تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

چرا تمام شد Why is it over?

همیشه دغدغه من این بوده ...چرا صبح ها نمی توانم بیدار باشم به چه خاطر درآمدی از نوشتن من وجود ندارد .حتما یک چیزی هست که مانع می شود . این ها همه اش یادداشت هستند . جزئیاتی از کارهای که انجام می دهید در دست نیست . شما باید خیلی راحت تر از این که اینجا کار می کنید در نقاطی دیگر هم کار کنید . با خودت نمی توانی . کنار بیاییی به خاطر سرو صدایی که انجام می دهی انگیزه ای نداری و ...

سبک این که من یک انسان موفق هستم . همه کارهایی که انجام داده ام اینطوری بود من پول فروانی به دست آورده ام . چند لحظه دیگر به مرحله بعد می رسم . چطوری این احساس خیلی راحت در بعضی به وجود می آید . اما در بعضی هرگز نمی تواند به وجود بیایید . این چه چیزی هست . به خاطر من باید خیلی ها در فقر زندگی کنند . فقر و نداشتن احساس آرامش نداشتن اینکه چیزی که را دوست داری را تجربه کنی . به خاطر اینکه هزینه پزشک را ندادم کارم را از دست دادم . بیماری چند روز بیشتر طول کشید یک هفته . شانسم را برای مستقل زندگی کردن به تاخیر انداختم .

سندروم آینه عقب داشتن تا به حال این چنین منظم کار نکرده ام من باید پول بیشتر در بیاورم تا اینکه بتوانم خودم را به مرحله بعدی برسانم . نیاز به پیشرفت داشتن . پس به جلو حرکت می کنم . بی سرو صدا کار کردن حتما باید یک عده ای را بر این باور داشته باشی که من دارم کار می کنم با این شرایط و این مقدار این مقدار درآمد دارم . این مقدار بیمه دارم . این مقدار دارم . چیزهای که دوست دارم و نیاز دارم بیشتر و بیشتر به خودم و دیگران رسیدگی کنم و این چیزی که نیاز دارم برای خودم . از همه مهمتر هست . من دارم این دلایل و این مشکلات را برای خودم به وجود می آورم .

چطور آن احساس شکل گرفت و من به آن احساس یک لحظه ای خودم بی تفاوت بودم طوری که خیلی راحت آن احساس را از دست دادم دوباره به کارهای روزمره خودم پرداختم در صورتی که می توانست زندگی من را تغییر بدهد این زندگی من تغییر کند طور دیگری زندگی کنم و این برای خودم و آینده ام چیزهای دیگری برنامه ریزی کنم . تمام این به خاطر احساس و حس کردن چیزهای مزه یک مزه یا هر چیزی شوری انگشت که یک کودک در حال تست کردن مزه انگشت دست خودش هست بعد از لمس هر چیزی مزه انگشت فرق می کند .

این دیگر چه چیزی بود که من نوشتم فقط این حالت باید خودت را باز تعریف کنی . هنوز به حالت متفاوت بودن و فکر های که هنوز مشخص نیست از کجا می آیند . معلوم هست . فقط به دنبال این هستی که چرا نباید خودت را وقف یک هدف بهتر می کردی کمتر کار کنم بیشتر پیشرفت کنم .

چه حسی حس ترس یا حس پیشرفت آرامش یا اینکه باید دوباره تغییر حال و حالت در نشستن و کارهای که تازه و تازه دوباره بیشتر باید انجام دهم . من فقط دارم کار می کنم خیلی کارها مانده است که من باید این را انجام دهم . من باید این معنی را در خودم به وجود آورم من باید بیشتر از گذشته کار کنم . فقط این معنی را به خاطر اینکه چرا این کار را انجام می دهی . دلیلی داری پس به خاطر همین دلیل و اینکه قبلن چرا انجام نداده ام و الان چرا دارم کار می کنم .

