Development of confusion توسعه گیجی

تغییرات بد . حالا یک جای خالی باز شده . با این جای خالی چی کار کنم . چرا ؟ معنی خاصی ندارد . شانه درد . شب تا صبح روی شانه راست می خوابم . صبح درد می گیرید . بیدار نمی شوم . به خاطر این تغییر همه چیز به هم خورده . به موقع نبود . پیش از این باید مواد لازم را داشته باشی. الان دوباره نیست . چرا ؟ باید همیشه . برگردم . برش دارم . یک چیزی کم هست . یک چیزی اضافه هست . تا من بیام . کم واضافه کنم . چرا لیست ندارم . چرا ؟ برنامه ریزی نمی کنم . چرا ؟ دیروز نتوانستم . امروز معلوم نیست . همیشه برنامه ؟بر عکس در میاد ؟ همه اش تقصیر کسی دیگری هست . به غیر از خود من یک بخش داخل کتاب 10 ایکس هست . آنجا می گوید : وقتی تقصیر را گردن کس دیگر می اندازیم . قبول می کنیم . از ما کاری بر نمیاد . پس همین طوری می شود . الان شده . حوصله ندارم . صبح با یک بحران روبرو شدم . چطوری بیدار شوم . بیدار می شوی . شانه درد . سر درد . همه چیز را به غیر از قرار شد . برنامه جبرانی دیروز کارهای دیروز هم فنا شد . امروز قرار شد . انجام بدهم . امروز . توسعه اش بدهی . چی را توسعه بدهی . توسعه دهنده پروگرمر این واژه مال کجا بود . چی را به چه چیزی وصل کنی . فقط هر چیزی انجام می داده ای . هر کاری میکنم . صدا را بشنوم . نمی شنوم . سه تا 33 امروز دیدم . آخر دقیقه ساعت . یک 400 ساعت 4 منظورم هست 1915 دیدم حیف 1715 دیدم . 17 17 دیدم . پس بیخیال . دارم . همزمان . فضولی می کنم . هیچ چیز نمی شنوم . یک چیزهای دست گیرم می شود . گوش هام مثل آن زمان حسابی کار می کند . کتاب چیزی صدا نیست . تداخل قدرت کافی ندارم . چرا ؟ زمانی می خواستی . کار نکردی . باید حسابی یک حرفه ای باشی . به خاطر چه چیزی می خواستم . بگویم . این کار را برای من به خاطر من چه چیزی را این جوری هنری هست . هیچ چیز ننویسی اما یک چیزی بنویسم . کجای هیچ چیز بودم . با سر به دیوار کوبیدم . دیوار نامرئی دیگر حوصله ای برای بیدار شدن ندارم . هیچ چیز مشخص نیست . به خاطر همه چیز در حال لرزش هست این بالا یک چیز پایدار نیست . چرا آن بالاتر همه چیز لرزان تر از این چیزی هست . این پایین هست . نوک لرزش بیشتری دارد .  منظورم میز هست ذهن خودتان را درگیر نکنید . چه چیزی میخواستی ؟ 2 تا بیشتر . سعی کردم اما نشد . بی هدف بودن بی مطالعه بودن . بی تدبیر آماده شدن . لازم . نیاز به خاطر وقتی می خواهم . کار را با خاطر خودم . با کارایی می خواهم . چیزی را می خواستم . صبح سرم درد میکرد. خسته بود. واقعی بود . پا درد داشتم . کتف درد داشتم . حوصله نداشتم . همه اش اینجوری طی شد . در حال حل شدن . در روزمرگی بود. من حل شدم . تغییر نکردم . با تمام وجود چیزی را می خواهم . نه هیچ چیز را نمی خواهم. تمام شد  . وقت در حال تمام شدن . هست . قبل یک حس بهتری داشتم . قبل تر ضربه می زدم . به نوشتن . کیسه بوکس ش می زدم نوشتن . خوب می دانید. نوشتن و ضربه کردن . تمام تاندون های انگشتان را خورد می کند . منظور حس بهتری داشتم  . تایپ بدون نگاه کردن . حالت ضربه ای نمیاد . بیشتر احساس می کرد . این حس و ژست باید باشد . این ژست و حس همیشه نیستش باید . بسازیش باید کار کنید . باید حالا دنبال حل کردن . یک مشکل را حل کنی چیز دیگر یا مشکل تغییر حالت می دهد . حالا باید مشکل و محدودیت خودت را مشخص کنید . به طور کلی صبح ها حضور ندارید . بنویسید . مشکل حاد خود را مشخص کنید . بعد می دانید . زود تر بخوابید . روح جنگل کاری علاقه داشتی بازی کامپیوتری را حذف می کنی . آدم بی حالی می شوی . انگیزه ات را از دست داده ای ارتباطات هدف پاکنویس روشن سازی در مه زندگی کردن یک چیزی ببینید . یک مشکلی برای آدم مشکل دار وجود دارد . این مشکل را نه می شناسد . نه قصدی برای حل کردن ش هست . چه توقعی دارید ؟ زندگی بازی و ریاضی هست . جیم ران . باید عددهای حل کردن زندگی کتاب صفحه ها را یک صفحه یک صفحه 10 صفحه باید پیشرفت داشته باشید . اگر بهتر نشوید بدتر می شوید . پت رایلی .مربی بسکتبال .شیفت + اینسرت . پیست . کنترل +اینسرت 

