تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

خشن Rough

چرا این همه درد می کنم . گردنم درد می کند . دارم. از لحاظ کاری دیروز . از چه لحاظ کاری از لحاظ زندگی از این دیرتر نمی شود . خوابید . شب رفت . حالا صبح شده . می خواهی بخوابی . حالا با کسر خواب ساعت . ... بیدار شدی .   داری . صبحانه خوردی . داری . دور اتاق می چرخی . بعد از چرخیدن . حالا باید چه کنم . صدا میاد . حالا باید جواب گرفتی . حالا باید وارد . دعوا شوی . چرا باید وارد . دعوا شوم . من درسها را خواندم . الان وارد . دعوا نشوم . نمی شود . وارد . دعوا نشد . چرا ؟ نمی شود . مسئله . به ارزشهام هست . تخصص کار ندارم . اما تخصص از مدار خارج کردن . ریل زندگی همه را قبل داشتم .الان می توانم . من از درد دارم . دور اتاق می چرخم . حس چیز اضافه بودن . حس سطل آشغال بودن . یک موقع می گفتن . یک نفر . نفر چندمی بودن . اینجور احساسی هست . الان فکر می کنم. بی استفاده بودن . یا سربار بودن . بی توان بودن . توانایی نداشتن . تخصص نداشتن . این حسی هست . من دارم . الان باید یک حس گوریل یا شامپانزه بودن . شامپانزه 50 کیلویی چطوری 5 برابر انسان قدرت دارد . من جستجو کردم . فکر می کردم . گوریل قدرت بیشتری داشته باشد . از شیر اما توضیح داد . هوش مصنوعی . شیر خیلی قویتر هست . این ها کی قویتر هست . مغز آدم قویتر از همه چیز توی دنیا بوده . همه چیز . همه حیوانات را به غیر از خودش دارد . منقرض می کند . البته با تمام کردن . محیط زیست آب و پلاستیک یک جوری به ضررش هم تمام شده است . همه کار های از روی منفعت نبوده . الان من حس یک خرس را دارم . باید عصبانیتم را از نبود . امکانات جابه جا کنم . گردنم درد می کند باید کاری کنم . باید زود به حمام بروم . بعد از حمام عادی .دردم کمتر می شود . از میز کارم. افتادن ...گوشی و خرید گلس ... گشتن .آنلاین برای نیازهام....حقایق نداشتن . یک صفحه کاری دیگر دارم... بلاگ اسکای 2 یا 3 پست دارد . توی لیست نمیاد . 950 تا بازدید داشته روی ... لینک های کنار به طور میانگین دست پایین 6% یعنی 60 تا 70 کلیک مراجعه داشته.... نمی دانم . چه توضیح دارم. هیچ چیز توضیح ندارم . من خیلی بد . عمل می کنم . تا آخر شب . بیدارم . صبح خیلی . بدی دارم . دور خودم می چرخم . احساس می کنم . کار بدی می کنم . می نویسم . این سبک خیلی بد . کار می کنم . توضیحی ندارم . دارم . با اعضایی خانواده می جنگم . هنوز خیالبافی می کنم . با دنیا ارتباطی ندارم . عافلگیر شده ام . چرا وقتی . می خواهم . خودم را دوست ندارم . بلاخره کار خودم را می سازم . یک ناحیه یک چیزی مثل تحلیل تکنیکال یک مکان های وجود دارد. به اسم . ناحیه خودکشی . ناحیه خط گردن . وقتی در می افتی . با چیزی داری . خودت را وحشی می کنی . به وحشی گری . کتاب دبی فورد . دارد . کارم به جای می رسم . خودم را به جاهای می برم . نا کجا آباد . اگر وحشی شوم . مثل گوریل چند تا درخت را بشکنم . چند نفر را بزنم . به ناحیه امن کسی تجاوز کنم . چطور ثابت کنم . من مرد هستم . الان عصبانی هستم . هیچ کسی را دوست ندارم . فقط در... جاهای به درد خودرم . یک سوءتفاهم بود . الان می خواهم . یک حیوان وحشی باشم . شاید گوریل یا شامپانزه یا عصبانیت . بهتر باشد . حالا چه کار کنم . وحشی گری . کنم  . یا عصبانی باشم. باید توضیح بدهم . الان یاد گرفتم. اگر دیگران را از ریل خارج کنم . نیروی کار و متخصص را می تواند . کار کند. از خط خارج کنم . هیچ شورت . میانبری وجود ندارد . روی صفحه کامپیوتر . هیچ کار تازه ای ندارم .