تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

Daily goal noteیادداشت هدف روزانه

خیال شما را راحت می کنم ... حتی نیاز نیست عمل کنی ... به طور روزانه برای شروع یک چند دقیقه را صرف هدف گذاری کنید .... به طور جالبی من با اهدافم و هدف گذاری خصومت و تنفر دارم ... تا الان این هم نکته جالبی هست ... یعنی وقتی هدف گذاری می کنم به جای پیشرفت دچار عصبانیت بیشتر می شوم ... خودتان را بیشتر بشناسید ... مشکل شما پیدا می شود ... نیاز نیست تاکید عمل داشته باشید ... نیاز به مربی دارید ... این مربی کسی نیست جز خود شما شگفت آور هست ... که کسی به شما پیشنهاد کند ... بیا این کار .... را انجام بدهید   ... بعد شما مشکل داری نمی توانی خودکار را جابه جا کنی ؟ به طور منظم ... پس هر کاری را می توانی فقط قبل آن خودت را بشناس مشکل لیست نویسی و برنامه ریزی داری یا نداری ؟ خصومت شخصی با کارهای از پیش تعیین شده داری یا حتی می توانی این لیست را بنویسی یا ننویسی ... شاید نباید .... انجامش می دادی ؟ 

I'll put your mind at ease...you don't even need to act...just spend a few minutes daily to start with goals....funnily enough I hate my goals and goal setting... So far, this is also an interesting point... that is, when I set a goal, instead of making progress, I get more angry... Get to know yourself better... Your problem will be found... You don't need to emphasize action.. You need a coach... This coach is no one but you. It's amazing... that someone suggests you... Come and do this.... Then you have a problem, you can't do it automatically. move? On a regular basis... so you can do anything, just know yourself first. Do you have a problem with writing lists and planning or not? Do you have a personal enmity with predetermined tasks, or can you even write this list or not... maybe you shouldn't have done it?

جز شکر نمی شود ... کاری کرد .... دیروز 165 نفر صفحه من را باز کردند ... هنوز سر از کار جستجو و سئو و بازدید از صفحه ام نکرده ام سر از کار و ارزش وب و نوشتن هم در نمی آورم اما ... چطوری شده ... ؟ 

قبل یک کارهای کردی که الان داری این واقعیت روبرو می شوی ؟ چرا هزینه نمی کنی ... 

داشتم روی یک حالت کار و وضعیت بدنی کار می کردم ... وسط راه دوباره دچار شک و درد شدم ... گذاشتم کار آن طوری را کنار هدف و همه چیز را یادداشت می کردی ؟ یادداشت کنید ....

چه چیزی را می خواهید همین و بس ؟ بنویسید ... روی کاغذ نه آنلاین ؟ نه با کیبورد نه در چیزی که نیاز به تایپ کردن دارد ...   ادامه مطلب ...

درد ناشی از نشستن بیش از حد طولانی؟ آناتومیPain from Sitting Too Long? The Anatomy

خوب ... 

یک کاری باید انجام می دادم اما دیدن این ویدیو شاید به شما کمک کند ... 

که کمر درد ناشی از کمر درد خود را کاهش دهید و به چه استخوان های فشار می آید ... 

صلب مسئولیت هیچ ارتباطی به من ندارد ....


https://youtu.be/0kU2tNCYTsg?si=DbjEhplF4g0eYHZ3


YouTube (https://youtu.be/0kU2tNCYTsg?si=DbjEhplF4g0eYHZ3)

Pain from Sitting Too Long? The Anatomy behind Prolonged sitting

Prolonged sitting in a flexed posture - Biomechanical Symptoms (Lower Body) Part 

YouTube (https://youtu.be/0kU2tNCYTsg?si=DbjEhplF4g0eYHZ3)

درد ناشی از نشستن بیش از حد طولانی؟ آناتومی پشت نشستن طولانی مدت

نشستن طولانی مدت در حالت خمیده - قسمت علائم بیومکانیکی (پایین تنه)

جف کینی JEFF KINNEY

کتاب خاطرات یک بی عرضه اثر: جف کینی 

یا کتاب های دیگر این نویسنده آدم را به فکر می برد .... البته خیلی وقت هست نگاهی به این کتابها را نگاه نکرده ام موضوع که در آن دقت به خصوصی داشته بی عرضه بودن یا خاطرات یک بچه چلمن یا کتاب های دیگرش فقط من جلد این کتاب ها و اسم این کتابها را دیدم 

تبدیل شونده هستی یا نیستی؟How are you Chetri? Converts

You are not the size of work?

