Control solution راهکار کنترل

راهکار کنترل خشم باشد . پیشرفت مالی و وقتی را به همراه دارد . خشم به جا و درست . اسم آن دیگر خشم نیست . 

The solution is to control anger. It brings financial and temporal progress. Anger in the right place. Its name is no longer anger.

پس الان باید چه کاری انجام بدهم .  این نیاز به پاک کن . معلوم هست . یک دکمه بک سپیس . کار پاک کن را انجام می دهد . Backspace به جای پاک کن . خوب شاید دیده نشود . اما همیشه مورد استفاده هست . وقتی پاک می کنی . به خاطر هر چیزی می توانی . جایگزین هر چیزهای را به جای . این معنی می توانی . کاری را بیهوده مشکل باز هم در کار کردن . توان کاری پایین نبود . تمرکز وقت درست نگذاشتن . زیادی کار بیهوده انجام دادن . مشکلات پیش بینی نشده . از چه مرحله ای باید عبور می کردم . نیازه من نیست . راضی نیستم . اینطوری عبور کنم . اگر از این مشکل می توانستم . عبور کنم . پس باید چه کاری باید انجام بدهم . دوباره دارم . مشکلات را به گونه ای دیگر نبود . تمرکز و ... نبود . هیچ راهی برای پیدا کردن هر چیزی نیاز داری . وقتی . پس حالا . دوباره حواس خودم را پرت می کنم . شاید به جای تمرکز حواس دارم . حواسم را جاهای متفاوتی پخش یا پرتاب می کنم . تا بتوانم . فراموش کنم . چه چیزهای می توانست . خیلی بهتر از الان باید پخش می شد . دوباره دوست داشتم . جای دیگری باشم . به غیر از جای که...... الان قرار هست . متاسفانه باید بگویم با حرف......که از لحاظ تکراری مشکل دارم . زیاد تکرار می کنم . این مشکل را چه کار کنم . دوباره باز و تکرار های دیروز حتی خود من هم نمی خواهم . دوباره .. معنی ها را پراکنده کردن . زندگی را داخل دستگاه خورد کن . انداختن . خورده مشکلات شاید به جای یک وقت خوب ذره ای از وقت مواجه می شوی . حالا من چه کنم ؟ به جای وقت عمده . وقت کم میاد ؟ باز چرا ؟ الان باید در حل کردن مشکلات و کارها را به صورت کامل یا شاید قانون 21 کتاب قورباغه ات را قورت بده ! "برایان تریسی " . درست عمل نکرده ام . باعث شده ام . حالا مشکلاتی داشته باشم . تنظیمات درستی روی خودم ندارم . چرا ؟ نمی شود . تنظیمات را به اول برگرداند . ای کاش می شد . خودم را دوباره و دوباره تنظیم کنم . چیز خوبی را برای خودم . به هر حالی بدون حواس پرتی . آخرش کجاست . اول و آخر جمله ام را موقع این روش تند نوشتن با کیبرد نوشتن پیدا نمی کنم . وسط این نوشتن حواسم پرت می شود . خیلی تند تر و بهتر داشت . کار می شد . چطور شد . دوباره برگشتم . به حالت قبل . چرا خراب شدن . میز کشویی . این قدر مهم هست . میز کشویی . جای که کیبرد قرار می گیرید . همیشه مشکل دارد . با میز کشویی جای قرار گرفتن . کیبرد موافق نیستم . باید یک میز محکم داشته باشی . تا کشویی هم نباشد . تا آرنج ها هم آنجا قرار بگیرید . اضافه چی  ؟ اضافه صحبت کردن . سعی می کنم . درست کار کنم . تمام تمرکز من روی همین چیز تکرار صرف می شود . حالا باید چه کار کنم . روی چه چیزی باید وقت صرف کنم . خودم هم نمی خواهم . باز تکرار می کنم . چه نوشته ای باید داشته باشم . قابل قبول تر و بهتر و ... هر چیزی فکر آن را می کنم . 

