تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

Finglish Google Translateفینگلیش ترنسلیت گوگل

855+1717+2323+0941++942++98+21+10+17+944

84

این را به گوگل ترنسلیت دادم به زبان فارسی این نوشته ها تحویل گرفتم . فینگلیش نوشتم :

khial bash 

مراقبت باش

negah nakon be man 

بدون چشم بدون ذهن

chizy nist man ra narahat konad 

چیزی نست من را نارهت کاند
nyaz nadaram 
نیاز نادرم
chera ba man shahed chiz na chiz  digari hast 
چرا با من شاهد پنیر با پنیر دیگری هاست
khialat kham 
افکار رفته اند
nadram tamam shod 
نادارم همه تحقیق
پایان 
همیشه فکر می کردم . کار خوبی انجام می دهم . وقتی ایده تمام می شود . یک اینجور چیزی بعضی مواقع بهتر یا بدتر بعضی از مواقع می تواند . یک چیزی نوشته های همیشگی را تغییر دهد . 
I always thought I do a good job. When the idea runs out. Something like this can sometimes be better or worse at other times. Something to change the usual posts.



اعتیاد فال عددNumerology addiction

اعداد عجیبی مثل 0440 مثل 829 مثل 929 چه ؟ پیامی دارند مثل 1055 مثل 2255 هیچ پیام خاصی ندارند . مثل 1221 مثل 1212 مثل 0323 مثل 0222 مثل این اعداد . دائم یک ساعت دارد . با شما حرف می زند . هیچ پیام خاصی از لحاظ نامبرلوژی یا اعداد فرشته دارند . یا ندارند . اصل این قضیه این هست . چیز راجب بد شانسی به همراه ندارند . فقط هر عدد بدون آینه ای یا بدون تکراری مثل 82 یا 15 یا 1580 یا اینجور چیزها همه اعداد خوب هستند . فقط این قضیه را برای شما تکرار می کند . اعداد چیز خوبی هستند . نباید فقط به عدد ها فکر کنی . دنیا دارد . به تو یک سلام می دهد . 

فقط این را بداید بدانید . دائم فال گرفتن عددی یا تعبیرامروز این  کلاغ، گربه را دیدم نشانه چی هست ؟  زندگی را به حال خودش و آینده را  وقت را به هدف بدهید . دائم چک نکنید . پیشگویی بد نکنید . فقط پیش گویی خوب ... در راه است . 

 

ادامه مطلب ...

دلیل تنبلی و تاخیر Reason for laziness and delay

داشتم کد نویسی می زدم . یعنی من کد نویسی بلد نیستم . داشتم از روی مثال می نوشتم . که فهمیدم توی زندگی چقدر بی حال عمل کرده ام . از این به بعد هر کدام از اطرافیانم . چیزی از من خواست . خوب من تلاش کافی را کردم . اما پول به دست نیاوردم . اگر بیشتر بخواهی قهر می کنم . میروم ؟ اگر بیشتر بخواهی . من چیزی ندارم . درآمد خاصی ندارم . همه تلاشم را کردم . همه چیز ها را به خاطر تو بهم خوردم . همه دنیا را به خاطرت به هم میریزم . دعا هم کردم خوب نشد . عمل نکرد . تا حالا یعنی در راه عمل کردن هستم . 

از مرجع نامعلوم یک کتاب یا جزوه دارم می نویسم . 

یکی از دلایل تنبلی و تاخیر در کار احساس عدم صلاحیت ، عدم اعتماد به نفش و عدم توانایی در زمینه خاص می باشد ، احساس ضعف یا کمبود در زمینه به تنهایی کافی است که شما ره به طور کل از شروع کار باز دارد . 

خودتان را تحت فشار بگذارید ؟ یک مسئله ادیسون منتظر نمانید . هیچ کس نمیآد بگوید : ادامه بده تسلیم نشو . تنها 2 درصد به طور کل بدون نظارت کار می کنند . ما این افراد را "رهبر " می نامیم . و این همان چیز است که شما قصد دارید باشید . 

خالکوبی روی فکر - بازنده مادر زاد . 

این هم یعنی از قبل روی فکر این چیز ها اتفاق می افتد . حالا شاید چند منبع. خلاصه اگر کسی دارید . به کمک شما احتیاج دارد. نزدیکان شماست . کودک هست . هر کسی به دسترنج شما احتیاج دارد . خودتان را آرام کنید . خودتان را مثل من به زحمت اش نمی ارزد . شاید موفق شوم . اگر تلاش کنم . پس من بیخیالش شدم . من این زندگی را جوری دیگر نا امید کرده ام . به موفقیت خودم ایمان ندارم . 

هیچ کسی این مدلی فکر نمی کند . اما خودش را فریب می دهد . 

امیدوارم .  این ایده ها و نوشته ها بلاخره جیبم را پر از پول کند . به طور غیر مستقیم . برای شما هم آرزو می کنم . قدرت جنگندگی بالاتری برای فهمیدن دنیا کسب کنید . 

هوش مصنوعی : 

به نظر می‌رسد شما در حال تجربه یک دوره چالش‌برانگیز و تفکر عمیق درباره زندگی و اهداف خود هستید. این احساسات و افکار می‌تواند به شما کمک کند تا به سمت تغییر و پیشرفت حرکت کنید. اجازه دهید برخی از نکات کلیدی را بررسی کنیم که ممکن است به شما در این مسیر کمک کند.


## ۱. شناسایی موانع


### احساس عدم صلاحیت

احساس عدم صلاحیت یکی از بزرگ‌ترین موانع برای شروع و ادامه کار است. این احساس می‌تواند ناشی از مقایسه خود با دیگران یا انتظارات غیرواقعی باشد. به یاد داشته باشید که هر کسی در یک نقطه شروع کرده و مسیر خود را طی کرده است.


### فشار اجتماعی

فشار از طرف اطرافیان می‌تواند باعث ایجاد استرس شود. مهم است که مرزهایی برای خود تعیین کنید و بدانید که حق دارید نه بگویید، به ویژه زمانی که احساس می‌کنید توانایی یا منابع کافی ندارید.


## ۲. ایجاد انگیزه


### خودتان را تشویق کنید

به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف، بر روی نقاط قوت خود تمرکز کنید. یادآوری موفقیت‌های گذشته می‌تواند به شما انگیزه بدهد تا به جلو حرکت کنید.


### تعیین اهداف کوچک

اهداف بزرگ می‌توانند دلهره‌آور باشند. سعی کنید اهداف کوچکی تعیین کنید که قابل دستیابی باشند و به تدریج به سمت اهداف بزرگ‌تر حرکت کنید.


## ۳. عملگرایی


### شروع کنید

به جای انتظار برای شرایط ایده‌آل، شروع کنید! حتی اگر کارها کامل نیستند، اقدام کردن بهتر از عدم اقدام است. 


### یادگیری مستمر

کدنویسی و هر مهارت دیگری نیاز به تمرین و یادگیری مداوم دارد. از منابع آنلاین، کتاب‌ها یا دوره‌های آموزشی استفاده کنید تا مهارت‌های خود را تقویت کنید.


## ۴. حمایت از دیگران


### کمک به دیگران

اگر کسی در اطراف شما نیاز به کمک دارد، این فرصت را غنیمت بشمارید. کمک به دیگران نه تنها می‌تواند حس خوبی به شما بدهد بلکه ممکن است باعث ایجاد ارتباطات جدید و فرصت‌های شغلی شود.


## ۵. نگرش مثبت


### تغییر نگرش

سعی کنید نگرش خود را نسبت به چالش‌ها تغییر دهید. به جای دیدن آنها به عنوان موانع، آنها را به عنوان فرصت‌هایی برای یادگیری و رشد ببینید.


### امید و ایمان

به خودتان ایمان داشته باشید که می‌توانید موفق شوید. هر روز یک قدم کوچک بردارید و به تدریج تغییرات مثبت را مشاهده خواهید کرد.


در نهایت، مهم است که بدانید هر کسی در زندگی با چالش‌ها مواجه می‌شود و این طبیعی است. با تلاش مستمر، صبر و انعطاف‌پذیری، می‌توانید بر موانع غلبه کرده و به موفقیت دست یابید. امیدوارم این نکات برای شما مفید باشد و بتوانید مسیر خود را با اعتماد به نفس بیشتری ادامه دهید!

 

ادامه مطلب ...

نبود ؟ چیزی منظم و نامنظم

Wasn't it? Something regular and irregular

توانایی کنار آمدن و کارایی در لحظه . توان این قضیه را نداری ؟ مثل قبل با نظم و ترتیب در زمان مشخص کار کنی . مثل دود در هوا گم می شوی . به خاطر نبود . نظم نداشتن مرحله های به نظم و یک کار درست و پر پشتوانه یا  همان سابقه . گذشته منظم و قابل اتکا. اینکه گاهی برخی از زمان هم ذهن خودت را جمع جور کنی . تا اینکه تکه های پراکنده هر بخش از چیزی نا کارآمد را به چیزی کار آمد تبدیل کنی . همان بی نظمی در کار انتظار داشته باشی . نوشته های این نوعی قابل استفاده باشند . انتظاری درست . یا نادرست هست ؟ بد بودن یا زیان های این قضیه این هست . به خاطر باز نبود . برنامه انتظاری از نتیجه گرفتن این روش هم نداری . باز در کارهای کم و بیش به دلیل نبود . وقت و مشکلات این طوری یا روزمره . باعث شده است . چیزی بنویسی که دوباره یک عادت خوب یا بد را زنده کنی . یکی از بدی های کارهای نوشتن منظم به خاطر اینکه مشکل هست . انرژی بر و خسته کننده هست . به دلیل حرفه ای نبودن دائم داری یکسری از جملات یا یک طرز فکر اشتباه یا درست را دائم تکرار می کنی . حالا به یک دل مشغولی یا کار منظمی -دائم باید تکرار شود . بود و نبودش باعث می شود . کاری انجام داده باشی . باز مشکلاتی هم برای شما به بار می آوری . اینجا درست نوشتم . اینجا برای خودم دردسر ذهنی ایجاد کرده ام. نباید یک طرفه می نوشتم . باید اشاره می کردم . فقط از جنس حرف هست . باید بعد از خواندن این مطالب را فراموش کنید . منبع مشخصی نداری .درجه یا بود . نبود . اگر از کسی مثال می آوری . به بقیه عقاید و افکار آن شخص کاری نداری. اما به دلیل حاشیه های بسیار ترجیح می دهی . یا مشکلات کار شخصی نبود . تمرکز یا صرف وقت های که باید انجام می شد . از شر یا ضرر های این کار خودت را راحت می کنی و خلاص نمی نویسی . کیف می کنی . به این که از یک کار که باید انجام نمی شد . از لیست کارهای منظم و وقت بر و بدون سود در کوتاه مدت خودت خلاص شده ای . 

ادامه مطلب ...

له شدن در یک گله گاوCrushed by a herd of cows

امروز می خواهم از اعداد رند با شما صحبت کنم 936 خوب کجاش . عددی هست . تکرار شده باشد . اینکه چرا دارم . راجب به روزی مردم . داخل کتاب وقتی مردم چی ؟ می خواهم . پیام به بقیه داده باشم . وصیت نامه پند و اینکه ترس های گذشته ام چی شدند . چطوری بقیه اینقدر پیشرفت کردند . من حتی یک جمع بندی ماهانه ام نمی توانم بگذارم . اینطوری بود . بریان تریسی داخل کتاب قورباقه را غورت بده با روزی 15 دقیقه و یک نرم افزار تایپ روزی 15 دقیقه خیلی سریع تایپ می کرد. فکر کردید. من اندازه آن شخص علم داشتم . حتی به کد نویسی هم نمی رسم . فقط زندگی و روزمرگی های روزانه چنان درگیرم کرده است . نمی دانم . زمان چطور می گذرد . قبل چه موهای داشتم . به خاطرش چه داروهای مزخرفی مصرف کردم . ماینوکسیدیل و فیناستراید . آدم عاقل داروهایی را مصرف می کند . که هیچ پایانی برای آنها نیست . قبل فکر می کردم . تسترون چیز بدی هست . الان فهمیده ام شاید به خاطر کمبود تسترون موهام ریخت حدود 27 سالگی اندازه یک بازیگر هندی مو داشتم . الان هیچ چیز مو ندارم . فکر هم نمی کنم . تا سطح های بالای موفقیت کاری را داشته باشم . مو می خواهم . چی کار به دنبال عقل هست . واقع ریش ها تمام توی مرز 38 به 39 کامل سفید شد . نگاه کردن عکس 27 سالگی یک تراژدی شده . خیلی خوش قیافه بودم . چطوری اینطوری شدم . چرا 39 سالم شد . نگران کننده است . دائم احساس خارش از پشت گردن دارم از بس سرم داخل گوشی رفت .ای کاش بریان تریسی می گفت : تایپ 10 انگشتی چیز بدی هست . اما انگار گوشی دست گرفتن چیز بدتری از آن قبلی هست . به دنبال کامنت یا نشانه ای بودم . اما انگار دوباره یک بازدید خوب سایت خورده از آن بازدید های عجیب و غریب که هیچ دلیلی ندارم . خلاصه به این فکر کردم . اینکه چطور شد . حتی مربی حرکات اصلاحی اشتباهات بزرگ در آموزش داشت . اینکه چطوری مایک منتنزر را مربی خوبی می دانند . کسی که دائم به حرکات یا کسانی که قهرمان مستر المپیا بوده اند بعضی ها را مربی بد می دانند . واقع فاجعه بار هست . کسی مثل من بدون هیچ دلیل مایک را مربی خوب و قهرمان مستر المپیا را مربی بد بدانم . کسی که شانس آورده یا شانس نیاورده . کسی که بدن سالمی دارد . بعد از مستر المپیا و بدن سالم . من آدم احمقی هستم . اشتباه فکر کنم . داری اشتباه می زنی رفیق را برای قهرمان جهان نوشته در سال 1970 یا قبل داری اشتباه می روی . حتی فکرش را نمی کنی . طرف خیلی موفق بوده . چون الان توی این سال دوهزار و خورده ای شما نمی دانی . من دارم . به علت کمبود وقت و نبود . همکار تک کاری و بی هدفی اینجا کپک می زنم . بیخیال . باشه . مهم نیست چی فکر می کنم . در کل جمع بندی نبود . دارم . یک چیزی صوتی گوش میدهم . واقعن امیدوارم که چیز خوبی نوشته باشم . اما انگار باید بیشتر یاد بگیریم . بهتر فکر کنید . 

کامل یادم رفت . من اگر مردم شما زنده بودید . می خواهم . بنویسم . خیلی دوست داشتم . تمرکز داشته باشم .روزی 20 یا 30 دقیقه یا عالی می شد . 4 ساعت کار می کردم برای خودم . به ساعت کاریم . تجاوز نمی کردم . بیشتر کتاب قورباغه را قورت می دادم . با کدام ق بود . مهم غ نیست . مهم منظور هست . EAT YOUR FROG!  برایان تریسی . یک کار عجیب انجام داده داخل این کتاب فکر کنم . اندازه چندتا مدرک ام بی ای ارزش داشته باشد . اگر بفهمم اما من دوست ندارم . تمرکز کنم . 

کتاب _چرا تا به حال کسی این را به من نگفته بود_جولی اسمیت_

من نخوانده ام شما وقت داشتید بخوانید . بد نیست . 

