اولش عذر خواهی می کنم دکمه های پایین یک سری عبارتهای بی معنی است ... چرا باید درست تایپ می کردم در حالی که توان تایپ کردن ندارم ... توان ندارم دیگر خسته شدم ....حقیقت را کجا پنهان کنم من یک حرفه ای نیستم ...مدتی هست که خیلی کار کرده ام پس برای شروع یک مقدار از تایپ را حذف کردم با خودم فکر می کردم این چه چیزی هست که پایین
انرژی ندارم نه نه نه نه نه نه نه نه نهن هنه
منتظر بودم تا زمانش برسه و این خنده دار هست زمانش رسید و من دارم کار می کنم و این که بارها و بارها شکست خوردم لینک چقدر مهم هست استعداد چقدر مهم هست اینکه واقعن درون وجود خودت احساسی نداشته باشی چقدر مهم هست قانون و قوانین تکرار من دوست ندارم که تکرار کنم این هیجانات را و این برای من نیاز دارد من بهتر هستم ... من نیاز دارم بهتر باشم برای من هم مشکلاتی وجود دارند نیازی نداری از مشکلاتت صحبت کنی پس باید این کار را انجام بدهی از استعداد که نداری و این نیاز داری وانمود کنی من بهترین هستم در این رشته من دارم چه رشته ای و اینکه واقعن دیگر چیزی برای ارائه ندارم پس به این معنی نیست من روی این واقعیت و این صفحه برای من طراحی نشده شخصی سازی نشده است و من یک محیط بهتر می خواهم یک جای بهتر می خواهم یک موقعیت بهتر می خواهم به خاطر فرار از سکون دارم با شما کار می کنم به خاطر اینکه نیاز دارم کاری انجام داده باشم چقدر مهم بوده این لحظه امیدوارم بهترین لحظات من چقدر در لحظه لذت بردن بهتر و اینکه من نیاز دارم دیگر کار نکنم واقعن اعصابم موقع اینکه کار می کنم خورد می شود ... موقعی که انرژی من به پایین ترین حد خودش رسیده چقدر انرژی شما کم شده است ... حتی از جلو زدن هم لذت نمی برم من خودم را برای چیز بیشتری آماده کرده بودم و این به معنی این هست من دارم خودم را چی را واقعن فکر کردی موفق می شوی مغز من چند ساعتی خودش را خاموش می کند فقط برای روزمرگی کار می کند موفقیت مثل یک برهوت هست به خاطر کتاب خواندن بود ...کتاب تونی رابینز من تجسم نکردم فقط کتاب توصیه می کرد که یک واقعیت و یک احساس بد را تجسم کنید به خاطر آن خودتان را مجبور کنید ... هر کسی صلاحیت کتاب خواندن و کم یا زیاد کردن و اینکه کتاب را سروته یعنی برعکس می خواندم منظور من را بفهمید زیاده روی کردم در احساس کردن به خاطر مسائل نامعلوم یک ماه بعد اتفاق بدی برایم افتاد از روی چیزهایی که دارم درک می کنم دارم خیال بافی می کنم شاید موفق شده بودم یک بمب انرژی منفی باز کنم یا اطرافم را مین گذاری کنم زیاد در کتابی قرق شده بودم نبود .... یک طرفه فکر نکن ...فقط دارم احساس می کنم .... کتاب ها را نباید زندانی کنی ... موجودات خطرناکی در کتاب ها زندگی می کنند ... آرزو ها و اینکه با چه هدفی نوشته شده اند تمام این ها و ضمیر ناخودآگاه هنوز قدری از این موجود عجیب و غریب نمی دانیم ... شاید از ترس بود که این اتفاقات را برای خودم رقم زدم چی شده حالا داری کار می کنی احساس نمی کنی داری این حقیقت را اشتباه بیان می کنی ... شاید برای همیشه انرژیش برود به درک ...موفقیت یک برهوت هست ... من در حال هم زدن آب بودم ... آبی که هیچ چیزی در آن نبود قبل از خواندن هر کتابی مثل پرواز هواپیما باید دربهای اضطراری و فرار کردن و اینکه از حرف های من به وجد نیاید یعنی تحت تاثیر قرار نگیرید ... واقعن من از سوی احساسات خیلی تاثیر می گیریم و اینکه من از روحیه و اینکه حال کاری را دارم یا ندارم کار می کنم کتاب ای کاش بیست سالگی این مطالب را می دانستم نوشته ...بروید سرچ کنید من حضور ذهن ندارم حقیقت و این چیز عجیب و اینکه دارن هاردی می گوید یک کتاب را چند بار بخوانید ... حقیقت چیز دیگری هست ..
من در گذشته گم شدم هر کاری می کنم راهم را پیدا کنم ...
حقیقت زاویه زانو موقع اسکات اینجای مطالب بدون منبع و احساساتی می شود ... مهره ها و دنده ها از زاویه زانو چه چیز و چه تاثیری می گیرند .. من در برهوت زندگی می کنم اجرای این نوشته ها هیچ تاثیر و انتظاری در من ایجاد نمی کنند ...
موقع کتاب خواندن یاد بگیرید که هیچ انتظاری نداشته باشید موقع مدرک گرفتن هیچ انتظاری برای خودتان قائل نباشید این چیزی هست که باید یاد بگیرید کمین کنید آماده انجام کاری باشد فقط نمی توانم کار کنم ذهنم دارد ضربات خودش را می زند ...
انتظار نداشته باشید .... موقع مریضی خیلی سریع خوب شوید ... وقتی همه چیز آماده باشد اتفاق می افتد ...
