شروع کردن خیلی سخت تار از چیزی بود که فکرش را می کردم به برنامه های فقیر بدنسازی خودم فکر می کنم وقتی که فیلم پامپینگ آیرون یا قلب آهن-پمپاژ آهن را می بینید .... در فیلم چقدر از حرکت پول اور سیم کش استفاده می شود .... حالا خیلی بدنساز ها مشکل مهره کمر و گردن دارند ...الان اشاره می کنم خود من یکی هستم .... که هیچ حرکت پول اور سیم کشی در برنامه ام نداشتم .... این حرکت را آرنولد هم ایستاده و هم نشسته اجرا می کند ... که حالت نشسته را خیلی حرفه ای می رود روی زانو
ادامه مطلب ...خنده دار هست ....
ما پیشرفت کرده ایم امیدواریم این اسباب بازی ها ما را یاری کنند ... نسل آینده مغز ما ضد مرگ کند یا اینکه دیگر انسانی نمیرد بعید نیست ... که بشر به این دانش دست پیدا کرده باشد اما برای دیگران فاش نمی کند ....
We have progressed, we hope these toys will help us... The future generation of our brains will be anti-death, or that humans will not die anymore... It is not unlikely that mankind has achieved this knowledge but does not reveal it to others.. ..توان ... نوشتن دیگر ندارم .... نقطه ای هستم .... که می خواهم دیگر کار نکنم ننویسم ... توی بلاگ اسکای می خواستم مثلا ....مثلن .... بروم .... قسمت رایگان دیگری کار کنم ... خیلی یک جوری خسته شدم از همه چیز .....
یک چیزی وجود دارد به اسم خشک شدن محیط کاری و خشک شدن انرژی و انعطاف بدنی ... تمام کرده ام من می توانم خیلی بنویسم ... بی معنی چون تندتر از آنچه تصور می کنم بیا من بازدید می خواهم ... باید خلاصه بنویسم ... می خواهم ... بیا ... خودم را احساس می کنم ... کنار رودخانه ای نه کنار دریا که پیاده آمده ام اینجا حالا دارم لی لی می کنم با پاهام چون سرعت لی لی پاهام زیاد شده حالا دم پایی ام افتاده چطوری برگردم ....
درهم برهم و خط خطی هستم ....
چرا ادعا می کنید پیشرفت کرده ایم در علم ثابت می کنم ... هنوز قدمی برنداشته ای خوب با خودم فکر کردم ... این همه ادعا چرا با یک بشکن اگر من صدمه ببینم ... نمی توانید سرما خوردگی من را خوب کنید ...
چرا ؟ هنوز واکسن نساخته اید که اگر آسیب می بینید ... مرگ مغزی نشوید ... چرا نمی توانید بدن کس دیگری را هنوز کنترل کنید ....
این قسمت جنبه ی بدی دارد ... چرا هنوز علم پزشکی مجبور هست ...این قسمت نیاز به این دارد فیلم های عملی و تخیلی زیاد دیده باشید ... یکم یک جوری قبول دارم ...
انیشتین می گوید : خیال کردن یا فکر کردن همه چیز خدایا چیز خوبی ... یک اینجور چیزی ....
از اعضای بدن دیگران برای پیوند باید استفاده کنیم ... نمی دانم یا اطلاع ندارم تخصص ندارم ... مغز قسمت گوش ها تا 24 ساعت می شنود .... بعد از مرگ ....
این جا دیگر غیر قابل تصور هست ... چرا در زمان نمی توانید صفر کنید ... یا مرده ها را بعد از مدت چند روز نمی توانید زنده کنید ....
چرا واکسن ها یا جهش ها نتوانسته اید طوری کنید که بدن انسان .....این قسمت را کتاب معروف فرانکشتاین دزدیده باشم ... اما اینجا قفل می شویم ....
دچار گره می شویم .... این ها را بیخیال شویم ...
چرا ابزاری نیست که دست کس دیگری یا بدن کسی را کنترل کنیم ... خوب کامپیوتر ایلان ماسک قدم های را برداشته .... من با تراشه در مغز مشکل دارم ...
با چشم هم کار ندارم ....