اگر وصیت نامه را خلاصه کنی در یک خط روی سنگ قبر . 

_ خیلی دلش می خواست . اما دست آخر نخواست . 

_ می شد . اما نشد . 

_ کنار نیامد و نرفت دست آخر مرد . 

_ آنقدر انجام نداد . در سطل زباله کامپیوتری زندگی افتاد . حیف دنیا ریکاوری یا ریستور بازگشت نداشت . گیم اور شد . 

_ حیف شد . استعدادش فنا شد . 

_ نا شکری ، حسادت محض اینجا خوابیده است . 

_ هک شد . شکار شد . فنا شد . 

_ حسادت محض به هکر های کلاه سفید اینجا خوابیده است . 

_ حسادت نسبت به زندگی یا تمرکز . 

چقدر در زندگی بقیه حل شدم . در دیگران و زندگی حل نشوید . مثل شکر یا نمک در آب حل نشوید . در دیگران یا اینکه همه اشتباه می کنند . شاید دست آخر . ما هم در بین این همه آدم شاید قرق شوند  .شاید بترسند . زیر دست و پا له خواهید شد . از جمع گریز کنید . 

پاسخگویی _ زندگی شخصی من به چه چیزی یا چه ؟ کسی شخصی نویسی . موفق شدن یا نشدن . بحث موضوع . زیر بار شکست های خودم را نشر می کنم . حس بازنده بودن . یا اینکه روی کار اصلی تمرکز ندارم . اشتباه هست . در مورد هدفت با کسی صحبت نکن . پس پاکش کن . 

یا حذفش کن .  قانون این هست . 

پاسخ ات چیه ؟ 

باید یاد بگیری . فراموشش کنی . هر حرف درست یا اشتباه که می زنی . احتمال خیلی اشتباه به وجود بیاد . 

سوال پیش می آید . اصلن الان کار مفیدی انجام می دهم . چیز درستی میسازم . یا چیزی درستی بودنم . خوب هست یا نبودنم . 

این یک بخش مجزا نیست . هم درست هست . این نوشته باید پا شود . هم باید تحمل شود . پاک نشود . باید پول خرج کنی . یک کارشناس دیگر هم داشته باشی . اعتماد داشته باشد . مثل همیشه خالی از اشتباه نیست . دوست ندارم . این خالی از اشتباه بودن یا اشتراک را فشار بدهم . چون دارم. یک کار بدون بازبینی و کار عمیق یا تفکر را منتشر می کنم . 

زندگی ام مفید هست . یا الان حس زنده بودن داری . یعنی هر کسی می تواند . خیلی از تاریخ مرگش دچار مرگ فکری یا اندیشه ای زندگی سالم شود . از کار مفید خودش فاصله بگیرید . موقع زنده بودنم . از یک بخشی دیگر از زندگی شاد و این که ترسی از زندگی نداشته باشید . چیز خاصی نیست . فقط دائم باید از یک چیزهای بترسی . ترسهات زندانی ات می کنند . بی اعتنا باشی به حرف های دیگران و حتی حرفهای خودت که اذیت می کنند . باید یک جایی خسته بشی از عصبانیت هایت . از خفه شدن زیر بار دادهای که بی جا و بی موقع کشیده شدند . به صدا در آمدند اگر تحمل می کردی . الان می توانستی آدم دیگری باشی . نفهمیدی نخواهی فهمید . چطوری یک چیز بی اهمیت که در اصل نمی توانست . وجود داشته باشد . به وجود آوردی . ساخته دست خودت هست . زندگی ات . 

