کارتون
Once upon a time
وقتی آرزو می کنی ؟
این بار شخصیت کارتونی یک خرسه ، خرس قطبی آرزو می کند .
یک خرس قطبی باشد .
امکاناتی که الان دارد ، رو داشته باشد. ولی این خودش معنی آرزو کردن رو عوض می کنی .
مثل این می ماند .
این بار آرزوی شما رو خود شما خیلی سریع برآورده می شود .
خرس قطبی آرزو کرد ، یک خرس قطبی باشد ، نه یک شیر جنگل ، نه یک عقاب فقط همین آرزو رو داشت .
آرزو کرد ، یک خانه یخی در قطب داشته باشد ، خوشبختانه این خانه یخی رو داشت .
خرس قطبی قبلا تمام مدت در حسرت یک ماشین خوب بود . ولی امروز بهترین روز زندگی او بود ،
آرزو کرد ، از بالای تپه تا پایین تپه روی برفها سرسره بازی کند .
شاید تمام روز این کار را انجام داد ، روز خیلی خوبی داشت ، همه چیز ساده بود . خرس قطبی به خودش قول داده بود .
فقط امروز آرزو های کوچکی یا ساده ای داشته باشد ، که همه آنها در یک چشم به هم زدن در دسترس او باشند .
حس شادی در چهره ی او مشخص بود ، با خودش این طوری قرار گذاشته بود ، فقط امروز از فردا دوباره به فکر چیزهای که ندارم ، سعی می کنم ، به آنها هم برسم .
ولی آخر هفته ها فقط آرزوی چیزهای رو که دارم ، در سر می پرورانم ، بعد از چند لحظه آن آرزو را عملی می کنم .