تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

علاقه به کار

الان دوست دارم ، فرار کنم ، خوب چرا ؟

تا حالا شده است، یک کاری رو شروع کنید ، بعد از انجام دادن آن پشیمان شوید ، وسط راه نخواهید ،انجامش بدهید ، دو راه دارم ، یکی این که فرار کنم ، یا فراموش کنم ،

دومی این که یک طوری این پست رو هم بنویسم ، باید غلبه کنم ، بر این حس .

ولی احساس می کنم ، علاقه به این کار ندارم ، بعضی از آدم ها بلاخره کاری رو انجام می دهند ، با علاقه آنها سازگار نیست، بلاخره هر کسی باید ، یک کاری داشته باشد ، بیکاری هم ، بد چیزی نیست ، خیلی از آدم ها با این مشکل مواجه هستند ،باید فکری داشته باشم ، به این وضعیت خاتمه بدهم ، روزی می رسد ، می توانم ، بر مشکلاتم غلبه کنم .

شاید یک روز با دیدن این ، که می خواهم ، پست جدیدی بنویسم ، مشکل نداشته باشم ، ولی فعلا دارم ، از این کار اصطلاحا احساس رضایت نمی کنم ،

یک کار که باید حتما انجام دهم است ، بین کسی که به کارش علاقه دارد ، کسی که با اجبار کاری را انجام می دهد .

کار هر دو نفر خیلی فرق وجود دارد ، مسلما کسی که با علاقه کاری را انجام می دهد ، عاشق کارش است ، وقت به راحتی برای او می گذرد ، شاد تر است ، تا کسی با اجبار کاری را انجام می دهد .