وقتی مشکل حل شود این مشکلات به خاطر چه چیزی اینجاد شده است فقط یک حس بد باعث شد . پیشرفت نکی . یک حس که مثل موریانه در حال خوردن من چیزهای دیگر بود . مردم چه فکری می کنند . این نوشته ها به درد هیچ کسی نخواهد خورد به جایی نخواهی رسی . خودت بودی که نفر اول اشتباه کردی حالا می خواهی چی کار کنی ؟ هیچ راهی نداری به جز اینکه به زندگی دوباره قبلی خودت برگردی به همان نقطه ای که از اول شروع کرده بودی . همان بی هنر و بی لیاقتی های که انجام داده ای و تا ابد باید بار این گناهان را بر دوش بکشی . پس برو دوباره به جای در سرزمین خواب و خیال زندگی کن این جا سرزمین عمل هست کسانی که در حال کار کردن هستند . چیزی از خود به جا میگذارند در حال بارگذاری فایل بعدی با کدام ز بهتر هست بارگزاری بهتر هست این یک چیزی بنویسی مثل قرار دادن نوشته و وقتی کم می آوری . حوصله تصحیح نداری چه چیزی کمتر یا بیشتر برای تو کمک کننده تر هست . یک جا نشتن و آرام گرفتن و آرام کار کردن بدون هیچ هیاهوی من این کار را یاد نگرفته حتمن باید این فایل را چیزی را بنویسی و روی صفحه قرار بدهی من یک کم کار کرده ام پس امروز روز خوبی هست . این قسمت هم مثل بقیه چیزهای که نوشته شد یا نوشته نشد . خیلی راحت از بین می رود . دوباره اشتباه نکن دوباره نیاز داری به اینکه خودت را به گوشه ای و کناری گیر بیاوری و دائم برای خودت کار کنی پس چه چیزی بهتر از اینکه تمام وقت یا نیمه وقت این کار را انجام بدهی . پس این که تو نمی توانی خودت را مدیریت کنی هنوز بزرگترین مشکل تو هست . من توان مدیریت احساسات نگران کننده خودم را ندارم . معلوم نیست بعد از این کار را برای خودم انجام دهم . واقعن دارد پر سرو صدا کار می کند . اگر یک نسخه بهتر داشتم . از خودم بیشتر به خودم بهانه ها کمتر اهمیت می دادم بعد از آن همه تلاش و آموزش نکات کلیدی هیچ چیزی از این بدتر نبود که هیچ پیشرفتی حاصل نشود . خنده دار بود دوباره آدم همیشگی باز دوباره پیدا شود آن مشکلات را دوباره تکرار کرده ای بدون هیچ شکرگزاری از چیزی که اینجا داری . پس فقط خودت را داری دوباره نگاه می کنی و همین نکات را تکرار می کنی . این نکات به چه درد من می خورد من یک آدم حرفه ای در این زمینه نیستم . من هنوز یک آماتور هستم . اینکه نیاز داری بیشتر پیشرفت کنی . بدترین عامل و سخت ترین عامل هست . از جایی به جایی دیگر رفتن از لحاظ هدفی و درد کشیدن . چرا هیچ وقت کار کردن تا به الان به اندازه الان برای من دردناک نبوده از جمله خنده دار ترین مسائل هست . چون از همیشه راحتر می توانی نتیجه بگیری ؟ اما از همیشه باک خالی تری داری از انگیزه تقریبن باور کرده ای که در این زمینه هیچ شانسی برای اینکه چیزی را ثابت نمی توانی کنی . از همیشه خنده دار تر هست . پس این مشکلات برای عده ای مثل من نیست . بیشتر این مشکلات عمومیت شاید داشته باشند . شاید هم عمومیت نداشته باشند . نکات طلایی پیشرفت این هست . که فکر می کنی . به جای پیشرفت پس رفت داشته ای . شاید حقیقت تلخ همین عقب نشینی و این باشد . چند روز قبل بهتر می توانستی نتیجه بگیری الان به جای آن پیشرفت ها . همه چیز برعکس شده .

کافی هست . اصلن خلاصه نویسی و موضوع رعایت نشد . امتیاز خوبی با توجه به این همه تلاش به خودم نمی دهم . شاید فکر می کنم به تمام هدفم رسیده ام این هم یک نکته خیلی منفی هست . که من را از ادامه نوشتن باز می دارد . چی هست . متوقف می کند .  ادامه مطلب ...