تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

stop playingبس کن بازی

چنگی به دل نمی زنی موقع نوشتن به خاطر اینکه می خواهی اینجا خیلی بیشتر بنویسی به خاطر من بنویس به خاطر اینکه می خواسته این کار را برای چه معنی و چه چیزی این کار را انجام بدهی من می خواهم این نوشته ها را همین طوری بی هدف بنویسم همیشه این کار را انجام می دهم ... بی هدف نویسی چه چیزی از این بی هدف نویسی در می آوری به غیر از اینکه می خواهی خودت را خسته تر از قبل کنی این باید یک کار معنی دار و حماسی و خوب باشد بهتر نیست بروی کارهای بهتر و خوب تری انجام بدهی امیر گوش بده داری به خودت صدمه می زنی می شه از صفحه کیبرد فاصله بگیری امیر تا کی می خواهی بازی کنی امیر تا کی می خواهی اینجا این اسب را بتازانی امیر دست بردار امیر بس کن چشمات را داری خسته می کنی . امیر بی خیال بازی کردن شو الان چند صفحه است داری بی وقفه بازی می کنی ... امیر بس کن دیگر بازی نکن . صدای مادرم در گوشم همیشه زنگ می زند . دائم در حال بازی کردن بودم در بچه گی ام .حالا دارم می بینم وقتی بچه ها در حال بازی کردن هستند با کامپیوتر اصلن نمی فهمند دارند به خودشان صدمه می زنند حتی من الان می خواهم دست از نوشتن بردارم نمی فهمم این کار دارد به من صدمه می زند . برو یکم نفس بکش بیخال شو انگار چیزی در درون من دارد این کار را و این زندگی را هدایت می کند . ضمیر ناخودآگاه من دارد من را کنترل  می کند . آخر کی می توانست . بیرون نرود از طبیعت شهرستان پاوه لذت نبرد . بماند ته خانه و در حال بازی کردن با یک تلویزیون باحال پارس ۱۴ اینچ دور زرد باشد یادم این تلویزیون ها یو اچ اف شبکه ۳ را نمی گرفتند باید براشون جدا گانه نصب می شد . خوب ما تا مدت ها کانال ۳ نداشتیم .  ادامه مطلب ...