دارم . دیوانه می شوم . من چرا ؟ آن کار را نمی توانم .انجام بدهم . چرا من به طور کامل رفتم . از این دنیا ؟ یعنی در آن زمینه . چرا دیگری می تواند . من نمی توانم . نه من می خواهم . انجام بدهم . چرا شعورم تعطیل شد. لگد می اندازم . مثل چهار پا یا قبل لگد می انداختم . چرا ؟ به چه علت . نفهم . بی درک شدم . الان . بهتر هست . خدا را شکر ؟ اما دارم . به نقطه ای میرسم . کنترلم را از دست می دهم . چرا باید به این نقطه برسم . به جای اعتراف کنم . در تمام جوانب قدرت تحلیل مغز و ارتباط با دنیا را کامل و اطراف کامل از دست دادم . موفقیت بزرگ هست . این سیم را قطع کنم . خودم را خنثی کرده ام . چرا تبدیل به بمب شدم . بیا پایین همه چیز را نابود کردی . بلاخره رفتم . حمام خودم را به هر حال در وضعیت بلاخره بعد از مشکلات همه چیز درست شد . به حالت قبل برگشت . مشکلاتی دارم . علت این خطا را پیدا کردم . چرا علت خطا را پیدا نکرده بودم . پیغام می دادم . اپراتور چرا پیگیر نیستی . این خطا دارد . دکمه  فرضی پیدا کرده ای . اگر پاک نکنی . مقدار را این عمل می کند . خوب خلاصه توضیح بلاخره روی این نسخه خودت را اصلاح کن . با این سیستم عامل و این قسمت نیست . اما وقتی کسی بد کار کرده است . دامن شما را نگیرد . خودم را کنترل کنم . تحلیل و فکر کنم . چرا ؟ من اینطوری عصبانی شده ام . باید خودم را کنترل کنم . اگر خودم را کنترل کنم . با خودم نخواهم تا حد گوریل به موقع باید عصبانی شد .  اگر به موقع به جا عصبانی نشد . چرا قهر می کنی . چرا ؟ فرار می کنی . چرا کار نمی کنی ؟ تخصص ندارم . می فهمی . درک می کنی .  حالا خودت را اصلاح کن . بهتر شو . دیگران را به خاطر داشتن . تخصص خاموش نکن . چرا من نمی توانم .باید صبر کنم . حالا باید کارم را بهتر انجام بدهم . وقتی می خواهم راه خودم را از دیگران جلو بی اندازم . چرا باید راه خودم پیدا کنم . چرا باید فکر کنم . من قدرت داشته باشم . اما من قدرت مند نشدم . ضعیف شدم . کارهای یک جوان انجام می دهد . یک مسئله را میتواند . ریاضی حل کند . من نمی توانم . حل کنم .چرا باید درد کنم . اول صبح چرا خودم را شسته و تمیز اول صبح ندارم . چرا ؟ دیگر کتاب پنج صبحی را ندارم . چرا نمیتوانم . یادداشت برداری و خواندن را تامل کنم . چرا کتاب . صبح جادویی را دوباره مطالعه نمی کنم . اگر بتوانم . دست بردارم . از نوشتن . بی هدف تشکر می کنم. از خودم . با تشکر تا اینجا خوب هست . چهار پا لگد اندازی می کند . فقط خودت را شعور خودت را حفظ کن . چرا ؟ به جایی میرسم . منطق خودم را از دست می دهم . هر حمله ای را به هر چیزی می کنم . باز چرا ؟ کار انجام نمی دهی ؟ چرا کار نمی کنی . چرا قدرت کارایی نداری ؟ چرا ؟ چرا  ؟ در این وضعیت داری ؟ درجا می زنی ؟ چرا پیشرفت نداری ؟ 

