اگر روزی می فهمدید. کار نشد ندارد ؟ چه کاری می کردید؟ اگر آن کار را انجام می دادید زندگی شما عوض می شد . یک آدم عصبانی جلوی آینه نبودید. حالا به شما می گویم . من این پست را نشد . فعل به جمله نمیاد . باید تقلب می کردم . نشد؟ اگر می شد . من مفهوم تر جمله می ساختم . اگر می نوشتی. آن روز ی "که " می نوشتی . زندگی ات به خاطر همان نوشته مطمئن باش. یک قطره تغییر می کرد. قطره کوچک هست . اما هر بار نشد . اگر هر بار میشد . تغییر می دادی . این قطره . 4دقیقه است . دارم . فکر می کنم . امروز را بیخیال هیچ چیز نمی نویسم . فقط برای فکر به چیزی نیاز نداری . برای هر کاری بوده است . وقتی می خواهی . برای به غیر از هر حالی می خواهی . وقتی می خواهی نیاز به خودت می خواهی فکر کنی / چیز به است . اسم خودت وجود نداری . فقط گیر افتاده ای تصمیم های درستی نداشته ای . حرفه گری در نوشتن چیزی می خواهی . برای وقتی می خواهی . برای هر چیزی می خواهی . برای هر حالی می خواهی . نیاز را به هر حال می خواهی . وقتی می خواهی . برای هر حرفی می خواهی . وقتی می خواهی نیاز برای هر حالی برای وقتی می خواهی . برای هر حرفی دلیل های مسخره ای داری . پس می خواهی . وقتی چیزی را دلت می خواهد . هر حالی داشته باشم . نیاز به هر حالی می خواهی . باز و باز برای بی اهمیت داشتن این سالهاست خراب شده . سال هاست . مشتری نداری . به درد نخور هست . این عادت را هیچ کس ندارد . می خواهد . هر حالی می خواهی برای . صداهای به درد نخور چه کسی این را گفته است . من فکر می کردم . بهتر شده ام . اما . این واقعیت نبوده فکر می کردم . بهتر از این نمی شود . اما این راه برای من می خواهم . راحتر از گذشته این کارها را انجام بدهم . وقتی می خواهم . خیلی ضعیف تر از این دیوانه کننده است . صدا های اضافی را باید حذف کنی . صداهای اضافه را نمی شود . حذف کنی . مشکلات را نمی شود . حذف کرد . ضعف را نمی شود . حذف کرد . شروع ضعیف رانمی شود . حذف کرد. درستی را نمی شود . درست کرد. هیچ کاری نمی شود . انجام داد .درد های ذهنی مشکلات را نمی شود . درست کرد. من یک حرفه ای نیستم . حتی اگر معنی هم نداشته باشد . می توانم خودم را توجیه کنم . می توانم هر اشتباهی داشته باشم . پس وقتی فکر می کنی . کارهای خوبی داشته ای حالا باید بهتر عمل کنی . درست نمی توانی کار کنی . خودت را جمع و جور کن . احساس می کنم . همه چیز را از دست داده ام . شانه های آدم های موفق باعث می شود . بس نمی کند . همیشه آدم های موفق روی اوج به شما لبخند می زنند . من مشکل دارم . برای نوشتن . هر چیزی باید کمی استراحت داشته باشم . چرا؟ بعضی موفق می شوند . چرا ؟ من موفق نشده ام . چرا ؟ قسمت من باخت بوده است . چرا ؟ همیشه بازنده بوده ام . چرا ؟ دیگر نمی خواهم . به خودم می خواهم . خودم را توجیه کنم . هر چیزی می خواهم . عذر بهانه های ضعیف ." صفت های بایسته یک رهبر" ="جان سی مسکول= "مسئولیت ". بی خیال . ادامه مطلب ...
05:33و 06:33 دیگر معلوم هست . ساعت هست . تمرین و تکرار کتاب قورباغه را قورت بده! برایان تریسی. تمرین و تکرار . جیم کتکارت: شما تبدیل به همان فردی می شوید که تجسم می نمائید.
