تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

قرار بود it was suppose to

چرکنویس شماره ۳ .. زمان که حرفه ای ها شروع به کار می کنند آماتور ها حتی فکر نمی کنند که اینقدر به توان به یک موضوع نزدیک شد . این طوری این کار را انجام می دهند کار را به کسی بسپار که می داند چطوری این کار را انجام می دهد . این شده داستان هر روز این کار این کار نیست وقتی برای تو ارزشی نداشته باشد از اولین تلاش همه چیز مشخص شده باشد وقتی به خودت اجازه می دهی در زمینه ای از این ذهیت شکست بخوری تو به خودت اجازه داده ای وقتی به خودت گفته ای این شکست من به خاطر فلان و دیگران به خاطر والدینم به خاطر دوستانم به خاطر جای که هستم و من تقصیری ندارم آره آنها بلد هستند تو بلد نیستی تو این کار را به صورت یک عادت در آورده ای با این زمینه ای که داشتی در این وقتی زمین می افتادی دیگر نیازی نمی دیدی فقط یک امشب تا پایان انجامش بده دیگر نیازی نیست که بنویسی فقط امشب انجامش بده دیگر نیازی نیست این کار را انجام بده به طور حرفه ای این یادداشت ها را بنویس این یادداشت می تواند چیزی باشد در حد یک نوشته ای که بی اراده نوشته شده است می خواستی چی کار کنی یک کاری داشته باشی که هر روز آن را انجام می دهی حتی نمی دانستی از چه چیزی خوشت می آید این شده داستان هر روز کاری من به خاطر این که دوست ندارم این کارها را به اینجا و آنجا سرک می کشم شاید جایی کاری پیدا کنم به هر جایی سرک می کشم حمله می کنم با معجزه نمی توانی از عهده اش بر بیای فقط با انجام دادن هست به قول ریچارد برانسون فقط انجامش بده این شده که می دانی به خاطر این دلیل هست که اینجا هستی به خاطر این قضیه هست به این دنیا آمده ای انجام دادن نه فکر کردن فکرت را عملی کن این امشب انجام بده و دیگر هیچ پستی را ننویس فقط امشب بنویس و دیگر ننویس چیزی برای نوشتن نداشته باشی و راحت می شوی ...   ادامه مطلب ...