تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

چهار به یک (قصه کارتونی )

قصه کارتونی

Once upon a time 

اسم شخصیت ها

گوسفندی به اسم پشمک ، گوسنفندی به اسم ابر باران ، گوسفندی به اسم شال گردن ، گوسفندی به اسم ابر آتش .

گرگی به اسم ، تیز دندان 

ابر باران چند روز به پایان کارش باقی نمانده بود . ابر باران وقتی نداشت . کار را به پایان برساند . ولی خوب فکرش را جمع و جور کرد .

اگر بخواهم . یک اتاق جدید داشته باشم در خانه ای چوبی خودم نیاز دارم .

از چند نفر دیگر کمک بگیریم .

چون پشمک برادرش در این کار تخصص خوبی داشت . با یک تماس او و دوستانش شال گردن و ابر آتش درخواست کمک کرد.

خیلی زود آنها برای کمک کردن حاضر بودند .

بعد از 3 روز این اتاق جدید به این کلبه چوبی اضافه شده بود . 

خانه چوبی که اولین مهمان آن تیز دندان بود . حالا چهار گوسفند در یک کلبه چوبی که یک گرگ گرسنه وارد آن شده بود . درب کلبه را بست .

خوب مدتها بود . به دنبال این فرصت می گشت .

تا این چهار گوسفند را اسیر خود کند .

ولی چهار گوسفند . یک گرگ .

اوضاع این طوری شد .

دو گوسفند از پشت گرگ را گرفتند . دو گوسفند هم از جلو تا جایی که می توانستند . گرگ را کتک زدند بعد هم او را از خانه بیرون انداختند .


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.