ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
کارتون
Once upon a time
روزی ، روزگاری
وقتی یک خرگوش از خوردن هویج که خیلی دوست داشت ، هیچ لذتی نمی برد ، خرگوشی به نام ژولیوس روزگاری هویج را خیلی دوست داشت ،
اما وقتی فهمید ، بقیه خرگوش ها هم خیلی هویج دوست دارند ،
کمی از علاقه اش به هویج کمتر شد ، همچنان که علاقه او به هویج کم و کمتر می شد .
ناگهان روزی از هویج متنفر شد ، پیش دکتر خرگوش ها استیون رفت .
هویج و روزمرگی ، ولی چرا وقتی بهترین غذا برای یک خرگوش ، خسته کننده می شود .
کمی سعی کرد ، بفهمید دیگر خرگوش ها چه غذاهای می خورند ، وقتی کمی از محله ای که در آن زندگی می کرد ، خرگوش های را دید ، که در هفته خیلی کم می توانستند ،
غذایشان همیشه هویج داشته باشند .
این خرگوش ها به خوردن تربچه علاقه زیادی نشان می دادند ، ژولیوس وقتی طعم های دیگر را امتحان کرد ،
اولین بار خیلی احساس سوختن شدید در دهانش احساس کرد ، بعد از چند مدت به خوردن چیزهای تند و تیز علاقه بیشتری نشان داد .
بعد از اینکه چند مدت هویج را از وعده های غذایی خود حذف کرد ، احساس کرد ، حالا وقتش رسیده دوباره مزه هویج غذای همیشگی را امتحان کند .
مزه هویج این بار مثل قبل خوشمزه شده بود .