تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

اعتماد به

نگاه کن ،بدون من هیچ شانسی نداری؟ به عقب برگردی؟ باز هیچ کسی را دوست نخواهی داشت؟  عادت   نداری بنویسی؟عادت داری؟مشکل درست کنی؟ اگر پول هزینه می کردی ؟  برای صفحه های خالی ؟ برای جمله بندی نحوه کادر صفحه ،خالی زیر بندی  اش طراحی جلد آن باز هم هزینه می دادی ؟ مجبور بودی ؟ رویا پردازی کنی ؟ چشم هام می بندم  ؟ بزرگتر ها دوباره از  نسل قول ها هستند من خیلی کوچک و سبکم ، ۳ یا چهار  بار هنوز یادم هست ؟ تازه آن وقت هم بزرگ بودم شاید ۵ سالم بود ؟ راحت من را جابه جا می کردند ؟

نکته اینجاست؟الان من از کسی دایم بغلش  بودم ؟خیلی قد بلند ترم ؟خیلی نه یک کم ؟ 

پول نیست ؟ یک چیزی وجود دارد ؟ بی پولی نیست ؟ ناتوانی نیست ؟ توانایی هست ؟ عملی نیست ؟ 

پیشرفت هست ؟ ارزشی برای کار رایگان یا  چیزی ؟همه اش از جنس بهانه است ؟ مثل چیزی با صدای بلند اعتماد چیز ها را به وجود می آورد؟ 

اعتماد نباشد ؟ هیچ چیز نیست ؟ حتی به خوددیا دیگری؟وقتی اعتماد از دست می رود ؟ دست ... متخصص بخواهی باز درست می شود ؟ از نا متخصص ؟ هر جوری فرض کنی ؟ فرض کنیم.....باور من و شماست .

واقعیت چه چیزی ست . کلام را به زبان نیاور .... 

قشنگ گیر افتادم .

باور من تنهایی هست . به خودت اعتماد کن . اگر کسی را نداری. حتی اگر....

گیر افتادم 

 یکجای نوشته.... همین .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.