دکمه کیبرد هست . کنترل +سی . کنترل + وی . کپی پیست خودمون .   bad changes Now there is a vacancy. What should I do with this empty space? Why? It has no special meaning. shoulder pain I sleep on my right shoulder from night to morning. You get pain in the morning. I don't wake up. Because of this change, everything is messed up. It was not on time. Before this, you must have the necessary materials. Not again now. Why? should always come back I have a cut. There is something missing. There is one more thing. until I come I will add a little. Why don't I have a list? Why? I do not plan. Why? I couldn't yesterday. It is not known today. Does the program always turn out the other way around? It's all someone else's fault. Apart from myself, there is a section in the book of 10 X. It says: when we put the blame on someone else. We accept. There is nothing we can do. So that's how it happens. it is now I'm not bored I faced a crisis in the morning. How do I wake up? you wake up shoulder pain headache Everything was as expected. Yesterday's compensation plan for yesterday's work was destroyed. It was arranged today. to do today Give it development. What to develop? Where was the programmer developer of this word? Connect what to what. You just do anything. I will do anything. hear the voice I don't hear I saw three to 33 today. Last minute of the hour. I mean a 400 hour 4, I saw it in 1915, it's a pity, I saw it in 1715. I saw 17 17 So don't worry. I have at the same time I'm nosy I don't hear anything. Something is bothering me. My ears are working like that time. A book is not a sound. I don't have enough interference. Why? When did you want you didn't work You must be a professional. What did I want for? to say Do this for me because of me. What is this kind of art? Do not write anything, but I will write something. I was in nothing. I hit the wall with my head. Invisible wall, I don't have the patience to wake up anymore. Nothing is clear. Because everything is shaking, this up is not a stable thing. Why is everything above that more shaky than this? This is below. The tip vibrates more. I mean the table, don't get involved in your mind. what did you want 2 more. I tried but it didn't work. Being aimless, being uneducated. Prepare recklessly. necessary Need for when I want. Work for my own sake. I want with efficiency. I wanted something. My head hurt in the morning. was tired It was real. I had foot pain. I had shoulder pain. I was not bored. It all went like this. being resolved It was in everyday life. I am resolved I did not change. I want something with all my heart. No, I don't want anything. it's over Time is running out. there is I had a better feeling before. I was hitting before. to write I used to write with a punching bag. you know well Write and tap. It eats all the tendons of the fingers. I mean I felt better. Type without looking. There is no shock mode. He felt more. This should be the feeling and gesture. This gesture and feeling is not always necessary. You have to work to make it. You have to find a solution now. If you solve one problem, something else or the problem will change. Now you have to specify your problem and limitation. In general, you are not present in the morning. write Specify your acute problem. You will know later. sleep earlier The spirit of forestry, you like to delete computer games. You become lethargic. You have lost your motivation, communication, the purpose of clearing, clarifying, living in the fog, see something. There is a problem for a problem person. He does not know this problem. No, there is no intention to solve it. what do you expect Life is a game and math. Jim Rohn You have to solve the numbers of the book of pages, one page, one page, 10 pages, you have to progress. If you don't get better, you get worse. Pat Riley, basketball coach, shift + insert. track control + insert

There is a keyboard button. C + control. Control + V. Our own copy paste.