stop playingبس کن بازی

چنگی به دل نمی زنی موقع نوشتن به خاطر اینکه می خواهی اینجا خیلی بیشتر بنویسی به خاطر من بنویس به خاطر اینکه می خواسته این کار را برای چه معنی و چه چیزی این کار را انجام بدهی من می خواهم این نوشته ها را همین طوری بی هدف بنویسم همیشه این کار را انجام می دهم ... بی هدف نویسی چه چیزی از این بی هدف نویسی در می آوری به غیر از اینکه می خواهی خودت را خسته تر از قبل کنی این باید یک کار معنی دار و حماسی و خوب باشد بهتر نیست بروی کارهای بهتر و خوب تری انجام بدهی امیر گوش بده داری به خودت صدمه می زنی می شه از صفحه کیبرد فاصله بگیری امیر تا کی می خواهی بازی کنی امیر تا کی می خواهی اینجا این اسب را بتازانی امیر دست بردار امیر بس کن چشمات را داری خسته می کنی . امیر بی خیال بازی کردن شو الان چند صفحه است داری بی وقفه بازی می کنی ... امیر بس کن دیگر بازی نکن . صدای مادرم در گوشم همیشه زنگ می زند . دائم در حال بازی کردن بودم در بچه گی ام .حالا دارم می بینم وقتی بچه ها در حال بازی کردن هستند با کامپیوتر اصلن نمی فهمند دارند به خودشان صدمه می زنند حتی من الان می خواهم دست از نوشتن بردارم نمی فهمم این کار دارد به من صدمه می زند . برو یکم نفس بکش بیخال شو انگار چیزی در درون من دارد این کار را و این زندگی را هدایت می کند . ضمیر ناخودآگاه من دارد من را کنترل  می کند . آخر کی می توانست . بیرون نرود از طبیعت شهرستان پاوه لذت نبرد . بماند ته خانه و در حال بازی کردن با یک تلویزیون باحال پارس ۱۴ اینچ دور زرد باشد یادم این تلویزیون ها یو اچ اف شبکه ۳ را نمی گرفتند باید براشون جدا گانه نصب می شد . خوب ما تا مدت ها کانال ۳ نداشتیم .  You don't hold your heart when you write because you want to write here much more, write for me, because you wanted to do this for what it means and for what, I want these writings to be as aimless as this. I write, I always do this... What do you get out of aimless writing, other than you want to tire yourself more than before? It should be a meaningful, epic and good work. Go do better and better things, Amir, listen, you're hurting yourself, step away from the keyboard, Amir, how long do you want to play, Amir, how long do you want to stroke this horse here, Amir, stop, Amir, stop your eyes. you make me tired Amir, don't worry about playing. You have been playing non-stop for a few pages now... Amir, stop, don't play anymore. My mother's voice always rings in my ears. I used to play all the time in my childhood. Now I see that when children are playing with the computer, they don't understand that they are hurting themselves. Even now I want to stop writing. I don't understand. it hurts Go, take a breath, relax, as if something inside me guides this work and this life. My subconscious is controlling me. Who could? Don't go out and enjoy the nature of Paveh city. Let him stay at home and play with a cool Pars 14-inch round yellow TV. I remember that these UHF TVs did not receive channel 3, they had to be installed separately. Well, we didn't have channel 3 for a long time.