How many names work miracles?چندتا اسم معجزه می کنند

خواندن این قصه برای همه گروه های سنی ؟ و بیشتر آدم های با ترسهای درونی مناسب نیست ؟ شاید چیزهای باشد ؟ برای خیلی ها و گروه ها مناسب نیست ؟ آماده ای امروز خودم را گرم نکرده ام ؟ امروز مثل دیروز هست ؟ هیولای کوچولو یا خرگوش کوچولو ؟ خرگوش کوچولوی مقابل تاریکی باید مبارزه کند ؟   خرگوش کوچولو باید در مقابل گرگ ایستادگی کند ؟ گرگ خیلی راحت خرگوش را شکار می کند ؟ اما این بار یک تفاوتی داشته باشد؟ اسم این خرگوش را چی بگذارم ؟ "ت2 "  وقتی "ت2 " به دنیا آمد ؟ همه پیش او بودند ؟ خرگوش ها پیش "ت2 " بودند ؟ وقتی "ت2" خرگوش خوبی بود ؟ تا این اوضاع تغییر کرد؟ "ت2 "باید خودش را آماده می کرد ؟ بیرون برود ؟ تاریکی آمد ؟ "ت2 " را با خودش برد ؟ "ت2" تاریکی تا کجا "ت2 " را برد ؟ فقط آن را برد ؟ تا "ت2 " بیشتر فهمید اوضاع چه خبر ؟ هست ؟ یک چیزی مثل تمرین های روزانه تاریکی از او می خواست ؟ "ت2 " مجبور بود ؟ به وظایف خود را انجام بدهد ؟ "ت2" جای اسیر بود ؟ درون تاریکی اسیر بود ؟ در حالی پیش بقیه خرگوش ها بود ؟ اما بلاخره "ت2" تنها بود ؟ "ت2 " خرگوشی بود ؟ اسیر تاریکی شده بود ؟ "ت2 " مبارز تاریکی بود ؟ "ت2 " باید با گرگ های بیرون مبارزه می کرد ؟ اما ؟ این مبارزه فقط فرار بود ؟ باید چه کار می کرد ؟ "ت2" اعتقاد نداشت ؟ این چیزی را می خواست ؟ باید وقتی می خواهم ؟ فکر می کردم ؟ چه چیزی را پیدا می کرد ؟ "ت2" فقط می دانست ؟ تاریکی و شب و گرگ ها هر 2 تای آن دشمن"ت2 " هستند ؟ "ت2" با خودش فکر کرد ؟ وقتی بچه بودم ؟ هر چقدر تلاش می کردم ؟ فرفره ام را فوت کنم ؟ موفق نمی شدم ؟ ارزش "ت2" وقتی بالاتر می رفت ؟ ت2 باید یک کاری انجام می داد ؟ "ت2" باید به خودت مسلط باشی ؟ فقط اینطوری هست  ؟ می توانی نفس های خودت را کنترل کنی ؟ ت2 موقعه دویدن ؟ اگر نفسهای تند بکشی ؟ یا "ت2" مراقب باش؟ شکار گرگ درون خودت نشوی ؟ "ت2" مراقب باش ؟ ما را فراموش نکن ؟ ما از تو محافظت می کنیم ؟ حتی اگر نباشیم ؟ "ت2" همه جا از تو مراقبت می کنیم ؟ "ت2" یک خرگوش عادی بود ؟ فقط موقع می  دوید ؟ "ت2" با این خیلی می ترسید ؟ یک قدرت خاص داشت ؟ "ت2" خیلی تمرین کرده بود ؟ "ت2" درس هاش را خیلی خوب می خواند ؟ "ت2" تا موقعی فراموشی موقت به او حمله کرده بود ؟ ترس های "ت2" بیشتر شده بود ؟ باید "ت2" را موقعه ترسیدن می دیدی ؟ خیلی "ت2"صورتش خنده دار می شد ؟ الان "ت2" مسخره از چی می ترسی ؟ "ت2" باید بیشتر به خودش می قبولاند ؟ قدرت مبارزه با آدم ها و گرگ ها دارد ؟ "ت2" گاهی می توانست ؟ با یک منبع آگاه شاید کیف یک پسربچه و قرض گرفتن چند کتاب با یک کودک ؟ عکس های از کتاب را ببیند ؟ "ت2" فرقش با بقیه این بود ؟ خیلی خوب می خواند ؟ "ت2" چند کتاب رزمی هم خوانده بود ؟ بعضی از ساعت ها را به ورزش کردن ادامه می داد ؟ "ت2"باید  بیشتر تلاش می کرد ؟ "ت2" باید بیشتر مطالعه کنم ؟ "ت2"باید بهتر می خواند ؟ "ت2" خیلی دوست خوبی بود ؟ برای یک پسر بچه وقتی کتابها را می خواند ؟ گاهی با آن پسر می دوید ؟ اما خیلی بزرگ بود ؟ هیچ پسری نمی توانست ؟ در سن دبستان را بغل بگیرید ؟ اما فقط اجازه می داد؟ پس بچه بدون اسم ؟ یک جوری هست ؟ "توماس "نه ؟ "تامی "خوب هست ؟ "تامی " و "ت2" دوست های خوبی بودند ؟ شاید "تامی " و "ت2" اینجا گرگ اسم ندارد ؟ تاریکی هم اسم ندارد ؟ اسم گرگ "نینا" یک کم ترسناک نیست ؟ "ش7" اسم تاریکی هم ؟ "الفرد" می شود ؟ تاریکی باید نه "آلفرد" باید جای حساس ظاهر شود ؟ آلفرد یک هم تاریکی باشد هم آلفرد ؟ یعنی فکرش را کن ؟ وقتی فکرش را می کنی ؟ پسر شد ؟ "تامی " و خرگوش باید " تندا " باشد ؟ گرگ هم باید "شیرینی " باشد ؟ پس "آلفرد و تاریکی " پس تندا قلبش پر شده بود از تاریکی و "آلفرد" ظاهر می شد ؟ دیگر هیچ شانسی نداشت ؟ برای حضور وقتی "آلفرد" ظاهر می شد ؟ "تندا" توسط "آلفرد "  تسخیر می شد ؟ "تندا" خودش نبود ؟ "آلفرد" و تاریکی آن بیرون کار خودش را انجام داده بود ؟ یعنی "آلفرد" وارد بدن " تندا" شده بود ؟ "تندا" "تندا" خود باش؟ اینجا دارد ؟ تامی صدات می کند ؟ "تندا " ظاهر می شود ؟ تامی چی شده  ؟ فقط "تندا " دوباره ظاهر می شود ؟ با "تامی " در حال دویدن هستند ؟ یعنی "تامی " آلفرد در حال دویدن هستند ؟ در یک جاده صاف و سرسبز چقدر جاده و هوا خوب هست؟ برگ ها و یک سری درخت و دانه های میوه های خشک کاج روی زمین افتاده اند ؟ "شیرینی " از دور به آنها نگاه می کند ؟ "شیرینی " یک گرگ نیرومند هست ؟ "شیرینی ؟ باید یک جادویی باشد ؟ یعنی باید هم ؟ به "گرگ " باشد  ؟ هم یک بخش درونی داشته باشد ؟ یعنی بتواند ؟ وارد ذهن "تامی " و به "ذهن " تندا" شود ؟ بدترین موقع وقتی هست ؟ یک "شیرینی " درون یک "تندا" باشد ؟ اما "تندا" در تاریکی بیرون باشد ؟ وقتی "تاریکی " هست ؟ "آلفرد" هم روی سرت باشد؟ باید یک اسم هم وقتی درون ذهن تندا حضور پیدا می کند ؟ داشته باشد ؟ پس تاریکی داخل ذهن "تامی " باید "لواشک " باشد ؟ "شیرینی " درون ذهن "تندا" باید استیو باشد ؟ درون ذهن "تامی " باید "کایلی " باشد ؟ یعنی وقتی "کایلی " داخل ذهن "تامی " هست ؟ اسم او "تامی" یعنی " کایلی " همان "شیرینی " باید باشد  ؟ فکر نمی کنید ؟ آدم های چند اسم چرا باهوش تر هستند ؟ امروز یک اسم روی خودت بگذاری ؟ باید روی هر چیز یک اسم بگذاری ؟ "کایلی" و "استیو"و "شیرینی " ؟ یکی هستند ؟ "کایلی " وقتی داخل ذهن "تندا" نه کایلی مال "تامی" بود؟ "استیو" کی بود ؟ "استیو " و "شیرینی بود ؟ خوب دعا می کنم ؟ قاطی نکنم ؟ گرگ کی بود ؟ "شیرینی" شیرینی " اسم "گرگ " بود ؟ اسم خرگوش " تندا" بود؟ تندا؟ وقتی " آلفرد " یعنی تاریکی در بدن او می رفت ؟ "تاریکی " بدن یا ذهن یا روح " تندا" را تسخیر می کرد ؟ اما تاریکی در بدن "تامی " باید اسم خودش را داشته باشد ؟ "تامی "یک موجود بامزه بود ؟ یک "پسر بچه" بود؟ پسر بچه تاریک وارد بدنش می شد ؟ "تدی " بود ؟ پس "تدی" تاریکی " آلفرد " این 3 تا یکی هستند ؟ پس باید "تامی " داخل بدن تاریکی وقتی به او فکر می کرد ؟ فکر کن ؟ همه این شخصیت ها دارای مغز هستند ؟ یعنی خرگوش و پسر بچه وقتی به آنها فکر می کنی ؟ باید یک چیزی باشند ؟ حضور داشته بانشد؟ این یعنی چی ؟ باید حضور داشته باشند ؟ یعنی باید این وقتی این شخصیت ها به هم فکر می کنند ؟ یک چیزی بوده است ؟ فکر می کنند؟ بازی فکری ؟ جالب باشد ؟ بلاخره ؟ "تاریکی " یعنی باید فکرش را کنم  ؟ وقتی می خواستم ؟ باید فکر کنم ؟ یعنی باید وقتی را به خودم ؟ اختصاص بدهم ؟ یعنی کی چی بود ؟ همه کس داخل فکر هم چه خبرهست ؟ "تدی " تاریکی بدن " تامی " بود؟ تاریکی " تدی " آلفرد " بود" ؟یکی یک چیزی بود؟ پیچ خورد ؟ فکر کنم ؟ تابع این بود ؟ هر شخصیت می خواهی ؟ 4 تا تعریف می شود ؟ بعد این شخصیت ها هر نفر 4 تا اسم برای آنها می گذاری ؟ تامی " پسر بچه بود؟ خرگوش "تدی" بود؟ "آلفرد" بود ؟ چیزی برام باقی مانده است ؟ گرگ هم شیرینی بود؟ حالا دوباره حساب هام را باید چک کنم ؟ یعنی آلفرد ؟ کایلی کی بود ؟ کایلی داخل بدن کی و چی بود ؟ وقتی می خواهم ؟ بازی فکری یا داستان نویسی کنم ؟ تقلب نکن از چارت استفاده نکن ؟ از کاغذ قلم استفاده نکن ؟ خرگوش به اسم " تندا" می خواستند ؟ فرار کنند ؟ از گرگ های بیرون ؟ حالا می رسیم ؟ من "کایلی " چه کسی هست ؟ "استیو" چه شخصی هست ؟ یکی باید شما باید ؟ دیدگاه داشته باشید ؟ دیگر تلاش کردن ؟ کافی هست ؟ باید این بازی را کنی ؟ باید خودت را متقعاد کنی ؟ خودت بقبولانی ؟ دیگر قصه نوشتن خیلی بس هست ؟ بچه های خیلی با گوشی بازی می کنند ؟ باید نمی شود ؟ خلاقیت به خرج داد ؟ موهای آنها و اسکلت بهتری برای بچه می خواهی ؟ به من گوش کنید ؟ باید یک "تندا " را ایجاد کنی ؟ "تندا" باید یک خرگوش بامزه باشد ؟ هر پسر بچه ای بخواهد ؟ با "تندا " دوست شود ؟ "تندا" باید حرکات اصلاحی انجام دهد ؟ اما هدف اسکلت بچه ها نیست ؟ تندا باید صبر کردن را به بچه ها آموزش دهد ؟ "تندا" باید با "جیم ران " یا پروژه های صبر کردن را به بچه ها آموزش بدهد ؟ تندا باید  ؟ به همراه تامی باید این کارها را آموزش دهد ؟ پروژه را کوچک کردی ؟ باید "تندا" را قویتر  ازاین حرفها کنی ؟ فقط مخصوص کودکان کنی ؟ "تندا " باید استاد پرش های بلند باشد ؟ تندا باید یک خرگوش بازیگوش نباشد ؟ باید ؟ یک لاک پشت هم وجود داشته باشد ؟ اولین خرگوش لاک پشت ترکیبی دنیا باشد ؟ یعنی خرگوش لاک پشتی از کجا بوده است ؟ اینطوری کارم من خیلی سخت می شود ؟ یعنی خرگوش و  کرکس خیلی بهتر هست ؟ باید اینطوری فکر کنی ؟ یا تمساح یا کروکدیل قصه خراب شد ؟ باید پسر بچه را به یک گوزن یا آنتلوپ یک آهوی آفریقایی خلع آن را احساس می کنی ؟ دارم ؟ قصه را خراب می کنم ؟ باید مغز و این بخش مغز دارد ؟ روشن می شود ؟ فکر می کنم ؟ پسر بچه خیلی دوست داشتنی ؟ هست ؟ تاریکی ؟ "شیرینی " دارد ؟ فکر کردن را برای من سخت می کند ؟ نگاه کن ؟ هیچ کسی نمی تواند  ؟ بدون غلبه کردن و آرامش به خودش کارها را خوب انجام دهد ؟ اگر کسی قرار باشد ؟ با تو بازی کند ؟ چرا نمی تواند ؟ به تو نزدیک شوی ؟ چرا قانون بازی و دوستی را بلد نیستی ؟ چرا این حد خودخواه هستی ؟ نمی خواهی؟ هیچ تماسی یا دستی به تو دراز می شود ؟ را بگیرید ؟ دوست دارم ؟ با قانون های خودم بازی کنم ؟ نمی خواهم کار کنم ؟ نمی خواهم ؟ کارهای خوبی را انجام بدهم ؟ نمی خواهم ؟ همه چیز را دوست داشته باشم ؟ می خواهم  ؟ کارها را باید اینطوری می خواهم ؟ انجام بدهم ؟ این فقط مال خودم هست ؟ دوست ندارم ؟ شاید تمام این شخصیت ها در درون هر آدمی وجود دارند ؟ چرا بیاد کار کنم ؟ چرا باید فکر کنم ؟ اینوری می خواهم زندگی را کنترل کنم ؟ "تامی " کجاست ؟ چرا همه را سر کار گذاشته ای  ؟"تندا " کجاست ؟ "تندا" "تندا " "تندا" به من گوش بده این قدر بالا و پایین نه پر ؟ این همه پرش خیلی برای تو خوب نیست ؟ خرگوش کوچولو همه تخت خواب من را به هم ریخته ای خدایا مادرم این صحنه را ببیند ؟ خیلی با من چی کار می کند ؟ "تندا" گفتم ؟ با نوشابه وارد ؟ رختخواب نشو ؟ مامان نگاه کن ؟ "تندا "نوشابه را ریخته است ؟ همه جا خرگوش را ترساندی با لیوان نوشابه همه جا اتاق فرار کرد ؟ "تندا " تندا " بیا هیچ کس کاری به کارت ندارد ؟ "تندا " من را ببخش ؟ "تندا " قهر نکن ؟ "تندا " از بالای درخت بیا پایین ؟ "تندا " باید با هم بازی کنیم ؟ "تندا " با من دوست می شوی ؟ "تندا " این کتاب های من را دیده ای ؟ این ها خیلی خوب هستند ؟ "شیرینی " فرار کن ؟ "تندا " مراقب باش ؟ دوباره "شیرینی "  حمله کرده است؟ مراقب باش ؟ شیرینی ؟ "مراقب باش " ؟ وقتی بیرون تاریک هست ؟ وقتی "شیرینی " حمله می کند ؟ وقتی "آلفرد " وجود دارد ؟ در  درون هر کسی ؟ یک آلفرد وجود دارد ؟ یعنی یک تاریکی وجود دارد ؟ بلاخره باید ؟ فکر کنم ؟ این همه من را از آینده نترسان ؟ من ترس دارم ؟ می گویم ؟ من ترس دارم ؟ تندا ؟ پس "تامی " کجاست ؟ "تامی " با این خرگوش اینجا بازی نکن ؟ باید بس کنی ؟ "تندا " باید چه کار کنم ؟ "تندا" تامی " بس کنید ؟ این قدر بالا و پایین نپرید ؟ آن بیرون یک گرگ به اسم شیرینی هست ؟ وقتی فکر می کنی ؟ باید اسم این ها نمی توانم ؟ کنار بیام؟ "شیرینی " وارد ذهن می شود ؟ آدم را عصبانی می کند ؟ یعنی می خواهی ؟ به خودت فکر کنی ؟ هنوز یک "تامی " روی تاب در حال رفت و برگشت هست ؟ چرا ؟ باید "تامی " هنوز اینجا در حال بازی با یک "تندا" باشد  ؟ فکر نمی کنی ؟ خیلی وقت هست ؟ "تامی " در حال بازی کردن هست ؟ "تامی" و "تندا " بس کنید  ؟ بگیرید ؟ بخوابید ؟ دوباره این دو تا رفتند ؟ داخل جنگل هنوز ؟ شاید هنوز ؟ "شیرینی ؟ پشت درخت ها قایم شده باشد ؟ شاید تاریکی بیرون وجود داشته باشد ؟ "آلفرد " تاریکی و اینجور چیزی ؟ تاریکی همه چیز را گرفته من لامپ را هم زده ام ؟ اما تاریکی همه چیز را در بر گرفته است  ؟ این تاریکی نمی تواند ؟ روشن شود ؟ این چیز عجیبی هست ؟ این چیز تازه ای هست  ؟ این یک خاضیتی عجیبی هست ؟ نمی خواهم ؟ می خواهم ؟ "تامی " را ندیدی " ؟ "تندا " می خواهد ؟ با او بروم بیرون ؟ امروز مدرسه خیلی دیر تر تعطیل شده است ؟ تامی دوباره بر می گردد ؟ با اتوبوس مدرسه ؟ یعنی اتوبوس مدرسه این حد دیر به خانه ما رسیده است؟ واقعی نیست ؟ باید چه کار می کردم  ؟ "تامی " تندا " باید این حد با هم بازی می کردید ؟ امروز مدرسه دیر شد ؟ حالا چه کار کنم ؟ باید همه جا را "آلفرد" گرفته است ؟ یعنی به جای تاریکی ؟ چرا باید "می گفتم " ؟ "آلفرد " یادم رفت ؟ "تاریکی همه جا را گرفته است؟ باید یک چیزی را بین این جیزهای عجیب امتحان می کردی ؟ باید خودت را پیدا کنی ؟ به خودت وقت بده ؟ همه را می خورم ؟ "تندا"و "تامی " ؟ "تامی " برو کنار ؟ من یک گرگ هستم ؟ "تامی " چند وقت هست ؟ می خواهم ؟ "تندا " را تسخیر کنم ؟ "تامی " برو کنار ؟ می خواهم  ؟ "تندا " را تنها گیر بیاورم ؟ این حرفهای "شیرینی " وقتی فکر می کرد ؟ یعنی خیلی خسته کننده تر از این نمی شود ؟ روز ها را ادامه داد ؟ "تامی" باید به من فکر کنی ؟ "تامی " من خیلی گرسنه هستم  ؟ "تامی " من گرسنه هستم ؟ من باید یک خرگوش را تسخیر کن ؟"تامی"من یک شیرینی هستم  ؟ من " یک " گرگ هستم  ؟ باید فکر کنم ؟ باید چه کار کنم ؟ "تامی " تندا" تاریکی " آلفرد " باید چه کار کنم ؟ "تامی باید فکر کنی ؟ چرا این حد کار کردن سخت هست  ؟  "تامی" از درخت بیا پایین ؟ چرا همیشه باید دنبال تو باشم ؟ "تامی " این بار نمره های پایینی در درس ریاضی گرفته ای ؟ "تامی " باید بزرگ شوی ؟ تندا باید به من فکر کنی ؟ تندا فقط باید با من بازی کنی ؟ تندا این همه حرف نزن ؟ تندا این حد بالا و پایین نپر ؟ تندا دیگر دوست ندارم ؟ چرا با بقیه بازی می کنی ؟ تندا فقط به من توجه کن ؟ تندا باید به من گوش بدهی ؟ تندا باید تمام توجه ات به من باشد ؟ تندا به من گوش بده ؟ تندا به من کمک کن ؟ مشکلات زندگی من را تو درست کرده ای ؟ از وقتی آمده ای ؟ فقط من با تو مشغول بازی کردن بوده ام ؟ تندا به من فکر کن ؟ تندا به کمکم بیا ؟ من حضور ذهن ندارم ؟ تندا من دست و پاهام را گم می کنم  ؟ تندا به من فکر کن ؟ تو فقط یک خرگوش نیستی ؟ تو تمام زندگی من هستی ؟ تندا به من گوش بده ؟ تندا من را تنها نگذار ؟ دیگر توی جنگل با خرگوش های دیگر بازی نکن ؟ "تامی " جوراب هات روی فرش رها نکن ؟ باید فکر کنی ؟ چه کار می توانی ؟ انجام بدهی ؟ همیشه حمله گرگ ها اتفاق می افتد ؟ فقط یک گرگ داریم ؟ آن گرگ  هم " شیرینی" هست ؟ باید فکر کنی ؟ چرا ا"شیرینی" این حد به ما کمک نمی کند؟ چرا باید "تندا " این  حد تند بدود ؟ تا یک پسر بچه نتاند ؟ به او برسد ؟ چرا باید تند تر از بقیه بدود ؟ چرا باید این کارها را انجام بدهد ؟ فکرش را بکن ؟ یک هیولا پشت سر ما راه افتاده است ؟ ما طراحی نشده ایم  ؟ کارهای تازه ای انجام بدهیم ؟ ما فقط آماده شده ایم ؟ فقط یک کار را انجام بدهیم ؟ فکر نکن ؟ می خواهم ؟ کارهای ما را دوباره طراحی کنند ؟ من می خواهم ؟ این کارها را باید به یک نفر می دادی تا او بتواند با بالاترین بازدهی این کارها را برای تو انجام بدهد ؟ من دوست ندارم ؟ اما انگار یک هیولا بیرون هست ؟ می خواهد ؟ دوباره شیرینی را باید چه کار کنم ؟ من فکر نمی کنم ؟ این وقتی می خواسته باشم ؟ این حد باید چه کاری انجام بدهم ؟ می خواهم ؟ این واقعیت ندارد ؟ چه کار می کنی ؟ من گفتم ؟ این حد با این خرگوش بازی نکن ؟ فکر نمی کنم ؟ این کارها را این حد باید این کارها را طور دیگری باید چه کار می کردم ؟ باید چه کاری " تامی " خرگوشت را کنترل کن ؟ به خودت فکر نکن ؟ این خرگوش " تندا " باید به فکر "تامی " باشی ؟  این حد بازی نکنید ؟ بچه ها باید چه کار می کردم ؟ همه چیز از یادم رفت ؟ وقتی می خواهم ؟ این جد باید چه کار کنم ؟ همه چیز را فراموش می کردم ؟ باید با هم بازی نکنیم ؟ باید یک کار دیگر انجام بدهیم ؟ واقعی نیست ؟ این موجودات فقط باید این کارها را به این حالتی هست ؟ باید یک کارتازه ای  پیدا کنم ؟ من باید خودم را دوباره فکر کنم ؟ نمی خواهم ؟ باید یک کاری کنم ؟ باید فکر کنم ؟ من این کارها را نمی خواهم ؟ انجام بدهم ؟ فکر نمی کنم ؟ این همه چیزها را به  خودم باید یادآوری کنم ؟ باید یک کار بهتر باشم ؟ باید به فکر این معنی ؟ من نمی خواهم ؟ این روی بازی خودم را ببینم ؟ من دوست ندارم ؟ به خودم فشار بیاروم ؟ من را هیشمه مجبور می کنی ؟ بیشتر از خودم کار بکشم ؟ دیگر نمی توام ؟ مثل یک خرگوش باشم ؟ باید این کارها را باید فکر نکن؟ من از همه این ها نمی توانم ؟ این موجودات را این حد بازی نکنید ؟ فکر نمی کنم ؟ تا این اندازه بتواند ؟ یک خرگوش یک پسر بچه بتوانند ؟ با هم بازی کنند ؟ می خواهم ؟ چه کار کنم ؟ خودت را باید از این بازی بیرون بکشی ؟ باید به درد نخور بودن این نوع و زاویه زندگی را باید چه کار کنم ؟ باید فکر کنم ؟ باید چه کار کنم ؟ واقعی نیست ؟ باید چه کار کنم ؟ من باید به خودم دروع نگویم ؟ می خواهم ؟ به این موضوع دست پیدا کنم ؟ این کار را باید هر طور شده است ؟ باید این کارها را بیرون از این موضوع شده است ؟ باید این کارها را به هر حالی می خواهم ؟ باید یک قایق تفریحی در نظر بگیری؟ می خواهد ؟ از همه یا از همه کس بیشتر از این باید این نوع کارایی را داشته باشد ؟ می خواهم ؟ باید یک کاری کنم ؟ باید تندا را پیدا کنم ؟ حالا باید یک خرگوش سریع باشی ؟ باید سریعترین خرگوش دنیا باشی ؟ نمی خواهی ؟ باید این کارها راباید چه کاری باید این کارها را باید چطوری باید چه کار کنم ؟ باید این نوع نوشتن را امتحان کنی ؟ نمی توانی ؟ باید فکر کنی ؟ هیچ مشکل باشد ؟ باید این کارها را باید چه کاری انجام می دادم ؟ باید این کارها را باید این کارها را باید چه کاری را می خواستم ؟ باید این کارها را باید چه کاری را چطوری با چه نوشته این اینطوری می خواهم ؟ این کارها راباید ؟ این کارها را باید چه کاری می خواهم ؟ واقعی نیست ؟ باید چه روشی باید چه کاری را باید چه کاری را چطوری می خواهی ؟ "تندا" را مهار کنی ؟ همه فکر می کنند ؟ وقتی نمی توانی؟ "تندا " باید "تندا " یک خرگوش قدرت یک خرگوش بیشتر از این ها هست ؟ انرزی خرگوش را نخواهی داشت ؟ تو یک لاک پشت پیر هستی ؟ می خواهم ؟ یک "تندا " باشم ؟ اما "تامی " را از کجا می خواهی ؟ داشته باشی ؟ "تامی ؟ باید چه روابطی با بقیه داشته باشد ؟ وقتی فکر می کنی ؟ به هیچ وجه امکان ندارد ؟ این نوع این کارها را باید چطوری تمام کنی ؟ هرطوری فکر می کنم ؟ باید یک "شیرینی " باشی ؟ باید یک گرگ باشی ؟ باید این طوری باید ؟ باید اینطوری باید ؟ یک کاری باشد ؟ فکر می کنم ؟ واقعیت دارد ؟ من فکر می کنم ؟ باید فکر می کنم ؟ باید واقعیت باشد ؟ "تندا " یک خرگوش بود ؟ از بالای درخت همه چیز را نگاه می کرد ؟ حتی " تامی " هم را فراموش کرده بود ؟ "تامی " و "تندا " خیلی وقت هست ؟ از هم جدا شده اند ؟ "تامی " بیا پیش ما ؟ 

Is this story suitable for all age groups? And most people with inner fears are not suitable? Maybe it is? Not suitable for many and groups? Are you ready? Haven't I warmed up today? Is it the same as yesterday? Little monster or little rabbit? The little rabbit has to fight against the darkness?