شما اندازه کار نیستی؟

به نظرم من شما یک بی عرضه هستید؟Do I think you are an unsupplier?


حرف تعریفی نداشته باشی لذت نبردن از کاری و انجامش دادن چه لذت مهم هست .... 

توان انجام در ۵ دقیق تعریف کنی چرا از اینکه .....

نمی توانی پیشرفت کنی خوب چرا نمی توانم برنامه ریزی کنم هدف مکتوب من این بوده .....

چند تا جزوه را مطالعه کنم اگر مطالعه کنم و اهدافم را که ۱۰ تا نقاشی که باید بکشم .... به یادم میاره ....

دوباره روزی اینقدر صفحه کتاب باید بخوانم را با یادم میاره ... چرا باید بنویسم حقیقتش اینه از روی اجبار همه کد نویسی همه پست ها را قرار می دهم از روی اجبار خودم را مجبور کرده ام وقتی می بینم 

... حتی قبل از اینکه ..... 

من اینجا چیزی بنویسم....

همه و حتی خودم هم از دست همه این حرفهای تکراری خسته شدا ایم حقیقت صعود آفرینی بیشتر در گفته های افراد بزرگ برای من شده و اینکه اهدافم جدیدم را تکرار کنم....

حقیقت این هست من شجاعت ....انجام تکراری که با من صدمه میزند چرا دیگران هیچ ترسی از این تمرین ها ندارند ....

چرا یک نفر توان تخیل کردن را برای خودش به صورت یک عادت.....

در آورده چرا انگیزه ای باید برای شما ساخته می شد بارها وبارها دچار خستگی شده یا اینکه .... خسته تر از گذشته شده ای ....

تمام این حرفها که در شبکه های اجتماعی خورا ای می شوند تا اینکه....... جای خالی را خودت پر کنی به درد نخور هستی حتی از خودت در مقابل........ بی دفاع هستی مورد تاراج تمام وقت کش های حرفه ای قرار گرفته ای چرا ؟ چون تمایل داری وقت را من کشتم .... حالا برو و دیگر وارد وقت کش های دیگر زندگیت نشو فقط آن ....... جای خالی که دوست داری را اگر به کسی و دیگری لطمه نمی زند و تو را به تمام آن چیزی که دوست داری تبدیل شوی ؟ 

چه چیزی ....به راحت قبول آن چیزی هست که هستی یا آن چیزی هست که به ...آن ترانسفورمرز تبدیل می شوی ؟ ترانسفورمرز تبدیل شو این آخرش را فقط نفهمیدم چی گفتم از فیلم تبدیل شوندگان وام گرفتم......

  ادامه مطلب ...

استعاره سنگ و جمجمه Stone and skull metaphor

داستان پرداخت پول و گوش و فهمیدن که کلاس اول می گفت : قضیه از این قرار بود که قدیم ها بین قبرستان مرده های قدیمی که کسی را نداشتند یک نفر پیدا می شود که پول بسیاری می دهد ... برای اینکه وقتی سنگی را داخل جمجمه کسی بی اندازد اما این سنگ از گوش دیگر خارج نشود .... 

شخص که این داستان را می گفته : منظورش این بوده که وقتی چیزی را برای یکبار به شما گفته می شود ... آن را از گوش خود خارج نکنید یا برای یکبار برای همیشه آن را یادبگیرید ... 

پس پول وقتی به شما پرداخت می شود ... برای یاد گیری ... یک اشتباه را دوبار تکرار نکنید ... دفترچه یادداشت داشته باشید .... 

اما بزرگانی مثل جیم ران اعتقاد داشتند ... قبل از اینکه قدم اول را بردارید : بیشتر یا عموم از انجام دادن تسلیم می شوند ....   ادامه مطلب ...