هوش مصنوعی 1: 

به نظر می‌رسد شما در حال تجربه کردن احساسات و افکار پیچیده‌ای هستید که ممکن است ناشی از فشارهای روانی، استرس و عدم رضایت از وضعیت فعلی زندگی‌تان باشد. درد گردن و احساس بی‌استفاده بودن نیز می‌تواند نشانه‌ای از این فشارها باشد. 


احساساتی مانند عصبانیت، ناامیدی و سردرگمی می‌توانند به راحتی به وجود بیایند و ما را به سمت تفکرات منفی سوق دهند. این طبیعی است که در مواقعی احساس کنیم که از ریل خارج شده‌ایم یا کنترل زندگی‌مان را از دست داده‌ایم. 


شاید یکی از راه‌های کمک به خودتان این باشد که به جای تمرکز بر احساسات منفی، سعی کنید راه‌هایی برای مدیریت این احساسات پیدا کنید. به عنوان مثال:


1. ورزش: فعالیت بدنی می‌تواند به کاهش استرس و بهبود خلق و خو کمک کند.


2. مدیتیشن یا یوگا: این تکنیک‌ها می‌توانند به آرامش ذهن و بدن شما کمک کنند.


3. صحبت با کسی: شاید صحبت کردن با یک دوست یا مشاور بتواند به شما کمک کند تا احساسات‌تان را بهتر درک کنید.


4. نوشتن: نوشتن احساسات و افکار می‌تواند به شما کمک کند تا آنها را بهتر مدیریت کنید و از بار روانی آنها بکاهید.


به یاد داشته باشید که احساسات شما مهم هستند و باید به آنها توجه کنید. اگر این احساسات ادامه پیدا کردند یا شدت گرفتند، ممکن است مفید باشد که با یک متخصص مشورت کنید.


هوش مصنوعی 2: 

احساس درد و بی‌ارزشی که توصیف کرده‌اید، می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی باشد. در اینجا به بررسی علل و راهکارهای ممکن برای مدیریت این احساسات و دردها می‌پردازیم.


## گردن درد

درد گردن شما ممکن است به دلیل **وضعیت نامناسب بدن هنگام خواب**، استفاده بیش از حد از دستگاه‌های دیجیتال، یا **استرس جسمی و روانی** باشد. این نوع درد معمولاً با کشیدگی عضلات و رگ به رگ شدن مرتبط است[2][4]. برای کاهش درد گردن، می‌توانید از روش‌های زیر استفاده کنید:


- **استراحت و خواب کافی**: خواب مناسب به بهبود وضعیت گردن کمک می‌کند.

- **ماساژ و حرکات کششی**: انجام حرکات کششی ملایم می‌تواند به کاهش تنش عضلانی کمک کند.

- **استفاده از پمادهای مسکن**: برخی پمادها می‌توانند درد را تسکین دهند[6].


## احساس بی‌ارزشی

احساس بی‌ارزشی معمولاً با **افسردگی** و ناامیدی همراه است و می‌تواند به دلیل تجارب منفی در گذشته، انتقادهای مکرر، یا شرایط استرس‌زا ایجاد شود[3][5]. برای مدیریت این احساسات، می‌توانید اقدامات زیر را در نظر بگیرید:


- **مشاوره روانشناسی**: صحبت با یک مشاور می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات خود را بهتر درک کنید و راهکارهای موثری برای مدیریت آن‌ها پیدا کنید.