اگر حوصله ام نمی رسد . از روی برنامه کاری انجام دهم . باید چی کار کنم ؟ راه حل احساس می کنی . باید تفکر کنی . دید به آینده از طریق افکار و گفته های جیم ران : فردا را تجسم کنی . چی کار می توانم انجام دهم . بحث اشتیاق .صفت های بایسته یک رهبر- جان سی مکسول . اشتیاق . آتش دل . یا خانه متحرک می افتم . انیمیشن . "قلعه متحرک هاول" نویسندگی و کارگردانی :"هایائو میازاکی " تولید 2004 " هر موقع اسم "آتش دل" به میان میاد . به یاد کاراکتر آتش دل هاول داخل این انیمشن می افتم . خارج از بدن شخص بلاخره یک نفر البته داخل چیزهای من در ذهنم دارم . به یاد میارم . شناخت دارم . یک چیزی داخل این پوشه از مغز من چیز دیگری وجود ندارد . یک کار 15 دقیقه انجام بدهم . اینطوری بنویسم . تمرین و تکرار . در بخش کد نوشتن خیلی کم دارم . روزی 15 دقیقه برخی روزها برخی از روزها هم صفر این یک مثال از چیزی بیهوده است . نگاه پایتون print("سلام به همه") خودش یک کد هست . البته در این بخش نتوانستم . منظورم را به چپ به راست باید می شد . ترکیبش از راست به چپ شد . عذر می خواهم . این مثال را هم نمی توانم . بزنم . در بخشی از مغز من انگار هنوز در زبان C++ اینکلود . اینوسترم
#include <iostream>
با این بخش ها کتاب خانه زبان C++ را فرا می خواند . یا دارد کامنت یا توضیح می دهد . فرق زبان جاوا و جاوا اسکریپت داخل چه چیزی هست . به چه دردی می خورد . خود کد نوشتن . الان قبل از این بخواهی ماشین را روشن کنی . کلی سنسور هستند . توضیح بدهند . الان ولتاژ باطری شاید دقیق نمی دانم . اما یک چیزی داخل این اوضاع ولتاژ برق چی هست ؟ شاید یا ماشین الان روغن دارد . شاید من فکر می کنم . درجه حرارت یا باد لاستیک ها چطور هست . کنترل تلویزیون با این وجود منو را فراخوان کرده اید . یا صدا یک روشن شوم . یا نشوم . بعد هنوز چه چیزی امکان دارد . اینطور باشد . یا نباشد . نمی خواهم .
فکر می کنی . شوخی هست . اما ... آره ؟
پاسخ بعضی از سوالات داخل مغز برای شما مبهم باقی می ماند ؟ ابهام شاید هم بله هست . هم نه هست . نه بله هست . نه نه هست .
چی شد .
فکر می کنی . چه اوضاعی را داری مدیریت می کنی . فقط می گذرانی . فقط می بینی . هنوز روی چیزهای فکر می کردی . باید اینطور می بود . بعد از این خیلی از ضرب المثل ها دروغ بوده اند . فقط چیزی هستند . برای احساس امنیت . کارایی ندارند . الان 06:55 این جالب هست . 06:66 ساعت 07:06 دقیقه برابر می شود . با اینجور چیزی . بهتر بدانید . در علم 666 نشانه خیلی خوبی هست . این فقط یک اشتباه هست . 6 نشانه : تناسب اندام هست ؟ فکر نکنم . داخل گوگل زده : ummerology شماره 6 توسط سیاره زهره اداره می شود و افراد مرتبط با آن ملایم، دلسوز، دوست داشتنی و زیبا هستند. آنها شخصیتی مغناطیسی دارند، به تجملات علاقه دارند و بسیار رازدار هستند.
جالب هست . یک تاریخی اینجا ناخواسته وارد شد . جستجو کردم . این تاریخ چه اتفاقاتی این روز افتاده . هر روزی را می خواهید شروع کنید . بیایید : جستجو کنی . یک اتفاقاتی قبل در این تاریخ افتاده است . فقط به یک تاریخ اشاره کرده بود . از روی عدد 6 گیر افتاده بودم . تا اینجا من را پیش برد . خوب تا 3 دقیقه دیگر البته می گویم . تایمر گذاشته ام . کدام تایمر دیگر حتی تایمر هم نمی گذارم . نگاه به ساعت می کنم . باید صبر کنم . خودم را آرام کنم . در آرامش بهتر کار می کنیم . یک مثالی در مصاحبه روزنامه با واشتین پست . داخل کتاب قورباغه را قورت بده ! از خیلی ها مصاحبه شده . چرا ؟ فیلم نامه ات را ننوشتی . پاسخ این بوده . در حال تمام شدن هست . روزنامه نگار فرض را بر این گرفته . هنوز شروع نشده است . حالا جواب این سوال برای من شاید این باشد ؟ از اول این خواسته را نداشتم . باید خیلی بپرسید. نه . این خواسته مال من نبوده . فیلم نامه . من اینجور شخصی نبوده ام . اشتباهی گرفته ای . یک تعبیر هم دارد . 666 ایستادگی در مقابل وسوسه اینجور چیزی هم هست .
این بار چیزی به فکرم نمی رسه. راه برای هر حالی تمام چیزی چرا؟ نمی شود . این بخش خاموش می شود. دست و پاش را گم می کند. همیشه فرار می کند . خجالتی می شود .(خجالتی :اشتباه هست ، بی تمرکز)قدرت خودش را از دست می دهد . حالا دوباره راهی را پیدا می کند یا نمی کند. فرقی نمی کند. راه را پیدا نمی کنی.فرقی به حال کسی نمی کند . به جز خودت . اگر پایانش این باشد. معنی داشته باشد . کافیست.