The little rabbit has to stand up to the wolf? The wolf hunts the rabbit very easily? But is there a difference this time? What should I name this rabbit? "T2" When "T2" was born? Everyone was with him? The rabbits were with "T2"? When "T2" was a good rabbit? Until this situation changed? Should "T2" have prepared himself? Go out? The darkness came? He took "T2" with him? How far did "T2" take "T2"? Only take it? Until "T2" understood more about what was going on? Is there something like daily exercises that the darkness asked of him? Did "T2" have to? To do his duties? "T2" was a captive? Was he captive in the darkness? While he was with the other rabbits? But in the end, "T2" was alone? "T2" was a rabbit? Was he captive in the darkness? "T2" was a warrior of the darkness? "T2" should have fought the wolves outside? But? This fight was just an escape? What should he have done? "T2" didn't believe it? Did he want this? Should he have wanted it when he wanted it? I thought? What would he find? "T2" just knew? Darkness and night and wolves are both enemies of "T2"? "T2" thought to himself? When I was a child? No matter how hard I tried? Should I blow my spin? Would I not succeed? When did "T2"'s value go up? Should "T2" do something? "T2" should be in control of yourself? Is that the only way? Can you control your breathing? Should you run? If you take a quick breath? Or "T2" be careful? Don't become the prey of the wolf inside you? "T2" be careful? Don't forget us? We will protect you? Even if we are not? "T2" we will take care of you everywhere? "T2" was an ordinary rabbit? He only ran when he was running? "T2" was very scared? He had a special power? "T2" had practiced a lot? "T2" studied his lessons very well? "T2" had temporary amnesia attacked him for a while? "T2" had his fears increased? You should have seen "T2" when he was scared? His face was very "T2" funny? "T2" what are you afraid of now "T2" ridiculous? "T2" should have accepted himself more? Does he have the power to fight humans and wolves? "T2" could sometimes? With a knowledgeable source, maybe a boy's bag and borrow a few books from a child? See pictures of the books? "T2" was different from the others? He studied very well? "T2" had read a few martial arts books? Did he continue to exercise for some hours? "T2" should have tried harder? "T2" should have studied more? "T2" should have read better? "T2" was a very good friend? For a boy, when he read books? Sometimes he ran with that boy? But he was too big? No boy could? Hug him at primary school age? But he just let him? So the child without a name? Is it like that? "Thomas" isn't it? "Tommy" is it okay? "Tommy" and "T2" were good friends? Maybe "Tommy" and "T2" here the wolf doesn't have a name? The darkness doesn't have a name either? Isn't the wolf's name "Nina" a little scary? "S7" the name of the darkness too? Does it become "Alfred"? The darkness should not "Alfred" appear in a sensitive place? Alfred should be both darkness and Alfred? I mean, think about it? When you think about it? He became a boy? "Tommy" and the rabbit should be "Tenda"? The wolf should be "Sweet"? So "Alfred and the Darkness" So Tenda's heart was filled with darkness and Alfred appeared? He had no chance anymore? To be present when Alfred appeared? Was Tenda possessed by Alfred? Wasn't Tenda himself? Had Alfred and the darkness outside done their job? That is, had Alfred entered Tenda's body? Is Tenda his own Tenda? Is he here? Is Tommy calling you? Is Tenda appearing? What happened to Tommy? Is it just Tenda appearing again? Are they running with Tommy? That is, are Tommy and Alfred running? How good is the road and weather on a smooth and green road? Are leaves and a series of trees and dried pine nuts lying on the ground? Is Shirini looking at them from afar? Is Shirini a strong wolf? "Sweetie? Should it be magical? Does it have to be both? Wolf? Does it have an inner part? Does it have to be able to? Enter Tommy's mind and Tenda's mind? When is the worst time? Is there a "sweetie" inside a "Tenda"? But Tenda is outside in the dark? When is there "darkness"? Is "Alfred" on your head? Does it have to have a name when Tenda's mind is present? So the darkness inside Tommy's mind should be "Lavashk"? "Sweetie" inside Tenda's mind should be Steve? Inside Tommy's mind should be "Kylie"? I mean when "Kylie" is inside Tommy's mind? Her name is Tommy, so "Kylie" should be the same as "Sweetie"? Don't you think? Why are people with multiple names smarter? Put a name on yourself today? Do you have to put a name on everything? "Kylie" and "Steve" and "Sweetie"? Are they the same? "Kylie" when she was inside "Tenda"'s mind, not "Kylie" was "Tommy's"? Who was "Steve"? "Steve" and "Sweetie"? I pray? Don't mix them up? Who was Wolf? "Sweetie" Sweetie was "Wolf's" name? Was "Tenda" the rabbit's name? Tenda? When "Alfred" means darkness went into his body? Did "darkness" take over "Tenda"'s body or mind or soul? But the darkness in "Tommy's" body should have its own name? Was "Tommy" a cute creature? Was he a "little boy"? The little boy dark entered his body? Was it "Teddy"? So "Teddy" is the darkness of "Alfred" these three are one? So it should be "Tommy"

