تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

دارد رنج is suffering

چرکنویس شماره ۴..اگر اینطوری نبود. الان موفق نمی شدی .. به این درجه نرسیده بودی به خاطر این نبود اینقدر بازنده بودی درست مثل سوباسا و تیم همیشه بازنده آن البته قبل از برنده شدن فقط فکر می کنی دائم باید ببازی بعد هیچ روحیه ای نداری ..در یک بازی فقط ببازی فکر می کنی به خاطر چی داری اینقدر شکست می خوری برنده نمی شوی به خاطر استحقاقش را نداری به خاطر اینکه نمی دانی چه می کنی به خاطر اینکه شانس آورده ای به خاطر اینکه دنیا اینطوری می خواهد با تو لج کند همه با تو لج می کنند آنها در زمینه من به من کمک نمی کنند با من لجوجانه تر از خودم برخورد می کنند حساب بانکی یا کاری من را همین طوری پر از پول نمی کنند به خاطر چه چیزی در این قضیه این قدر داری دوام می آوری الان نباید اینجا باشی به خاطر اینکه با خودت داری لج می کنی و فقط می خواهی اینجا یک کاری کرده باشی بعد به خودت می گویی که شاهکار کردم به خاطر اینکه بقیه و عده ای هر روز شاهکار می کنند و هیچ کاری به کار تو ندارند و این کار برای تو ساخته یا آماده شده باشد می خواهی چی کار کنی ببازی باز ببازی به خودت و اینکه من عرضه انجام این کار را ندارم با وجود سر درد با وجود ترس و درد و با وجود هر نوع نقصانی من مباز هم این کار را انجام می دهم من کم نمی آورم من از همیشه بیشتر می خواهم این کار را انجام دهم این کار تا هر اندازه به من فشار بیاورد حداقل امشب انجامش می دهم امشب نشونش می دهم که من قوی تر از ترس هایم هستم باید کاری می کردم و این کار را انجام می دهم این بخش باید قویتر از بخش های دیگر در این زمینه کاری شود این نوشتن باید امشب این کار انجام دهم به خاطر خودم طوری انجامش می دهم تا آخرش چطوری می توانم این کار را باد چه انرژی انجام داده باشم به خاطر کاری که انجام نشده است شاید انجام شود دارم کار می کنم که رو به پایان این مسئله شده است . دارد به من فشار می آورد که این کار را تا پایان انجام ندهم .   ادامه مطلب ...