تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

شطرنج زندگی

شاید توانایی این کار را داشته باشم ، هر چه پیش می روم ، می بینم ، با چیزی قویتر از آن چه فکر می کردم ، سر و کار دارم ، انگار مواقعی که خسته تر هستم ، اصلا موقع خوبی نیست ، برای تصمیم گرفتن ،

انگار نمی خواهم راه خودم را درست پیدا کنم ؟

انگار ، نه انگار یک روز گذشته است ، ولی من هیچ کار مفیدی انجام نداده ام ،

گاهی آدم روی باخت است . ای کاش میتوانستم ، باخت را برد تبدیل کنم ، ای کاش می توانستم ، حرکت بعدی بازی را تشخیص دهم .

مهره های شطرنج چه حرکتی خواهند داشت . 

انگار فکر می کردم ، که دست ذهن فریبکار خودم ، را خوانده ام ، ولی انگار هرچقدر پیشرفت می کنم ، راه های حقه زدن این که سر یک آدم رو خودش کلاه بگذارد ، پیشرفته تر و جدید تر می شوند .

یک روز می رسد ، که روزی است ، که تمام نقاط که روی آن حساب می کردم ، از دست خواهم داد ، مثل سربازهای باز شطرنج فیل ، رخ ، اسب ، وزیر باید جوری بازی کنید ،

در زندگی شاه خود را حفاظت کنی . مراقب تمام مهره های حریف باشی .