When did the dark body think of him? Think? Do all these characters have brains? I mean, the rabbit and the boy when you think of them? They have to be something? They have to be present? What does that mean? They have to be present? I mean, they have to be when these characters think of each other? Was there something? They think? A mind game? It's interesting? Finally? "Darkness" means I have to think about it? When I wanted to? I have to think? I have to dedicate time to myself? I mean, when was what? What was everyone thinking? "Teddy" was the darkness of "Tommy"'s body? Was "Teddy's" darkness "Alfred"'s"? Was one something? Twisted? I think? Was it a function of this? Do you want each character? There are 4 definitions? Then you give these characters 4 names each? Was Tommy a boy? Was the rabbit Teddy? Was it Alfred? Is there anything left for me? Was the wolf sweet too? Now I need to check my math again? I mean Alfred? Who was Kylie? Who and what was Kylie inside? When I want to? Play a brain game or write a story? Don't cheat, don't use a chart? Don't use pen and paper? They wanted a rabbit named Tenda? Run away? From the wolves outside? Now we're getting there? Who am I, Kylie? Who is Steve? Someone you should? Have an opinion? Try harder? Enough? You should play this game? You should convince yourself? Accept yourself? Enough writing stories? Too many kids play with their phones? Shouldn't you? Get creative? Do you want better hair and a better skeleton for your child? Listen to me? You should create a Tenda? Tenda should be a cute rabbit? Every boy should? Be friends with Tenda? Should Tenda do corrective exercises? But isn't the purpose of the skeleton for children? Should Tenda teach children to wait? Should Tenda teach children to wait with "Jim Run" or projects? Should Tenda? Should he teach these things with Tommy? Did you make the project smaller? Should Tenda be stronger than these words? Should he only be for children? Should Tenda be a master of high jumps? Should Tenda not be a playful rabbit? Should there be a turtle? Should he be the world's first hybrid rabbit-turtle? I mean, where did the turtle rabbit come from? Does that make my job very difficult? I mean, are rabbits and vultures much better? Should you think like that? Or an alligator or a crocodile? Is the story ruined? Should the boy be replaced with a deer or an antelope? Do you feel it? Do I? Do I ruin the story? Should he have a brain and this part of the brain? Does it light up? I think? The boy is very lovely? Is it? Darkness? "Sweetness"? It makes it hard for me to think? Look? No one can? Do things well without overcoming and calming themselves? If someone is going to? Play with you? Why can't they? Get close to you? Why don't you know the rules of the game and friendship? Why are you so selfish? Don't you want? No contact or hand outstretched to you? Take it? I like? Play by my own rules? I don't want to work? I don't want? Do good things? I don't want? Love everything? I want? I have to want things this way? Do it? This is just mine? I don't like? Maybe all these characters exist inside every person? Why do I have to work? Why do I have to think? I want to control life like this? Where is "Tommy"? Why did you put everyone to work? Where is "Tenda"? "Tenda" "Tenda" "Tenda" Listen to me, so up and down, not so much? Isn't all this jumping very good for you? Little rabbit, you've messed up my bed, oh my God, does my mother see this scene? What are you doing to me? I said, "Tenda"? Come in with the soda? Don't go to bed? Mom, look? "Tenda" spilled the soda? You scared the rabbit everywhere. He ran all over the room with the soda glass? "Tenda" "Tenda" Come on, nobody cares? "Tenda" Forgive me? "Tenda" Don't be angry? "Tenda" Come down from the tree? "Tenda" Should we play together? "Tenda" Will you be my friend? "Tenda" Have you seen these books of mine? They're so good? "Sweetie" Run away? "Tenda" Be careful? "Sweetie" has attacked again? Be careful? Sweetie? "Be careful"? When it's dark outside? When "Sweetie" attacks? When there's "Alfred"? Inside everyone? Is there an Alfred? Does that mean there's a darkness? Finally, should I? Think? Don't scare me all this time about the future? Am I scared? I'm saying? I'm scared? Tenda? So where is "Tommy"? "Tommy" Don't play with this rabbit here? Should you stop? "Tenda" What should I do? "Tenda" "Tommy" Stop jumping up and down so much? Is there a wolf named Sweetie out there? When you think? Should I name these? Can't I? Can I cope? "Sweetie" comes to mind? Does it make you angry? Do you mean you want to? Think about yourself? Is there still a "Tommy" on the swing going back and forth? Why? Should "Tommy" still be here playing with a "Tenda"? Don't you think so? Has it been a long time? Is "Tommy" playing? "Tommy" and "Tenda" stop? Hold on? Go to sleep? Did these two go again? Into the forest yet? Maybe still? "Sweetie"? Is he hiding behind the trees? Maybe there's darkness outside? "Alfred" Darkness and something like that? Darkness has taken over everything I've turned on the light bulb? But darkness has taken over everything? This darkness can't? Turn on? Is this something strange? Is this something new? Is this a strange phenomenon? I don't want it? I want it? "To

