست دست کردن برداری و عمل کنی و این می شود این مشکل که می دانی چرا نباید از این که خودم را اینطوری به خودم نگاه می کنم من از دست خودم دوباره عصبانی هستم و به این عصبانیت ادامه ندادم فقط می خواهم فکری کنم و این پست را تا انتها ادامه دهم ...
هیچ حرف تغییر دهنده ای نداری این معنی شده ... چی کار کنم تا اینکه بهتر عمل کنم من اعتقادی به این بازدید های کم ندارم و این که چرا باید حداقل در مورد 10 یا 20 یا 50 بازدید چیزی بنویسم .... من حتی وقتی کار کرده ام بازدیدم در حال 0 یا یک یا 2 یا 3 یا 200 تا در حال چرخش بوده ... باید برای خودم این مطالب را بنویسم ... چرا چیزی برای من وجود نداشته چه خوبی برای خودم دارد اینجا چیزی بنویسم یا ننویسم .... ؟ خنده دار هست ... اما حوصله ای ندارم ... عمیقن اگر قبل تر بوده ام اینجا خیلی قبل تر باید پست روزانه را تمام می کردم اسراری هم ندارم ...
واقعیت این هست تا وقتی که پست قرار می دهی ... از این نعمت کمک به دیگران و .... برخوردار هستی ..... حتی امکان این و وقت این کار را فعلن داری... وقتی نداشته باشی خوب قرار نمی دهی ....
I think to myself... I'm crazy, what is this and what is this phenomenon? Every day you have to put something here and this shows this.... Another day passes, everyone lives their lives in a way. slow down... the other party is teaching success, others are watching him, then he is saying to do your work in 5 seconds or a few seconds, and the 5 second rule of Mel Rabies, you look at his body for 3 seconds... Unfortunately, it's not sports... everyone has expertise in one area... maybe I'm not bored, maybe I can't handle a task... why shouldn't we say this... we lost the reference... from which book You are talking. Why am I talking about a person's body? Why am I so tired when I exercise? Why have I missed parts of my life? I am not a reference. Someone is a reference. Life is better. He has from me... his body has no muscle or fat, whatever he says, he is better than me, there is no problem... if you have no problem, then why are you here in the last moments of the night and the last minutes? and why And why are you talking all the time, if you know what the way is, why don't you act yourself? Why do you always put me down? I want to go away from my problems, so why did I increase my problems? I'm sorry, then I have to think about myself before I do my work better... What's the point... I write a list every day, I yell at myself every day... When I retreat again in an issue, I indulge again until I have overdone it... that is, I have done too much or I have done less and I don't have this strength before and I shouldn't warm my hand... I could have done better things and that you are preparing something in advance. .. why can't you act expertly on an issue and stop giving up and act and this becomes the problem that you know, why shouldn't I be angry with myself again because I look at myself like this I am and I did not continue this anger, I just want to think and continue this post to the end...
You don't have any words to change this meaning... What should I do until I do better? I don't believe in these few views and why should I write something at least about 10 or 20 or 50 views.... I even When I've been working, my views have been spinning at 0 or 1 or 2 or 3 or 200... I have to write this content for myself... why is there nothing for me, what good is it for me to write or not write anything here ....? It's funny... but I don't have the patience... seriously, if I had been here earlier, I should have finished the daily post much earlier, I have no secrets...
The reality is that as long as you post...you have the blessing of helping others and....you even have the opportunity to do this and the time to do this...when you don't have it, you don't post well. Give...
چطوری عادت کرده اید مشق و کارهای سخت را انجام دهید ... صبح بیدار بشوید بروید مدرسه یا اینکه صبح بیدار بشوید بروید محل کار چطوری می توانید به خودتان را از این دنیا جدا کنید و به دنیای بهتر برسید و به درآمد زندگی بهتر دنیایی پر از امید و آرزو بدون بازی کامپیوتری بدون اکسپلور های اعتیاد آور و ....
How are you used to doing homework and hard work... wake up in the morning to go to school or wake up in the morning to go to work? How can you separate yourself from this world and reach a better world and a better life and a full world? Of hope and desire without computer games, without addictive explorers and....