ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چرکنویس شماره ۵...اگر چینی یا کره ای بودم و به کار کردن اعتیاد داشتم مثل امشب مطلب می نوشتم طوری می نوشتم که به کارم رخنه کرده باشم الان می فهمم وقتی از نوشتن صحبت می شود . چرا این قدر به آن کلمه چسبیده بودم . انجام می دادم و نیاز داشتم این را درک کنم این تکنیک بر گرفته از چی بود احساس می کنم اگر این تکنیک را یکبار اجرا کنم باعث می شود راحتر کار کنم این مطالب را به قدری انجام می دهم آزمایش می کنم بر فلسفه اینکه تو از عهده ای کار و نوشتن بر نمی آیی و اینکه یک شاگرد نمی تواند به اندازه استاد پیشرفت کند تا وقتی زمینه از این قضیه داشته باشی نیاز داری . به خودت این قضیه را یادآوری کنی . به هر چیزی که فکر می کنم این را نگاه می کنم به خودم فکر می کنم به خودم و مرجع باید خودم باشم نه کس دیگری باید به درجه استادی برسم باید بتوانم از عهده مستقل بودن در زندگی بر بیاییم باید روی پای خودم بی ایستم درست در لحظه ای که فکر می کنی بقیه به تو کمک می کنند ضربه هایی به تو می زنند که نتوانی از جای خودت بلند شوی به خاطر این که من می دانم این کار به خاطر من انجام نشده این کار به خاطر این انجام نشده است من فکر می کردم از عهده این کار بر می آیم اما حقیقت این هست توانایی به هیچ درد شما نمی خورد اگر پولی داشته باشید و چیزی را برای خودتان آماده کنید به چه دلیل داری اینطوری به خودت فشار می آوری چون روزی می توانستی نیازهای خودت و دیگران را درک کنی به دیگران کمک کنی فکر می کنی نوشته های تو به چه درد دیگران بخورد من فقط دارم کارم را انجام می دهم هیچ نیازی ندارم دیگران چه فکری در مورد من می کنند من دارم روی خودم کار می کنم این کاری هست که من باید انجام می داده ام و این شده است به وقتی که این کار به پایان خودش برسد دوباره همان آدم قبلی نیستم من شخصی هستم که یکروز به صورت حرفه ای کار انجام داده است . ادامه مطلب ...