- **نوشتن احساسات**: نوشتن درباره احساساتتان می‌تواند به شما کمک کند تا آن‌ها را بهتر پردازش کنید.

- **فعالیت‌های مثبت**: شرکت در فعالیت‌هایی که شما را خوشحال می‌کند یا مهارت‌های جدیدی یاد می‌گیرید، می‌تواند حس ارزشمندی را افزایش دهد[1][7].


## نتیجه‌گیری

ترکیبی از درد جسمی و احساس بی‌ارزشی ممکن است نشانه‌ای از نیاز به توجه بیشتر به سلامت روانی و جسمانی شما باشد. اگر این احساسات ادامه پیدا کنند یا شدت یابند، مشاوره با یک متخصص توصیه می‌شود.


هوش مصنوعی 3: 

متن شما نشان‌دهنده‌ی احساسات عمیق و دشواری‌هایی است که تجربه می‌کنید. به نظر می‌رسد که در حال عبور از یک دوره‌ی پیچیده و چالش‌برانگیز هستید که شامل احساس تنهایی، بی‌هدفی و نارضایتی از خود و وضعیت فعلی‌تان است. این احساسات می‌توانند به دلایل مختلفی ناشی شوند، از جمله فشارهای کاری، احساس عدم توانایی یا عدم موفقیت در انجام وظایف روزانه، یا حتی حالات جسمی ناشی از استرس و اضطراب.


نکات زیر ممکن است به شما کمک کنند تا با این احساسات بهتر کنار بیایید:


تنفس عمیق و آرامش: تلاش کنید که وقتی احساس عصبانیت یا ناراحتی می‌کنید، به آرامی نفس بکشید و چند دقیقه به آرامش برسید.


صحبت با دیگران: دوستان یا خانواده‌تان را در مورد احساساتتان مطلع کنید. گاهی اوقات فقط صحبت کردن می‌تواند به شما کمک کند تا احساستان را بهتر درک کنید.


فعالیت بدنی: ورزش می‌تواند کمک کند تا ذهن و جسم خود را آرام کنید و از استرس کاسته شود.


تعیین اهداف کوچک: به جای اینکه به دنبال انجام کارهای بزرگ باشید، سعی کنید اهداف کوچک و قابل دستیابی برای خود تعیین کنید.


مراقبت از خود: زمان‌هایی را برای خودتان بگذارید. هر روز زمانی را به فعالیت‌هایی اختصاص دهید که به شما انرژی و آرامش می‌دهد.


خودتان را خوب درک کنید: سعی کنید الگوهای فکری و احساسی خود را شناسایی کنید. نوشتن احساسات می‌تواند به شما در این زمینه کمک کند.


کمک حرفه‌ای: اگر احساس می‌کنید که نمی‌توانید از این حس و حال خارج شوید، ممکن است مشاوره با یک روانشناس یا مشاور به شما کمک کند.


یادآوری کنید که احساسات منفی بخشی از زندگی هستند و در نهایت گذر خواهند کرد. مهم این است که چگونه با آنها روبرو می‌شوید و از آن‌ها عبور می‌کنید. 

