تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

11 minutes of forced labor11 دقیقه کار اجباری

تا حالا به این فکر کردید ، ای کاش شروع نمی کردم . دیروز به این فکر می کردم . ای کاش شروع نمی کردم . چرا شروع کردم . تا اینطوری ادامه بدهم . پر بود . از غلط املایی باید دوباره ویرایش گر را باز کنم .اصطلاح کنم . شاید قابل قبول تر شود نوشته هام . ای کاش شروع نمی شد . کتاب اصلی را برداشتم . حالا دیگر رم . این صدا آزار دهنده است . برو اصلی را بیاور... تا من کیبرد اصلی را بیارم . منتظر باشید . یک بیسیم . هست . کارایی لازم را ندارم . احساس خوبی ندارم . با تمام این وجود احساس می کنم . توان مدیریت را ندارم . صدایی ندارم . صدا می خواهم . دارم دقت می کنم . به چیزهای را مثل چیزی های دیگر وابسته شده ای می توانی نگاه نکنی . تایپ کنی . این کار را قبل انجام می دادم . الان توصیه نمی کنم . باید کار را بهتر انجام بدهم . نه بد تر . چیزی را به خاطر ... خوب صدا اضافه شد . تمرکزم کمتر شد . در حال فکر کردن هستم  . نه دارم می نویسم . تغییر خوبی هست . وقتی صدا اضافه می شود . افکار بیشتری به ذهنم . می رسد . این صدا از نوع آهنگ نیست. از جمله ها تشکیل شده است . وقتی کتاب باشد . چند مشکل دیگر نیز اضافه شده . احتمال دارد . از چیزهای می شنوی . در نوشته هایت اضافه کنی .  چطوری دلم می خواهد . کارهای را انجام دهم . اما وقتی می یام بخوابم . یا می خواهم بروم سراغ کارهای دیگر تازه می بینم . کارهای دیگری یا کار یک سال پیش یا حتی کار چند سال پیش یا کار 10 سال پیش یا کار 20 سال پیش یا کار 30 سال پیش را هنوز با این نوع شرح مفصل می توان گفت : مشکل من این هست . کارهای را انجام نداده ام . همان کارهای 30 سال پیش را انجام نداده ام . خوب یک کم دورغ هست . کارهای 10 سال پیش یا کار 10 سال قبل تر همان 20 سال هست کارهایم را انجام نداده ام . شاید درست تر قابل قبول تر است . 20 سال هست . کاری را به تعویق انداخته ام . وظیفه پس 20 سال بدهی داری . برای تو دورغ ها و کلک ها خیلی از چیزها . حذف تمام کارهای دیگر با تمام حرف ها امروز 11 دقیقه خداحافظ ...   Have you ever thought about this, I wish I hadn't started. I was thinking about this yesterday. I wish I hadn't started. Why did I start? To continue like this. It was full of spelling mistakes. I have to open the editor again. Let me put it this way. Maybe my writing would be more acceptable. I wish I hadn't started. I picked up the original book. Now I'm rambling. This sound is annoying. Go get the original... so I can get the original keyboard. Wait. A wireless one. It's. I don't have the necessary functionality. I don't feel good. Despite all this, I feel. I don't have the ability to manage. I don't have a voice. I want a voice. I'm paying attention. You can't look at things like other things. Type. I used to do this. I don't recommend it now. I have to do it better. Not worse. Something for the sake of... Well, the voice was added. I lost focus. I am thinking. No, I am writing. It is a good change. When the sound is added. More thoughts come to my mind. This sound is not a song. It is made up of sentences. When it is a book. A few more problems are added. It is possible. From the things you hear. You add in your writings. How I feel. I want to. Do the things. But when I come to sleep. Or I want to go to other things, I see new things. Other things or the work of a year ago or even the work of a few years ago or the work of 10 years ago or the work of 20 years ago or the work of 30 years ago can still be said with this kind of detailed description: My problem is this. I have not done the things. I have not done the same things as I did 30 years ago. Well, it is a bit of a lie. The works of 10 years ago or the work of 10 years ago are the same 20 years I have not done my works. Maybe it is more correct and more acceptable. It's been 20 years. I've been postponing something. You owe me a debt for 20 years. For you, lies and tricks, many things. Delete all other work with all the words. Goodbye for 11 minutes today...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد