تجربه های شخصیPersonal experiences

تجربه های شخصیPersonal experiences

خودشناسیSelf-knowledge
تجربه های شخصیPersonal experiences

تجربه های شخصیPersonal experiences

خودشناسیSelf-knowledge

Movement 3 حرکت۳

چند دقیقه فکر می کنی .... بهتر از قبل انجام ش داده ای.... با جمله بالا یک راه حل خوب .... به خاطر جای تازه ای که قرار گرفته ای باید بر گردم سر جای خودم اونجا  که این همه راه داری پس صحبت از باز کردن دروازه های تازه محل جدید برای کار کردن و قدرت گرفتن چی بود .... حس من باید دوباره تلاش کنم.... راه حل تازه ای پیدا کنم... نیاز به حمله ای متفاوت دارم.... حتی یک لحظه هم نمی توانم تصور کنم به اینجا بر گردم و دوباره اینجا کار کنم در حالی که حس خوبی دارد.... نیاز به تمرکز داری باید همه جا توان کاری داشته باشی... لجاجت کار کردن همه جا و همه زمینه های موجود قرار نبود اینطوری کار کنم.... نوشته ضعیفی هست.... نوشته قوی هست.... چیزی به ذهنم نمی رسه... باید برگردم سراغ کارم چرا باید برنامه ریزی پیچیده و زمان داشته باشی .... باید ۳ حرکت بعدی را برنامه ریزی کنید .... زمانش مشخص باشه... باید نوشتن برات راحت باشد وقتی ناراحت بنویسی مثل الان پیشرفت نمی کنی باید با اعماق وجودت احساسش کنی.... برو سراغ برنامه ریزی کردنت .... وقت صرفش کن....  ادامه مطلب ...

ایمان داشتن believe

شگفت زده خواهی شد .... اگر بدانی چقدر نزدیک بود موفق شوم اما یکباره همه چیز تغییر کرد .......l

چه چیزی تغییر کرده من همان موجود قبلی هستم در حال فکر کردن هستم . می خواهم کاری کنم . اما ایده ای به ذهنم نمی رسد . مجبور شدم باز هم تجدید قوا کنم دوباره مثل قبل کار نمی کنم . خیلی زمان خواستم بخرم اما موفق نشدم . می خواستم یک تکه کارهایم را انجام بدهم . اما کارهایم را تکه تکه انجام ندادم نیاز داشتم به اینکه فکر کنم . کارهایم را خورد کردم . دست آخر ناقص شد این تکه ها که به هم چسباندم مثل توپ چهل تکه شد . خوب همین جور پیش می رفتم و می نوشتم . باز شبکه اجتماعی را باز کردم . احساس کردم اگر ۲ جمله بخوانم خودم مرا در فضایی کاری خودم نمی بینم این مسئله وقتی بدانی . یک چیز عجیب وجود دارد حرفه ای ها چه دارند که من ندارم من خیلی این مدت نیاز داشتم . کسی باشد به من کمک کند . نیاز داشتم ارتباطی برقرار کنم . این ارتباط برقرار کردن . همه می خواستند این ارتباط را برقرار کنند . من هیچ وقتی صرف این ارتباط برقرار کردن به هر زبانی یا به هر تلاشی را نتوانستم ایجاد کنم . کارم را گم کردم . کاری را که به راحتی انجام می دادم . نیاز داشتم بدون هیچ دستمزدی برای خودم کار کنم . انگار اشتباه کار می کردم . تا کی بدون هیچ پولی اینطور می توانی کار کنی  . برای خودت جریمه و هزینه این کار بیشتر هست . انگار این که دنیا به کارهای ناقص هیچ احترامی قائل نمی شود . چرا باید به پایان برسانی به هر قیمتی این کارها را به خاطر چه کسی می خواهی درک کنی . دنیا دارد به طور دستور می دهد . من می خواهم به تو یک درس بزرگ بدهم . درسی که می خواستی . اگر سوادی نداشتی . اگر می خواستی با من و خودت این راه را قدم برداری می توانستی حتی از دور این کار را مدیریت کنی می خواستی آرامش داشته باشی می خواستی بدانی این قدرت را داری . این قدرت را داشتی اما ایمان و اعتقاد را نداشتی که می توانی از پس حرفهای منفی دیگران بر می آیی پس اگر نداشتی چرا باعث شدی خودت به خودت احترام بگذاری اگر به خودم احترام نمی گذاشتم . امروز اینجا نبودم فقط به خاطر دل خودم این چیزها را بنویسم . که دل خودم خوشحال باشد .   ادامه مطلب ...