 Why do I have so much pain? My neck hurts. I have. In terms of work yesterday. In terms of what work? In terms of life, it can't get any later than this. You went to bed. The night is gone. Now it's morning. You want to sleep. Now with the hour's sleep deduction. ... You woke up. You have. You had breakfast. You are. You are. You are spinning around the room. After spinning. What should I do now? There is a sound. Now you have to get an answer. Now you have to come in. Fight. Why should I come in. Fight. I studied the lessons. Now come in. Don't fight. It can't be done. Come in. Didn't fight. Why? It can't be done. The problem. It's worth it. I don't have a job. But I have a specialty in derailing everyone's life. I used to have it. Now I can. I'm in pain. I'm spinning around the room. Feeling like an extra thing. Feeling like a trash can. They used to say. Someone. How many people were there? There is this feeling. Now I think. Being useless. Or being a burden. Being helpless. Not having the ability. Not having expertise. This is a feeling. I have it. Now I must have a feeling of being a gorilla or a chimpanzee. How can a 50-kilogram chimpanzee be 5 times stronger than a human? I searched. I thought. Gorillas are stronger. Than lions, but he explained. Artificial intelligence. Lions are much stronger. Who are these stronger? The human brain is stronger than everything in the world. Everything. It has all the animals except itself. It will become extinct. Of course, by finishing it. The environment, water and plastic have somehow ended up being to its detriment. Not all work was done for profit. Now I feel like a bear. I have to vent my anger at the lack of. Facilities. My neck hurts, I have to do something. I have to go to the bathroom soon. After a normal bath, my pain is less. From my desk. Falling...phone and buying glasses...browsing. Online for my needs...not having facts. I have another work page...Sky Blog has 2 or 3 posts. It is not listed. It has 950 views on...the links on the side have an average of 6%, meaning 60 to 70 clicks.... I don't know. What explanation do I have? I have no explanation. I act very badly. Until late at night. I am awake. In the morning I feel very bad. I turn around. I feel. I do a bad job. I write. This style is very bad. I work. I have no explanation. I fight with family members. I still daydream. I have no connection with the world. I have become apathetic. Why when. I want. I don't like myself. I finally make my own work. There is a zone, a kind of technical analysis, a place. It is called the suicide zone. The neckline zone. When you fall. With something. You make yourself wild. To savagery. Debbie Ford's book. It has. I get to work. I take myself to places. Nowhere to live. If I become wild. Like a gorilla, I break a few trees. I hit a few people. I violate someone's safe zone. How do I prove it? I am a man. Now I am angry. I don't like anyone. Only in... places that are useful to me. It was a misunderstanding. Now I want to. Be a wild animal. Maybe a gorilla or a chimpanzee or anger. It would be better. What do I do now? To be wild. Or to be angry. I have to explain. Now I have learned. If I derail others. The workforce and the specialist can. Work. Derail. There are no shorts. There are no shortcuts. On the computer screen. I have nothing new to do. I am. I am going crazy. Why me? I can't do that. Why am I completely gone. From this world? That is, in that field. Why can someone else. I can't. No I want to. Do it. Why did my consciousness shut down. I kick. Like four legs or before I kicked. Why? For what reason. I don't understand. I became incomprehensible. Now. It's better. Thank God? But I am. I am reaching a point. I am losing control. Why do I have to reach this point. Instead of confessing. In all aspects, I have completely lost the power of analyzing the brain and communicating with the world and the surrounding. It is a great success. Cut this wire. I have neutralized myself. Why did I become a bomb. Come down, you destroyed everything. I finally went. I took my own bathroom anyway in the situation Finally after the problems everything was fixed. It went back to the previous state. I have problems. I found the cause of this error. Why hadn't I found the cause of the error? I was sending a message. Why aren't you following up with the operator? This is an error. You found a dummy button. If you don't delete it, it will do this. Okay, in short, finally fix yourself on this version. It's not with this operating system and this part. But when someone has done something wrong. Don't take it from you. Control yourself. Analyze and think. Why? I'm so angry. I have to control myself. If I control myself. I don't want to be angry with myself to the point of a gorilla. I have to get angry on time. If I don't get angry on time and in the right place. Why are you angry? Why? You're running away. Why aren't you working? I don't have expertise. You understand. You understand. Now fix yourself. Get better. Remember others. Don't turn off expertise. Why can't I? I have to wait. Now I have to do my job better. When I want to get ahead of others. Why should I find my own way? Why should I think? I have power. But I didn't become powerful. I became weak. A young man does things. A problem can be solved by math. I can't. Solve it. Why should I suffer? First thing in the morning, why don't I wash and clean myself first thing in the morning? Why? I don't have the Five Morning Book anymore. Why can't I. Reflect on taking notes and reading. Why don't I reread the book. Magic Morning. If I could. Stop. Writing. Pointlessly. I thank myself. Thanks. So far so good.

