کارتون
Once upon a time
روزی ، روزگاری
کبوتر برای چند روزی از شهر خودش باید به جای دیگر می رفت . کبوتر اصلا قصد نداشت ، زیاد در شهر جدید بماند . ولی وقتی به شهر جدید رفت . تمام برآورد هایش غلط از آب در آمده بود .
این کار خیلی بیشتر از 2 یا 3 روز طول می کشید . لا اقل 2 هفته ای این کار طول می کشید . کبوتر متخصص در نامه رسانی بود . باید به کبوترهای نامه رسان جوان و بی تجربه درس نامه رسانی می داد .
کبوتر هر روز صبح باید بیدار می شد . با حدود 15 کبوتر جوان را آموزش می داد . در حالی که روحیه خیلی جدی در کار داشت . قصد داشت زودتر از موعد کبوتر ها را آموزش دهد .انگار کبوتر ها جوان هیج علاقه از نظر او به این کار نداشتند .
کبوتر با جدیت سر کلاس تئوری آموزش ها را به آنها می داد . ولی کلاس تئوری عده ای کبوتر ها چرت می زدند . پس تصمیم گرفت . به جای کلاس تئوری چند نامه رسانی فرضی برای چندین آدرس آماده کند .
کبوتر تصمیم گرفت . آنها را به سه تیم 5 نفره تقسیم کرد . هر تیم زود تر نامه ها می رساند . امتیاز بیشتری کسب می کرد .
اینطوری وضعیت فرق کرد . کبوتر ها با هم رقابت می کردند . چه تیمی اول می شود . همه چیز خیلی بهتر شده بود . عده ای که سر کلاس چرت می زدند . هم با جنب جوش پرواز می کردند . تا زودتر نامه ها را برسانند به مقصد . اوضاع خیلی بهتر از قبل شده بود . ولی آخر مسابقه خیلی بیش از حد رقابتی شد .
به طوری که 2 کبوتر از تیم های اول و دوم به حدی به تند پرواز کردند . فردایی آن روز هیچ انرژی برای شرکت در مسابقه نداشتند .
ولی معلم همان کبوتر خودش فکر می کرد . این کار خیلی زود فقط 2 یا 3 روز طول بکشد . ولی خیلی بیشتر طول کشید . آخر آموزش وقتی اجازه نامه رسانی به این کبوتر ها می دادند .
این موضوع را به آنها گفت : چیزهای در کار نامه رسانی با آن مواجه خواهید شد ، من به شما آموزش نداده ام . شما بیش از همه باید روی این موضوع کار کنید . با مشکلاتی جدید مواجه خواهید شود . سعی کنید . از روشهای جدید برای حل آنها استفاده کنید .
گاهی این موضوع می تواند ، به شما کمک کند ، از چنگ یک عقاب یا شاهین فرار کنید . کبوتر نامه رسان باید از فکرش استفاده کند . این دوره آموزشی تمام شد. ولی آموزش بزرگتر در حین کار است .
جای که آموزگاری نیست ، تا از آن سوال بپرسی . خودت باید مشکلات راه حل داشته باشی.