تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

خجالت به اینShame on this

آیا ما بی نقص هستیم، روزانه من دلم می خواهد خودم را بزنم و کتک کاری می کنم.... این وسط عده ای هم می آیند شما را مسخره می کنند Reading خوانده می شه رئدینگ ردینگ یا رِ َ دنگ چی می شنوی .... کافی یک اشتباه ات را می گذارند دائم به تو می خندند این کار دنیایی اینترنتی هست.... بعد باید با اشتباه کردن رابطه دوستانه داشته باشی .... 

پولهایت را از دست می دهی یا شغلت را وقتی می خواهی دق مرگ شی از دست گوشی قدیمی ت که این کار  

ادامه مطلب ...

نمی بخشمتI will not forgive you

به خاطر خلاقیت می نویسی هزینهای مال دروغ ست هیچ راهی نداری تا خودت را پشتیبان خودت قرار دهی... همه چیز در صورتی  که نمی خواهی کار کنی .... خوب تا با امروز شاید ۴۰ بار شکست خوردم خودم را راضی کنم چیزی قرار دهم .... چیزهایی نوشتم.... اما دوباره پشیمان شدم چشم های خسته هستند .... کوه کارهای انجام نشده رو به افزایش اشتباهاتم ....

اگر دائم ببازی تیم همیشه بازنده داری باور های بازمده داری.... عقاید بازنده داری همه دست به دست هم دادند اینجا بباری ....

پس راحت را عوض کن به سراغ کاربردی شدن برو بنویس انجام ش بده .... چیزی یادم بود ... از کتاب قدیمی مشتی آرام به زمین بزن به دستت در مسیر موفقیت و اطرافیان دلیل موفقیت نیاز خواهی داشت به خودت رحم کن زیاد خودت را سر زنش نکن....

past border حمل گذشته

روزنامه وار دارم اشتباه کار می کنم.... صفحات برتری خفیف اگر قرار بود ۴۰صفحه کتاب الان امروز بخوانم ۴۰ ×۷ برابراست با ۲۸۰ صفحه کسری یک روز کاری پس برتری خفیف برتر از برنامه ریزی هست....آخر روز اثری از تمرین ورزشی و انرژی ش را نداشتم.... تازه فهمیدم یادداشت های مرده ام روی دفترچه ها و کاغذ پاره ها به چه درد می خورند آدم ها می میرند با کوله بار های تجربه واقعیت مجازی یا فلش مموری ذهن دارد روزانه کلی یادداشت و متد را به خاک می سپارد اگر دانش و تجربه های این افراد را نخواهیم دفن کنیم با علم الان مجبور هستیم در فضایی امن و خصوصی داده های مردم را به شکد دفترچ ها یادداشت اکسل یا هر فایلی ذخیره کنیم هزینه تکرار اشتباه شما چقدر هست .... من امروز صبح راجب برناما ریزی صحبت می کنم در حالی که شب در حال افسردگی به خاطر محدودیت و خط قرمز نصب شده می خوابم و فراتر نمی روم ...از پوزیشن بدنی چیزی که فهمیده ام شما باید خط قرمز داشته باشید برای تا کردن کمر یهنی روی صندلی نشستن برخی اوقات ایستاد ها یا دراز کش شبیه خوابیده کار کنید.... به بطور قطع اگر با وسیله های قابل حمل لپ تاپ و گوشی کار نکنید .... سیستم کامپیوتر رومیزی حس قدرت زیادی دارد به شرط آنکه این وسایل وجود داشته باشند به مرور فرد کاربر را مستهلک و عقب مانده می کنند .... 


خوب اشاره کنم همه مطالب بالا حرف مفت هست .... بین روش های متفاوت نه برنامه ریزی دارم و نه برتری خفیف .... شاید برتری عظیم تا زمانی به فروش و درآمد بالا نرسید آرامشی هم نخواهید داشت..... 