وقتی معنی نداشته باشد. پاکش کنی قرار می شود .زود به راحتی عادت پیدا می کنی . این و آن(امکانات) را نداشته باشم . نمی توانم کار انجام دهم. کجای این نوشته یا کار به آدم اعتماد می دهد. نه اعتماد(اطمینان) نمی دهد. غیر مستقیم در مسیر یا تصمیم دیگری پیشرفت می کنی . پس احتمال دارد . نوشته بی معنی . داشته باشی. ادامه مطلب ...
چطوری فردا را ببینم ؟(توضیح این قست از اول وجود نداشته یعنی این خط یا جمله بعدی به جمله قبلی ربطی نمی تواند داشته باشد . درهم و برهم نوشته شده این قسمت بعد از سر خط)
شیر آب یا نوشتن . جمله ها رو آب می برد . بعضی وقت ها فقط باید از کنار چیزی عبور کنی . فقط عبور کنی این زمان هم باید بگذرد . باید وقت خودم را مدیریت کنم . حالا موقع کار دیگری هست . اشتباه هست ؟ یا درست هست ؟ به نظر من الان موقع نوشتن نیست . به دلیل همین بود . مدت ها ننوشتم . این کار را انجام ندادم . دلایل خودم را داشتم . پیشرفت های دیگری در زمینه های دیگری به دست می آورید . به این کار ربطش می دهی . اذیت می کند . دکمه روشن شو . با این دکمه چیزی را روشن می کنید . مدت هاست اشتباه فکر می کنی . با دکمه یا سوئیچ نمی توانی . چیزی را روشن کنی . موقعی باید این کار را با قدرت انجام بدهی . باز هم روشن نمی شود . فقط به دلیل این روشن می شود . چون می خواهی روشن کنی . این به ریشه مشکل بر می گردد . چیزی را نباید روشن کنی . روشن کرده ای . احساسی باید آینده را ببینی . پس چرا ؟ باید روشن کنی . خودت را چون می خواهی . کاری را انجام بدهی . پس نمی خواهی . خودت را قویتر از قبل انجام بدهی . این کار را نمی توانم انجام بدهم . برای مثال تعمیر یک چیز پیچیده یا باز کردن چیز را توانایی بستن آن را نداری چیز اشتباه است . احتمال دارد . موقع باز کردن یا بعضی از چیزها را طوری می سازند . هر کسی نتواند آن را باز کند . ابزار لازم آن را ندارد . چطوری آموزش می خواهی . ببینی . چطور چیزی را هرگز قبل انجام نداده ای . این بار برعکس عمل کنی . یاد بگیری . چطوری کار دیگری این بار انجام بدهی . کمی اذیت کننده است . توان انجام این کار را نداری ؟ فقط یک فکر هست ؟ فکر کن می خواهی . به شخصی مثل هنری فورد توضیح بدهی . موتور خطی 8 سیلندر را نمی توان ساخت ؟ حالا اگر زندگی این آدم را بررسی کنیم . چطوری این طوری فهمیده بود . البته به غیر از این چیزی ؟ کارهای انجام داد .روی تعصبی داشت . فقط رنگ مشکی بعد تر راضی شد . ماشین رنگ های دیگری هم می تواند . رنگ شود . حالا فکر می کنی . هر طوری باشد . ذهنیت این کار غیر ممکن هست . باعث می شود . روی چیزهای با اهمیت بدون ریسک بدون چیزی قبل می توانسته ای انجام بدهی . شش دقیقه دیگر باید این کار را انجام دهی . کار را دوست نداری . اگر به خودت فکر کنی . وقتم را هدر می دهم . چرا باید در مورد اعداد این همه وقت تلف کنم . سخت راهکارهای مثل نوشتن باعث می شود . بهتر بعد فکر کنی . از این راه می توانی زندگی بهتری داشته باشی . مسئله را بهتر حل کنی . می خواهم زندگی را به خودم فکر کنم . از دست خودم شاید بهتر نباشد . این طوری مثل قبل بس کنی . فکرش را نکن یک عدد هست . از عهده عدد و پشت سر هم کار کردن . تا وقتی شرایط به همین شکل هست . این کار را انجام دهم . اگر درآمد یا پول کسب می کردی . بهتر می توانستی این کار را انجام بدهی . طرز فکر جیم ران یا روهن . طرز فکر اینجا به من خوب حقوق نمی دهند . اما من اول از همه میام و بیشتر از همه کار می کنم . این طرز فکر . طرز نگاه کردن . طرز دانش بدست آوردن چیزها وقتی چیزی را می خواهی ؟ نمی توانم توجیه کنم . این نوع نگاه یک نگاه با ارزشی هست . من میام موقع کار انجام می دهم . کارهای یاد می گیریم . باعث می شود . درآمد از راه دیگری یا همین کار بدست بیاورم . سخت هست . روشن کردن . دست ها طوری دست های شما از ابتدای کار تا انتهای کار خیلی متفاوت تر از اول آن کار می کنند . من می توانم کارهایم را بیشتر از قبل انجام می دهم . طوری بلد نبودم . فقط وقتی به آینده فکر کنید . یاد بگیرید . به فردا یک ماه دیگر فردا فکر کنید . بعد از ببینید . حتی چشم خود را طوری باز کنید . دیگران این کار نیاز به تمرین دارد . دید فردا را دیدن . فکر کنم . نیاز داریم . نحوه کارایی . نحوه فکر کردن . هنری فورد . را بفهمیم . جملاتی از او باقی مانده است . چرا ؟ نزدیک ادیسون بود . چه چیزهای از دوستانش یاد گرفت . ادامه مطلب ...