دوباره و دوباره باز تکرار هر چیزی می خواهم به غیر از این نحوه کار کردن . تقسیم و تنظیمات درستی روی کار نداری . نتیجه اش می شود . این کارهای پیش پا افتاده . یعنی هر کاری پیش میآد اولویت می گیرید . سعی می کنی . بهتر عمل کنی . اما هنوز داری . مثل قبل عمل می کنی. پیشرفتی نداری . دنبال چاره ای می گردی . دنبال دلیلی می گردی . خودت را جایی صرف کنی .دنبال انتقام گرفتن هستی . از مشکلی . چرا ؟ یک لحظه درنگ حق را به اتفاقات افتاده می دهی . چرا ؟ درست عمل نکرده ام . چرا اجازه دادم عصبانی شوم . چرا عصبانی شده ام . چرا تعلیم یا درست عمل نکرده ام . چرا ؟ نتوانسته ام . اگر درست عمل می کردم . می توانستم . خودم را کنترل کنم . اگر می توانستم . عمل کنم این کار را برای مثال خوب هم می توانستم . آموزش دهم . این کار را همه چیز را باید . خوب کنترل کنم . راهی به غیر از این ندارم . نمی توانم . درست تر از این فکر کنم . به چه راهی باید این راه را عمل کنم . پس باید چه راهی پیدا کنم . پیدا کردن راه حل پس بیش از این پیش نرو نقطه پایان کار تا صبح نمی شود . به چیز بیهوده . اگر فکر می کردم . راه بهتری برای یا چه نقشی دارد . روی نوشتن یا بهتر شدن خودم آن راه یا راهکار را باید انجام دهم . این کار را انجام ندهم . 

  So what should I do now? This need for an eraser. It's obvious. A backspace button. It does the job of an eraser. Backspace instead of an eraser. Well, it may not be seen. But it's always used. When you erase. For anything you can. Replace anything in place of. This means you can. Do something in vain. The problem is still working. The work capacity was not low. Concentration was not given the right time. Doing a lot of useless work. Unforeseen problems. What stage should I have gone through. It's not my need. I'm not satisfied. I'll get through this. If I could. Get through this problem. So what should I do? I have it again. The problems were not in a different way. There was no concentration and... There was no way to find anything you need. When. So now. I'm distracting myself again. Maybe I'm paying attention instead of concentrating. I spread or throw my attention to different places. So that I can. Forget. What could have been. It should have been spread much better than now. I would have liked again. To be somewhere else. Other than where...... is now. Unfortunately, I have to say that I have a problem with the word...... that I have a problem with repetition. I repeat a lot. What should I do with this problem. Even I don't want to repeat yesterday again. Again.. scatter the meanings. Crush life into the machine. Throw. Eat problems. Maybe instead of a good time, you will encounter a bit of time. What should I do now? Instead of a lot of time. Time is running out? Why then? Now I have to solve problems and tasks completely or maybe Rule 21 of the book Swallow your frog! "Brian Tracy". I have not done right. I have caused. Now I have problems. I don't have the right settings on myself. Why? It can't be done. Reset the settings to the beginning. I wish it were possible. I have to adjust myself again and again. Something good for myself. Anyway, without distractions. Where is the end? I can't find the beginning and end of my sentence when writing this fast way with the keyboard. I get distracted in the middle of this writing. It was much faster and better. It worked. How did it happen? I went back. To the previous state. Why did it break? The sliding table. It's so important. The sliding table. Where you put the keyboard. There's always a problem. With a sliding table, the place to put it. I don't agree with the keyboard. You have to have a solid table. So that there's no sliding. So that your elbows can be there. What's more? Talking more. I try. To do it right. All my focus is spent on this thing, repetition. What should I do now? What should I spend time on. I don't want to. I repeat again. What should I have written. More acceptable and better and... I think of anything.

I want to repeat everything again and again, except for this way of working. You don't have the right division and adjustments at work. The result is. These trivial things. That is, you prioritize everything that comes up. You try. To do better. But you still. You act like before. You have no progress. You look for a solution. You look for a reason. To spend yourself somewhere. You are looking for revenge. For a problem. Why? You give the truth to what happened for a moment. Why? I didn't do it right. Why did I let myself get angry. Why did I get angry. Why didn't I teach or act right. Why? I couldn't. If I did it right. I could. Control myself. If I could. Act well, for example, I could. Teach. This is everything I have to. Control well. I have no other way. I can't. Think more correctly than this. What way should I do this way? So what way should I find? Finding a solution? So don't go any further than this. The end point of the work won't be until morning. To something useless. If I thought. A better way for or what role does it play? On writing or improving myself, I should do that way or solution. I shouldn't do this.