درآمد مالی  تقریبن همه چیز را تحت شعاع در می آورد به خاطر تمام چیزهایی که اینجا قرار دادم هزینه فرصت از دست دادم و پشیمان هستم از ندشتنم این نوشتن از من انرژی پول و زمان گرفت.... لعنت وشکایت من به سمت خودم هم هست چرا درگیر حد و مرز روانی و باورهای فکرری هستم.... برای موفق نشدن ...گذشته رهایم نمی کند....

گیر افتادگی در مرز نامرئی

  ادامه مطلب ...

New type of test امتحان نوع جدید

اینجا آماده است اینجا چرکنویس هست خوب من چرکی نمی بینم ... خیلی صاف و درست تر و دنج تر و بهتر هست بدون هیچ ترس و استرسی از اینکه چه کسی می خواهد این نوشته ها را بخواند این چه تاثیری روی من می تواند داشته باشد ... خوب اینجا درگیری ها با کلمات بیشترست خودم را اینجوری ضعیف بین یک سری وازه عجیب و غریب احساس نمی کردم به چه دردی می خوری اشتباهات کلامی مال آدمی زاد هست جالب هست که من نمی توانم تایپ کنم و مشکل دارم با تایپ کردن به چه حال و روزی افتاده ام فکر می کردم راحت تر از این مشکل را با خودم حل کرده باشم مشکلات بزرگی وجود دارند عدم هماهنگی همزمان نمی توانم هم به صفحه کنم و هم تایپ کنم خودم را گذاشته ام و ای مسئله جالب تر که مطالعه رورانه ام را ترک کرده ام این ویژن که می خواهی از خودت هنوز هیچ نوع ویژیگی برایش نساخته ای و جزئیاتش معلوم نیست به اطرافیان خودت باید غلبه کنی الان باید به همسایه های اینترنتی ت و صفحه های دیگر غلبه کنی دیگران از خودشان بودن لذت می برند.... اما از اینکه خودت باشی و سرت توی لاک خودت باشی و کار خودت را انجام ردهی هیچ لذتی نبرده ای اگر سرت توی لاک خودت بود.... فکر کنم ... اینجا فرض اینه همه لاک پشت هستیم 

... خوب چرا؟ من احساس لاک پشت بودن ندارم.... دیوارهای نامرئی و عادت های کا داری مدام داری از همان عادت ها و رفتارهای و تکرار های دیروزی را انجام می دهی ... 

دیوارهای نامرئی و تور های نامرئی یکسری محتوایی تصویری و نرم افزار های تور مانند وجود دارند که وقت آدمی را هدر می دهند تا من اینجا برای شما اسپیک و تالک اِ باوت نکنم... در موردش حرف نزنم.... به من چه که حرف بزنم یا نزنم من باید کار می کردم چه کاری خدا می داند تا سر از این مرحله زندگی در نمی آوردن امیدوار بودم یک کاراته و کاتای بهتری از خودم نشان می دادم تا بازدید و نظر و کامنت بیشتری می داشتم کی حال و حوصله دارد من ....چای من هم یخ کرد .... خیالت راحت شد .... چای من یخ زده است ....عجب سوژه ای چای من زده است در یک استکان چای آن فیلم ژاپنی .... اصلاَ اصلن چای یک چیز پر قدرت هست باید بیشتر از این کلمه استفاده کنم..... چای که یخ می کند ..آدم دلش به حال خودش می سوزد... و این فکر می کنی اگر تنور داغ نباشد نانی به آن نمی چسبد . نمی پزد... با تمام وجود کار کردن روی خط نوشتن خوب صفحه پر انرژی کار کردن با کاری به کار خودت نداشته باش و این کار را انجام بده.... دوست آن است ک ها گیرد دست دوست در پریشانی و درماندگی... به یاد این می اندازد این را کا آدم احساس می کنی با تایپ کردن هم می توانی حرف بزنی روزی میرسد به حال من یک فکری کنی و نظر و فکر خودت را لملی کنی ید این که  به خوبی خودکار می شود دوستدداری بهتر این کار را انجام بدهی امد هر چه پیش می روی می بینی ه انگیزه ای برای تو باقی نمانده است ... بی انگیزه گی من و دست پاچگی همه چیز از یک چیز ناشی می شود از اینکه داشتی تا به الان چه فکری می کردی نقاشی و نه چیز دیگری برای انجام دادن هیچ چیزی ندارم دوست ندارم مردم با من توجا کنند از من بگیرید که من بهترین پرتقال ها و بهترین نوشته ها را دارم من باید از دیوارهای نامرئی و مرزهای نامرئی دهنی فرار کنم چقدر دوست دارم که روی هدفی قفل شوم.... چیزی به کم کاری و پر کاری من نماندا است من دوست داشتم قوی تر کار می کردم اما کو و کجاست قدرت روزگاری ست کا اینجا وجود نداشته است و زمان هم برای آن در نظر گرفته نشدا است پس دایم داری خودت و بقیه و ها ما چیز را ب ها فردا موکول می کردی اگر دانشگاه های پولی دوباره مجبور شوند مدرک تک درس ارائه کنند دوباره حاضر می شوی ... یک درس بگیری و پول آن را پرداخت می کردی؟ آن چه درسی بود؟ تحمل درسهای مشکل؟ ریچارد برانسون فقط انجام ش بده چه فکر بزرگی داشته....