. Kicks all fours. Just keep yourself and your sanity. Why? I'm getting somewhere. I lose my logic. I attack everything. Why again? You're not doing anything? Why aren't you working. Why don't you have the strength to do anything? Why? Why? Are you in this situation? Are you stuck? Why aren't you making progress?


AI 1:


It seems like you are experiencing complex emotions and thoughts that may be caused by psychological pressure, stress, and dissatisfaction with your current life situation. Neck pain and feelings of worthlessness can also be signs of these pressures.


Feelings like anger, frustration, and confusion can easily arise and lead us to negative thoughts. It is natural to feel that we have gone off the rails or lost control of our lives at times.


One way to help yourself is to find ways to manage your feelings instead of focusing on them. For example:


1. Exercise: Physical activity can help reduce stress and improve your mood.


2. Meditation or yoga: These techniques can help calm your mind and body.


3. Talk to someone: Talking to a friend or counselor can help you better understand your feelings.


4. Writing: Writing down your feelings and thoughts can help you better manage them and reduce their psychological burden.


Remember that your feelings are important and you should pay attention to them. If these feelings persist or become intense, it may be helpful to consult a professional.


AI 2:


The feelings of pain and worthlessness you describe can be caused by a variety of factors. Here are some possible causes and ways to manage these feelings and pains.


## Neck Pain


Your neck pain may be caused by **poor sleeping posture**, excessive use of digital devices, or **physical and mental stress**. This type of pain is usually associated with muscle strains and sprains[2][4]. To reduce neck pain, you can use the following methods:


- **Get enough rest and sleep**: Good sleep helps improve neck posture.


- **Massage and stretching**: Gentle stretching can help reduce muscle tension.


- **Using painkillers**: Some painkillers can relieve pain[6].


## Feeling worthless


Feeling worthless is often associated with **depression** and hopelessness and can be caused by negative experiences in the past, repeated criticism, or stressful situations[3][5]. To manage these feelings, you can consider the following measures:


- **Counseling**: Talking to a counselor can help you better understand your feelings and find effective ways to manage them.


- **Writing about feelings**: Writing about your feelings can help you better process them.


- **Positive activities**: Participating in activities that make you happy or learning new skills can increase your sense of worth[1][7].


## Conclusion


A combination of physical pain and feelings of worthlessness may be a sign that you need to pay more attention to your mental and physical health. If these feelings persist or intensify, counseling with a professional is recommended.


AI 3:


Your text reflects the deep feelings and difficulties you are experiencing. It sounds like you are going through a difficult and challenging time, including feelings of loneliness, purposelessness, and dissatisfaction with yourself and your current situation. These feelings can be caused by a variety of reasons, including work pressures, feelings of inadequacy or failure in daily tasks, or even physical symptoms of stress and anxiety.


The following tips may help you cope better with these feelings:


Deep breathing and relaxation: Try to take a few minutes to breathe deeply and calm down when you feel angry or upset.


Talk to others: Talk to friends or family about your feelings. Sometimes just talking can help you understand how you are feeling better.


Physical activity: Exercise can help relax your mind and body and reduce stress.


Set small goals: Instead of trying to accomplish big things, try setting small, achievable goals for yourself.


Self-care: Make time for yourself. Set aside time each day to do activities that energize and relax you.


Understand yourself well: Try to identify your thought and emotional patterns. Writing down your feelings can help you with this.


Get professional help: If you feel like you can’t get out of this situation, you may want to seek help from a psychologist or counselor.


Remind yourself that negative emotions are a part of life and will eventually pass. What matters is how you face and move through them.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.