تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

مربیthe coach

 شانست کم هست من اینجا خیلی سر در نمیارم .....

من خیلی شانسی ندارم برای برنده شدن پس باید کناری بشینم و برنده شدن دیگران را نگاه کنم ... حوصله ای ندارم حتی برای اینکه دوباره کارم شروع کنم ... چطوری دکمه ها را بزرگ کنم ... چطوری یک کد را مثل یک چیزی ببینم که توان اجرا شدن را داشته باشد من حوصله ندارم ... من امروز حتی بیدار نمی شوم این شده و این اینجوری شده حرکت ورزشی را انجام نمی دهی حرکاتی مثل کبری و شنا سوئدی روش مکنزی متد ... تقریبن همه چیز خودش را از حرکت کبری مانند یک شناسوئدی گرفته من باید چه چیزی را برای خودم پیدا کنم پس باید روشی پیدا کنم که کارم را دوباره پیدا کنم من باید ...دستوراتی که می دهی پر از زور گویی هست ... من باید ... داشتم فکر میکردم من الان 10 دقیقه در روز آماده کار کردن هستم آن هم دارم تلویزیون نگاه می کنم ... حاضر نیستم به موقع ورزش کنم تا اینکه بدن سالم و آماده ای داشته باشم تا کارم را اجرا کنم به خودم نگاه می کنم ... دائم در حال کارهای اشتباه انجام دادم به خودم که نگاه می کنم به کدام شخصیت می رسم ... مربی یا همکار بدون اینکه من کنار کسی کار کنم ... من نمی توانم خودم را هماهنگ با بقیه کنم به خودم که نگاه می کنم ... انگیزه نمی گیرم به خودم که نگاه می کنم چرا نمی توانم ... یک مربی خوبی باشم ... من پولم را هدر نمی دهم روی این آدم حساب نمی کنم ... یا اینکه حدس می زنم که این آدم در حال باختن هست ... حتی ساده ترین چیزها را به خوبی تشخیص نداده است به خودش کنه نگاه می کند ... اصلن چیزی را به طور مستقل نخواسته است ... حتی خودخواهانه خواستن را باید یاد بگیرم به خودم و کارهام نگاه می کنم ... بقیه من مرا کنار گذاشتند ... چون نه کار کردن را بلد هست ... نه چیز دیگری به خودم که نگاه می کنم ... چه انگیزه می گیرم با تمام وجود حتی نمی دانم چه مشکلی داشتم ... به هیچ چیز نگاه نمی کنم ... حتی وقتی برای اینکه چه مشکلی دارم و اینکه حساب کتابهای مالی را انجام نمی دهم و این حساب و کتاب مالی نکردن چه بدی های دارد و باعث می شود ... سطح قیمتی و لنگر اندازی قیمتی را یاد نگیریم ... که در کتاب کلایمن ....سلامت مالی" آماندا کلایمن".... توضیح داده است پس چرا کار نمی کنم و اینطوری شد ... که وقتی حساب و کتاب نمی کنم اینجوری می شود .... یک مدت مشق هایت را بنویس چرا تم را درست نکرده ای که الان سفید هست ... خوب الان نوشته ها زرد قناری شد و صفحه سیاه شد ... امیدوارم بعد از حالت تم کلاسیک شروع به کار کنی البته این تم در موقع کارهای وب و کارهای دیگر به کار نمیاد پس باید چه کاری می کردم من نباید هیچ کاری کنم به جز اینکه یک مربی استخدام کنم ... تمام حرکت های ... پایک و کبری را هم زمان یاد بگیرید و حرکت کبری را از کودکی به بچه ها آموزش بدهید ....

حالا باید درست و حسابی کار کنم طوری که ساعت مشخص دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشم و خیلی صبح زود از حضور ذهن برخوردار باشم ... لطفن ... حضور داشته باش ...

در زندگی متاسفانه سطح نوشته ها به خاطر این پایین هست ... که فرق شخصی سازی و بیان چیزهای که به من ضربه زده شده و درست نوشتن و کاربردی نوشتن حتی جالب هست بدانید که خلاصه نویسی برای من هم و برای خودم من درست نویسی برای خود حتی در مسائل خصوصی هم امکان نداشته اگر امکان داشت یک لیست درست کاری نوشته می شد و انجام می شد ... چون الان احساس عذاب وجدان کاری و همچنین نبود وجدان کاری استفاده درست نکردن از این کلمه یعنی غیرت کاری نداشتن ... تعصب بیجا و مزخرف اشتباهات دیگران گول زدن اطرافیان و رها سازی و حقه و کلک بازی خود شخص خودش را بیچاره می کند ...

بیشتر دروغ گویی به خود هست ... که انسان را بیچاره می کند ... نادرست به جای درست قبولانده شد ... کنار گزاری دنیا به خاطر اینکه به نیرو های آماده ... همیشه بهترین نوشته و داغ سازی و برد سازی سریع سازی تند سازی حتی طوری که نوشته های دیگران به دیگری کمک می کند ... اما به شما کمکی نمی کند ... متاسفانه کتاب های قورباغه را قورت بده برایان تریسی درست فهمانده نشد برای خودم و کتابهای دیگر این نویسنده حسابی خوانده نشد...

کتابهای آنتونی رابینز درست خوانده نشد ... کتابهای رابین شارما درست خوانده نشد ... کتابهای مل رابینز به درستی خوانده نشد و به کار گرفته نشد ... پس تا به اینجا نتیجه این شده که من زمان خیلی کمی دارم و هوشیار و بیدار نیستم ... هیچ درخواستی و هدفی از خودم ندارم ... فقط منتظر هستم ... بینم باد از کدام سمت و موج از کدام جهت من را با خودش می برد ... به خودت میای می بینی فقط یک نفر می گوید ... شکر خدا کن که سر از صفحه من در آوردی و از من خرید کن که خدا به تو خیر می دهد ... چون شخص فروشنده تلویزیون را از مغز شما خارج کرده است و شروع به حرف زدن و پادکست سازی کرده است شما را به چرخه شستشوی مغزی برده و این قدر به مغز شما نفوذ می کند ...

که شما شورش کردن را فراموش کرده اید ... یعنی شما اول باید به همه چیز شک کنید شاید دروغ می گویم ... شما بزرگترین مرجع هستید ... همه متهم هستند ... تا اینکه خلافش ثابت شود ... هیچ کسی نباید خودش را به شکرگزاری و خدا وصل کند ...

به طور نامحسوس و مخفی به خودت نگاه کن بیخیال باش ... اینطوری به خودت زیاد تلقین نکن.. از طریق تصویر سازی خداوند شما را سریع تر و بهتر از همه چیز خلق کرده است ... این که من فروش ندارم هم در سایت یک مشکل هست...

پس بقیه را نخرید ... فقط از من باید بخرید ... بعد به خود طرف مقابل نگاه کنید ... خیلی سخت می توانید به این آقای فروشنده چیزی بفروشید ... چون فروشنده فوق العاده با این کلاه گزاری و دروغ گویی ها آشنا هست ... 


ادامه مطلب ...