یعنی 8 دونه بازدید. بیخیال . 8 عدد کم یا زیاد هست . خوب هست . یا بد ؟ چطوری ؟ 8 عدد دیگر جور کنم . زیاد چیزی اهمیت داری هست ؟ یا نیست ؟ بودن یا نبودن مسئله این هست ؟ از چه کسی بود ؟ هملت. شکسپیر . بیخیال . چون فکر می کنم . پس هستم . اکهارت توله .Eckhart Tolle نیروی حال . پس . همه اش دروغ است . فکر یا صدای درون بعضی وقت ها ما نیستم . فقط ناظر هستیم . بیگناه هستیم . بین دنیا و صدای ذهن . گیر افتاده ایم . ناظر هستیم . ببینیم . تا چی پیش میاد ؟ افکار منفی هم نباید داشته باشیم . بازنده مادر زاد . به این فکر کنیم . من همیشه می بازم ؟ نه . این طور نیست . امکان ندارد . چون هنوز وجود دارم . اگر وجود نداشته باشم . توان نوشتن و پست کردن نخواهم داشت . تا چه حد موثر هستم . باید بیشتر بخوانم . "آرنولد پالمر" جمله های خوبی دار جستجو کنید . انگار گلف باز خوبی بوده . خوب قرار بوده 15 دقیقه بنویسم . بعضی وقت ها خوش حال بودم . بعضی وقت ها ناراحت بودم . باید زود تر این کار را جای تمام کنم . انگار کار بیهوده است . اینجا طرز فکر . از جیم ران . اگر فکر کنی . زندگی بازی و ریاضی هست . الان کوتاهی کرده ام . یعنی بریده- بریده کار کردن . به بزرگ کردن آمار . بیشتر کردن آمار دقت کن . چیزهای . بعدی و . توان . ارتباط نگرفتن از نوع انرژی ذهنی . انرژی توانایی . بارها و بارها خودت را محکوم به شکست می کنی . باید بیخیال . محکوم کردن کنید . در نوجوانی متاسفانه تصمیمات خوبی نکرده ام . انرژی گذشته . هنوز هم باید راهی به دنبال از خود گذشتگی . این اسم اش چی بود . "کوین ترودو" از علاقه ات بگذر از فوتبال نگاه کردن بگذر . حالا چی به دست آورده ام . چی به دست می آوری . هنوز تا حدی . ارتباط عمیق با این الان دارم . چند تا صدای متفاوت را با هم می شنوم . اوضاع را بد جلوه می دهم . الان تمرکز نداشته باشم . همه چیز تا حدی بد بوده . از روزگاری در رختخواب با جان کندن روی صفحه لغزنده ای انگشت روی دکمه اشتباهی تایپ می کند . گرفته تا روی توان نشتسن روی میز کار را از خستگی نداری . سرعت . چیزی در مقابل سرعت چیز دیگر . سرعت فکر را می شود . اندازه گیری کرد . ا شتباه یا اشتباهات گذشته . سرعت فکر مهم نیست . نشان دهنده عدم تمرکز . هست . بیخیال برخلاف هر چیزی در مقابل چیز دیگر امروز چه حیوانی را اول دیده ای . پرنده چرنده ، چه چیزی دیدی ؟ امروز هیچ چیز ندیدم دارم فکر می کنم . به طور کل حتم . آره یک سگ نیرومند سیاه رنگ قوی بود . شاید پرنده دیده باشم . دارم فکر می کنم . امروز هوا چطوری بود . صبح هوا خوب بود . بعد از ظهر بارانی تر بود . چی کار کنم . ربطی دارد . چند روز پیش فکر می کردم . هرگز باران نمی بارد . امسال . بعضی وقت ها فکر چطوری فکر اشتباهی میاد و نمی رود .
ادامه مطلب ...