تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

بی نظمی ،درهم برهم بودن ، وسایل اتاق چه خاصیتی دارد ،چه ضررهایی .

امروز دوباره مجبور شدم ، به خاطر گرد و غبار اتاقم را تمیز کنم .کار خیلی سختی بود . حدود 1 ساعت کار خسته کننده . تمام میز کامپیوتر با تمام تشکیلاتی که روی آن بود . نه اجزای کامپیوتر خرده ریز ها را بگذاری یک طرف، بعد شروع کنی گردگیری .

به نظر من وقتی یک هفته دیگر گرد و غبار همه چیز را می گیرید .

البته زمان سربازی نزدیک های یک شهری بودم . 2 ساعت که بیرون بودیم . بعد بر می گشتی . داخل یک نفر به من گفت : پیر شدی . جلوی آینه وقتی خودم را نگاه کردم . ظرف این 2 ساعت تمام سر و صورتم را خاک به طوری تمام سرم سفید شده بود .

دلم به حال شهرهای می سوزد . الان اوضاع خوبی از لحاظ آب و هوایی ندارند . 

خوب الان همه چیز تقریبا اوضاع بهتری از لحاظ ظاهری پیدا کرده است . ولی آیا لازم است . به نظر من اوضاع درهم و برهم . خیلی با حال تر است .

خیلی با نظر خودم موافق نیستم . ولی مثل بعضی از مواقع وقتی همه چیز در هم و برهم است . جای خیلی از چیزها را بلد هستم . ولی وقتی اوضاع روی نظم باشد .

خیلی از وسایل سر جای خودشان می روند . به خاطر همین باید کمی وقت صرف کنی تا آن وسیله را بیاوری .

بعضی از مواقع وقتی یک کار یا وسیله جلوی چشمم است . بیشتر آن کار را انجام می دهم . وقتی آن کتاب به جای خودش می رود .

اصلا به یاد آن کتاب نمی افتم ، یا آن کار .

بعضی مواقع ای در مورد من درهم و برهم بودن بهتر است . الان که دارم اتاقم را نگاه می کنم . انگار همه چیز درهم و برهم است .

کتاب های که کف اتاق هستند . ولی انگار دیدنشان برای من عادی شاده اند .

عحب حادثه غم انگیزی ولی خود من هم الان متوجه شدم ، دیگر نسبت به راه کار در هم و برهم بودن ، واکسینه شده ام . انگار کتاب های را که باید هر از چند گاهی نگاهی به آنها بی اندازم ، را فراموش کرده ام .

عجب نکته با حالی .

کجای این قضیه با حال بود ، تاسف بار ، غم انگیز بود .

انگار یک میلیون کار ناقص دارم ، امیدوارم ، قبل از اینکه عمرم تمام شود ، حداقل نه زیاد 5 یا 8 تای از این کار ها را انجام دهم .