تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

sloppy writingشلخته نویسی

چطوری تایپ کنم؟واقعیت این هست....

واقعیت چیز تلخی ست.

واقعیت واقعیت ندارد .

تمرکز دارم اما نه روی برنامه ریزی با کاغذ هدف مشخص

کوچک ترین وقت را مدیریت کن حتی نمی دونی چطوری کار می کنی حتی ....

فکر می کردم ...بلدم فکر کنم ....

روی کثیف واقعیت ندارد ....

اگر قبلن می دونستم توی چه حالی هستم ... حتمن الان اینجا در این مرحله نبودم.

من بزرگ شد و خشک شد حالا بدون انعطاف واقعیت این هست من نخواندم و تمرکز نکردم و ... کلیشه ها بی معنی ....

این یکی دیگر حقیقت ندارد ....

خیالم راحت شد ...

واقعیت دروغی هست که من به خورد خودم دادم پس واقعیت واقعیت ندارد ... حقیقت تبدیل به چیزی می شود که اشتباه.... اشتباه که از روی تمرکز بزرگ و و بزرگتر شده.... همان چیزهای قبلی افسانه مدیریت وقت.....

باید مجبور می شدی تا.... می فهمیدی ....

حقیقت ندار بله که داره بلد نبودی من فکر می کردم بلد بودم بلد نبودی حتی فکرشم نمی کردی که این طوری باشه...پس واقیت نداشته اما وجود داشته فکر می کنی راحت هست اما پیچیده تر از اونی هست که فکرش به ذهنت برسه بازی نکن فکر نکن من می دونم نمی تونی این طوری باعث می شی بیشتر بنویسی در حالی که تخصصی نداری روی اینکه ایمان داشته باشی وقتی بیا بنویس که خودت دا باور داری ...آره کم بنویسیم تا ا شش تباه ....اشتباه نکنیم قدرت نوشته به نویسنده بر مز گرددمی گردد اینکااینکه بدون چی کار می کنه نه اینکه این طور یا آنطور باشه... همه یک جوری مثل خودشون هستند با این نمی شه مشکل داشت...... 

ادامه مطلب ...