"Didn't you see May?" "Tenda" wants to go out with her? School is late today? Tommy is coming back again? On the school bus? Does that mean the school bus is so late? Isn't it real? What should I have done? "Tommy" "Tenda" Should you have played together so much? School is late today? What should I do now? Should Alfred have taken over everything? Instead of darkness? Why should I have said ""? I forgot "Alfred"? "Darkness has taken over everything? Should you have tried something among these strange things? Should you find yourself? Give yourself time? Will I eat everyone? "Tenda" and "Tommy"? "Tommy" "Go away? I'm a wolf? How long has Tommy been here? Do I want to? Conquer "Tenda"? "Tommy" "Go away? Do I want to? Catch "Tenda" alone? When did these "sweet" words come to mind? Doesn't it get much more boring than this? The days continued? "Tommy" you have to think about me? "Tommy" I'm so hungry? "Tommy" I'm hungry? I have to conquer a rabbit? "Tommy" I'm a candy? I'm a wolf? I have to think? What should I do? "Tommy" Tenda "Darkness" Alfred "What should I do? "Tommy you have to think? Why is it so hard to work? "Tommy" Come down from the tree? Why do I always have to follow you? "Tommy" Did you get low grades in math this time? "Tommy" You have to grow up? Tenda you have to think about me? Tenda you have to just play with me? Tenda don't talk so much? Tenda don't jump up and down so much? Tenda I don't like you anymore? Why do you play with everyone else? Tenda only pay attention to me? Tenda you have to listen to me? Tenda you have to give me all your attention? Tenda listen to me? Tenda help me? You fixed the problems in my life? Since when did you come? I've only been playing with you? Tenda, think about me? Tenda, come to my aid? I don't have the presence of mind? Tenda, I'm losing my limbs? Tenda, think about me? You're not just a rabbit? You're my whole life? Tenda, listen to me? Tenda, don't leave me alone? Don't play with other rabbits in the forest anymore? "Tommy", don't leave your socks on the carpet? You have to think? What can you do? Do? There are always wolf attacks? We only have one wolf? That wolf is "Sweetie" too? You have to think? Why doesn't "Sweetie" help us so much? Why does "Tenda" have to run so fast? To catch up with a little boy? Why does he have to run faster than the others? Why does he have to do these things? Think about it? A monster is coming after us? We are not designed? To do new things? We are just prepared? To do just one thing? Don't think? I want? Our jobs redesigned? I want? You should have given these tasks to someone so that they can do these tasks for you with the highest efficiency? I don't like it? But it seems like there's a monster out there? Does it want? What should I do with the candy again? I don't think so? When did I want it? What should I do this much? I want? This is not real? What are you doing? I said? Don't play with this rabbit so much? I don't think so? Should I do these things this much? What should I do these things differently? What should I do "Tommy" control your rabbit? Don't think about yourself? This rabbit "Tenda" should you be thinking about "Tommy"? Don't play this much? What should I do, guys? I forgot everything? When do I want? What should I do this much? I forgot everything? Should we not play together? Should we do something else? Isn't it real? These creatures just have to do these things this way? Should I find a new job? Should I rethink myself? I don't want to? I have to do something? I have to think? I don't want to do these things? Do them? I don't think? I have to remind myself of all these things? I have to do something better? I have to think about this? I don't want to? See this on my own game? I don't like it? Pressure myself? Are you forcing me to do more than I can? Can't I? Be like a rabbit? I have to stop thinking about these things? I can't do all this? Don't play these creatures like this? I don't think? Can a rabbit and a boy play together? I want to? What should I do? You have to take yourself out of this game? I have to be useless, this kind of life and angle, what should I do? Should I think? What should I do? It's not real? What should I do? I have to stop lying to myself? I want to? Achieve this? This has to be done somehow? Should I do these things outside of this? Should I want these things anyway? Should you consider a yacht? Want? Should everyone or everyone else have this kind of functionality? I want? Should I do something? Should I find Tenda? Now you have to be a fast rabbit? Should I be the fastest rabbit in the world? Don't you want? Should I do these things? What should I do? How should I do these things? Should I try this kind of writing? Can't you? Should you think? Should there be any problem? Should I do these things? Should I do these things? Should I do these things? What should I do? Should I do these things? What should I do? How should I write this? Should I do these things? Should I do these things? What should I do? Isn't it real? What should I do? What should I do? How should I do? How do you want? Control Tenda?

Everyone thinks? When can't you? "Tenda" should be "Tenda" a rabbit. Is the strength of a rabbit more than this? You won't have the energy of a rabbit? Are you an old turtle? I want to? I'll be a "Tenda"? But where do you want "Tommy" from? Have? "Tommy"? What kind of relationships should he have with others? When do you think? It's not possible at all? How should you finish this kind of work? Anyway, I think? You have to be a "sweetie"? You have to be a wolf? Should it be like this? Should it be like this? Should it be something? I think? Is it real? I think? Should I think? Should it be real? "Tenda" was a rabbit? Was he watching everything from the top of the tree? Had he even forgotten "Tommy"? Has it been a long time since "Tommy" and "Tenda"? Have they been separated? "Tommy" come to us?