من دارم خوب می شوم امروز گردنم و بدنم قویتر شده بود ...
موقع اسکات رفتن با شیوه آنلاک قفل باز کردن از زانو البته من وزنه نداشتم که زیر پاشنه هایم قرار دهم مچ دست راست و زاویه ساعد راست و همه چیز نوک پا به بیرون البته قبلش پا ها به اندازه عرض شانه باز این روش هیچ منبعی ندارد بیشتر جستجو کنید... صلب مسئولیت از نویسنده .... انتظار خوب شدن نداشته باشید من به خوبی قبل خوب نشده ام شیوه زندگی خیلی مهم هست ...
بر عکس کتاب خوانی یا اینکه منتظر اتفاقات خوب باشم ممکن هست ... هنوز هیچ چیز توی دنیا اثبات نشده فقط با شکرگزاری به جایی نمی رسی فقط وقتی موفق می شوی اصل برهوت موفقیت نبوده اصل یادگیری بوده ...
دنیا وقتی به شما نیاز پیدا می کند آب هم زدن با قاشق هیچ چیز برای شما نمی سازد ... پس فکری کنید وقتی فکری کنید ... دنیا عوض می شود ... پس عمل کنید ... باز دنیا به شما پاسخ می دهد ...
از برهوت و کویر خارج شوید ... چای را درست کنید ... یعنی موفقیت با روشن کردن اجاق گاز و پر کردن ظرف آب آغاز می شود ...
با ورزش کردن و برنامه ساخته می شود ... علتش چی بود ؟ سوال نپرسید ؟ علتی نداشت فقط بدان گذشته چند دقیقه پیش رفته الان حال و سرعت هست ... First of all, I apologize, the buttons below are a series of meaningless phrases... Why should I have typed correctly when I can't type... I can't, I'm tired... Where can I hide the truth, I'm a professional I'm not... I've been working a lot for a while, so I deleted some of the typing to start, I was thinking to myself, what is this down there?
I have no energy, no, no, no, no, no, no
I was waiting for the time to come and this is funny, the time has come and I am working and I have failed many times. How important is the link? How important is the talent? I don't like to repeat these emotions, and this is necessary for me. You need to pretend that I am the best in this field, what field do I have and that I really have nothing more to offer, so it does not mean that I am on this fact and this page is not designed for me, it is not personalized and I want a better environment I want a better place, I want a better position, I'm working with you because I need to do something, I want to escape from the stillness, how important this moment is, I hope that my best moments are in the moment of enjoyment and that I need I don't want to work anymore, I really get nervous when I work... When my energy has reached its lowest level, how much your energy has decreased... I don't even enjoy pushing forward, I'm ready for something more I had done it and this means that I am thinking about myself, what did you really think? You will succeed. My brain turns itself off for a few hours. It only works for everyday life. Success is like a naked body. It was because of reading a book...Tony's book. Robbins, I didn't visualize, the book only recommended that you visualize a reality and a bad feeling, force yourself because of it... Anyone has the ability to read the book and increase or decrease it, and that the book was written by Sereth, that is, I read the opposite, I mean I overdid it in feeling because of unknown issues. A month later, something bad happened to me. From what I understand, I am fantasizing. Maybe I had succeeded in opening a negative energy bomb or laying mines around me. It wasn't a book I was obsessed with.... don't think one way... I'm just feeling.... you shouldn't imprison books... dangerous creatures live in books... wishes and that with What is the purpose of writing all this and the subconscious mind? You're saying it wrong... maybe forever his energy will go to understand... success is a barefoot... I was stirring water... water that had nothing in it, before reading any book, like flying an airplane, you should Emergency doors and running away, and not to be excited by my words means not to be influenced... Actually, I am very influenced by emotions and that I work based on my mood and whether I am in the mood or not. I knew these things when I was 20 years old...go search, I don't have the presence of mind, the truth and this strange thing and that Darren Hardy says read a book several times... the truth is something else..
I'm lost in the past, whatever I do, I'll find my way...
The truth about the angle of the knee when squatting, here the content is unsourced and emotional... What and what effect do the vertebrae and ribs get from the angle of the knee. they do not ...
Learn not to expect anything while reading a book. Don't expect anything when getting a degree. This is something you have to learn. Be ready to do something. I just can't work. My mind is beating itself up.
Don't wait....get well so fast when you are sick...it happens when everything is ready...
I am getting better today, my neck and body were stronger...
When squatting with the unlocking method, unlocking from the knee, of course, I did not have a weight to put under my heels, right wrist and right forearm angle and everything tip toe out. Search... Full responsibility from the author.... Don't expect to get better. I haven't gotten better as well as before. Lifestyle is very important...
Instead of reading books or waiting for good things, it is possible... Nothing in the world has been proven yet, you can't get anywhere just by being thankful, only when you succeed, the principle of success is not the principle of success, but the principle of learning...
When the world needs you, stirring water with a spoon will do nothing for you... so think, when you think... the world will change... so act... the world will respond to you again. give...
Get out of the desert... Make the tea... It means that success starts with lighting the stove and filling the water container...
It is made by exercising and planning... what was the reason? don't ask questions There was no reason, just that a few minutes have passed, now the mood is fast...
فرضیات را با احساس درد که من خواب نمی بینم در یک فیلم همین که بعد از یک شک که من بیدار نیستم یا این واقعیت ندارد یا اینکه خواب هست من آماده این نیستم ... فرضیات چی هستند ...
Assumptions with the feeling of pain that I am not dreaming in a movie, just after a doubt that I am not awake or this is not real or that it is a dream, I am not ready for this... What are the assumptions...