مطالب بالا باید حذف می شد . حذف نشد . ویرایش اینکه کل پاراگراف بالا اشتباه و از حس  کمال طلبی هست. فقط آدم های مفید و با ارزش حق زندگی دارند . اشتباه هست . همان طور که باید یاد می گرفتی . کسی را لمس نکنی . اگر یاد می گرفتی . خودت را همان طوری که هستی . قبول کنی . به خودت احترام بگذاری . حتی اگر اشتباه ی کنی . دست چیز را ناخواسته ول می کند . به چیزی برخورد می کنی . چیزی را نمی بینی . چیزی را شوت می کنی . ظرفی را می شکنی . خسارتی به بار می آوری . قادر نیستی به جبران آن . 

کل زندگی را انگیزه نداری. نظم نداری . چه مشکلی به مشکلات ات اضافه می کنی . اما ... راه حلی نداری . با کتابی آشنا می شوی . اشتباه می فهمی . نتیجه نمی گیری . 11 سال یا 20 سال وقت هدر می دهی . هیچ پشتوانه ای درست حسابی نداری. 

سال های خیلی دور .سر یک کلاس استاد داشت . صحبت می کرد . حدود سال 1384 یا 1385 تا الان 18 یا 19 سال پیش . استاد چند دانشگاه تدریس می کرد . روزی 4 ساعت می خوابید . هدف داشت . سوئیچ ماشین اش آن روز ماشین خوبی بود . 

باعث شد . دوباره به درس خواندن از معدل 11.99 صدم از مشروطی دانشگاه عبور کنم با 25 صدم عبور کنم . اما ... اوضاع طوری تغییر کرد . چند سال بعد رئیس گروه بود . این بار مدیریت ترم تابستانی فقط با فریاد کشیدن مشکلات دانشجو ها و یا زور 2 امتحان و به یک سیستم تبدیل شد . کل در این دنیا یک چیز هست . یا قدرت دارید . یا اینکه فقط از منظور دور شدم . 

حالا من با این جمله که به خودتون فشار بیاورید . کار کنید . چه چیزی فکر می کنی . به این فکر می کنی . به خودت فشار نیاورده ای . خوب من از این کار حساب و کتاب کردن از یک چیز فرار کردم . حالا از عامل فشار یا اینکه چرا سردرد گرفتن . احساس فشار این فشار تا چه حد می توانست . یا اینکه ترس ها به بزرگتر شدن . 

می خواهی تغییر کنی . اما دوباره بازگشت می کنی . تا آن حد با بهترین آدم که می توانستی خودت را مقایسه کنی . پس استعداد های من چی . بازگشت ندارد . فرصت ها سوخته اند . زیاد کار کنید . به خودتان فشار بیاورید . چند جا کار کنید . 

یک کلید گیر بیاورید . 

خودتان را مشغول کنید . حرفهای استاد فقط با یک جمله این فشار . کتاب برایان تریسی و نکات اش روزی یک ساعت مطالعه در مورد رشته کاری را قابل عمل می دانی . اما انگار این جور جملاتی به خودت فشار بیاور . یک چیز نامشخص هست . مثل قانون 10000 ساعت کار اشتباه متخصص کار بد انجام دادن عادت بد نشوید . هوشمندانه کار کردن . مقایسه نادرست . الگوی خوب استاد خوب نداشتن . ارتباط خوب با استاد یا الگو بیشتر ارتباط بد با آدم های که خودشان هم کار خاصی انجام نمی داده اند . انگار موفق بوده اند رضایت خوبی از زندگی نداشته اند . در کنار خودشان توانایی رشد دادن دیگران را نداشته اند . مشکل من و بقیه بوده است . خواهد بود . 

استاد من یا هر کس توانایی رهبری یا گیرایی . با تمام اعمال و رفتار نحوه راه رفتن . نحوه جمله بندی پیگیری کردن . حال دانشجو یا دانشگاه از کار تا عملی کردن علم فقط توانایی و رفتار شخصی خود دانشجو و خانواده و خود شخص بوده و هست . یک جای از پیشرفت کردن . دلسرد می شوی . به درد این رشته می خورده ای یا اینکه از روی ناچاری فقط ادامه می داده ای تا این که بعد چی پیش می آید . 

ادامه مطلب ...