خجالت به اینShame on this

آیا ما بی نقص هستیم، روزانه من دلم می خواهد خودم را بزنم و کتک کاری می کنم.... این وسط عده ای هم می آیند شما را مسخره می کنند Reading خوانده می شه رئدینگ ردینگ یا رِ َ دنگ چی می شنوی .... کافی یک اشتباه ات را می گذارند دائم به تو می خندند این کار دنیایی اینترنتی هست.... بعد باید با اشتباه کردن رابطه دوستانه داشته باشی .... 

پولهایت را از دست می دهی یا شغلت را وقتی می خواهی دق مرگ شی از دست گوشی قدیمی ت که این کار  

ادامه مطلب ...

نمی بخشمتI will not forgive you

به خاطر خلاقیت می نویسی هزینهای مال دروغ ست هیچ راهی نداری تا خودت را پشتیبان خودت قرار دهی... همه چیز در صورتی  که نمی خواهی کار کنی .... خوب تا با امروز شاید ۴۰ بار شکست خوردم خودم را راضی کنم چیزی قرار دهم .... چیزهایی نوشتم.... اما دوباره پشیمان شدم چشم های خسته هستند .... کوه کارهای انجام نشده رو به افزایش اشتباهاتم ....

اگر دائم ببازی تیم همیشه بازنده داری باور های بازمده داری.... عقاید بازنده داری همه دست به دست هم دادند اینجا بباری ....

پس راحت را عوض کن به سراغ کاربردی شدن برو بنویس انجام ش بده .... چیزی یادم بود ... از کتاب قدیمی مشتی آرام به زمین بزن به دستت در مسیر موفقیت و اطرافیان دلیل موفقیت نیاز خواهی داشت به خودت رحم کن زیاد خودت را سر زنش نکن....

past border حمل گذشته

روزنامه وار دارم اشتباه کار می کنم.... صفحات برتری خفیف اگر قرار بود ۴۰صفحه کتاب الان امروز بخوانم ۴۰ ×۷ برابراست با ۲۸۰ صفحه کسری یک روز کاری پس برتری خفیف برتر از برنامه ریزی هست....آخر روز اثری از تمرین ورزشی و انرژی ش را نداشتم.... تازه فهمیدم یادداشت های مرده ام روی دفترچه ها و کاغذ پاره ها به چه درد می خورند آدم ها می میرند با کوله بار های تجربه واقعیت مجازی یا فلش مموری ذهن دارد روزانه کلی یادداشت و متد را به خاک می سپارد اگر دانش و تجربه های این افراد را نخواهیم دفن کنیم با علم الان مجبور هستیم در فضایی امن و خصوصی داده های مردم را به شکد دفترچ ها یادداشت اکسل یا هر فایلی ذخیره کنیم هزینه تکرار اشتباه شما چقدر هست .... من امروز صبح راجب برناما ریزی صحبت می کنم در حالی که شب در حال افسردگی به خاطر محدودیت و خط قرمز نصب شده می خوابم و فراتر نمی روم ...از پوزیشن بدنی چیزی که فهمیده ام شما باید خط قرمز داشته باشید برای تا کردن کمر یهنی روی صندلی نشستن برخی اوقات ایستاد ها یا دراز کش شبیه خوابیده کار کنید.... به بطور قطع اگر با وسیله های قابل حمل لپ تاپ و گوشی کار نکنید .... سیستم کامپیوتر رومیزی حس قدرت زیادی دارد به شرط آنکه این وسایل وجود داشته باشند به مرور فرد کاربر را مستهلک و عقب مانده می کنند .... 


خوب اشاره کنم همه مطالب بالا حرف مفت هست .... بین روش های متفاوت نه برنامه ریزی دارم و نه برتری خفیف .... شاید برتری عظیم تا زمانی به فروش و درآمد بالا نرسید آرامشی هم نخواهید داشت..... 

درآمد مالی  تقریبن همه چیز را تحت شعاع در می آورد به خاطر تمام چیزهایی که اینجا قرار دادم هزینه فرصت از دست دادم و پشیمان هستم از ندشتنم این نوشتن از من انرژی پول و زمان گرفت.... لعنت وشکایت من به سمت خودم هم هست چرا درگیر حد و مرز روانی و باورهای فکرری هستم.... برای موفق نشدن ...گذشته رهایم نمی کند....

گیر افتادگی در مرز نامرئی

  ادامه مطلب ...