من فقط انجام ش نمی دهم به آن فکر می کنم...آنا این آنا فردیست که وقتی شما اسم ش را نمی دانستی به او می گفتی آنا ... کتابی برای آنا این آنا اسم دختر نیست ...فقط اسم بهتری است از او شاید صدای یک خردسال هست ک ها دوستش را صدا می زند ... می نویسی و می نویسی با فرض اینکه اینجا نوشتن خیلی بهتر از دفتر نویسی دارد یا فایلی از روی گوشی چون اینجا هیجان بیشتری .... 

ادامه مطلب ...

بازنده وقتمI'm wasting my time

گه گاهی میای بنویسی اینجا را با یک کاغذ شخصی اشتباه می گیری و لیست خریدت رو پیاده می کنی .... حالا من چی کار کنم من یک حرفه ای نیستم ... حالا چقدر زمان می بد تا اینکه درک کنم چه اشتباهاتی انجام د او ده ام متاسفانه بازخوردی ندارم.... حمله خوبی نمی توانم انجام بدم میایی شکار کنی شکار می شی ... اینجا برنامه ریزی شده فکری نداشته باشی تولیدی نداشته یاشی فقط جلو بری و همین زندگی معمولی را نداشته باشی ... باید یاد بگیری بهترین با شی از فکر به انگشت نمی توانی انتقال بدهی التماد به نفس نداری احساس می کنی بقیه بهتر از تو عمل کرده ان نباید فکر می کردی که با گوشی می توانی بهتر و سریع تر از اون قدیمی ها می شه کار کرد ... بقیه بهتر از تو می توانند انجام دهند مستر یونیورس آرنولد شوارزنگر و حرفهایی که میزد چقدر نقشه کشید و عملی کرد ... من چقدر نقشه کشیدم و رویا بافی کردم وزنه ها سنگین تر از تر از رویایی من بودند .... قدرت یک برگ کاغذ کا امان برناما ورزشی من بود چقدر در پیشرفت من نقش داشت .. احساس می کنی زیاد داری پست قرار می دهی ... اشتباهاتت را بیشتر می کنی .... یک کاری میای انجام بدهی مشاور خوب نداری .... دوباره شکارت می کنند دیوانه ساز اای هری پاتر نه چیزهای جذاب و سرگرم کننده از تولید کنند متن به مصرف کننده تصویر و حرف دست آخر تو می مانی و یک جیب وقت خالی.....  ادامه مطلب ...