منظورم این هست ...وقتی تخصص ندارید چرا باید با مشکل روبرو می شویم نمی توانیم .... حتی درست فکر کنیم ... وقتی به مرگ می رسیم یا مشکل تازه می فهمیم چقدر ضعیف هستیم ...
پس هنوز بشر به طور جمعی نتوانسته است ... با بزرگترین مشکل خودش یا پیر شدن مبارزه کند ... با فکر اینکه مرگ یک پل هست مشغول هستیم .... بیشترین پول و قدرت به دست کسی می آید که پیشرفت در پیوند اعصاب و علم پزشکی داشته باشد ... اگر محدودیت ها و مشکلات برداشته می شد ... حاضر بودی دوباره تحصیل کنی و برای پزشکی درس بخوانی ...
حالا می رسیم به دمپایی های من که افتاده اند توی دریا و من باید پیاده تا منزل بروم ....
حالا باید شیرجه بزنم دمپایی هایم را پیدا کنم یا هدف خودم شنا کنم ... فرض بگیرید هیچ کس هم نیست ... اما موج ها دم پایی من را برده اند ....
فرض کنید من ماشین زمان دارم و می خواهم خودم را برگردانم به 10 سال پیش حالا چه تصمیمی می گرفتم ....
ای کاش می توانستیم خودمان را هم با مشت بزنیم یا با خودمان ملاقات می کردیم ... کجا می روی پسر ؟ حتمن جواب می داد نمی دانم .... یا قصد ندارم به جایی بروم ....
زمان حضور attendance time
مشکل حضور نداشتن در حال یا در آینده ای یا در گذشته ...The problem of not being present in the present or in the future or in the past...
بدون حاشیه رفتن و زیاد حرف زدن .....بدون نقل از اطلاعات دیگران حرفی ندارم....
موقع نهار همیشه دارم فکر می کنم ... اذیت می کند نوشتن ....
به خاطر نوشتن اینجا توی سایت ترسهام بیشتر شده ... ؟ حقیقت این هست ..
به این فکر می کنم ... چه اشتباهاتی موقع نوشتن داشتم .... چرا نخواندمش چند بار ...
معایب این کار بزرگتر هست ؟ یا خوبی های این کار ؟
کلی کار دارم ... که انجام نداده ام....این جا کلی نفس کشیدم ... واقعن دیگر نفس کشیدن هم سخت شده .... وقتی .....فشار کار بالا می رود ....
به طور دائم شما خودتان را جای جا می گذارید... به قبل فکر می کنید دائم از خود جلو می زنید ...یعنی چیزی که امروز می نویسم ... احساس می کنم باید برگردم و حذفش کنم چون احساس می کنم ...فردا قدیمی و اشتباه شده ...یا آیا وقتی خودم را به طور فیزیکی باید به جای قبلی برگردانم ... آیا همه چیز درست بوده وسایل در جای درست هستند ...
برای راه حل این کار شاید چک لیست یا تیک زدن یک لیست کار درستی باشد یا راه حلی پیدا کنم ....
ادامه مطلب ...کوچکتر و بزرگتر
کدام بزرگتر است ....
بدون پول ادامه دادن با پول ادامه دادن ...
خوب نیاز به استراحت دارم ....
خلاصه نویسی
حاشیه نرفتن
الان ویرایش نیاز داشتم ... کامل قبلی ها را حذف کردم رفت
تنهایی نمی شود ... کار کرد... حوصله سر بر هست ...
شما خودت از پس خواندن مطالب حوصله سر بر خودت خسته می شوی ... یکی مال شما پست شما را می خواند ... ویرایش تایید یا رد می کند ...
از مدل فکری و پستی ام خسته شدم شاید فردا بایم شاید نیام .... ادامه مطلب ...
The importance of the teacher's homework - OSD of teenagers in bodybuilding
مشکلات وسواس تمرینات قدرتی در نوجوانی خودم ....
Obsessive problems of strength training in my youth...
بدون منبع و فقط زاییده افکار من است این حرفها صلب مسئولیت از مهره های گردن و ستون فقرات دیگران ... تراپز یا کول اینکه چقدر می تواند در خوابیدن موثر باشد ... خوابیدن به چهار جهت و تمرین گردن را نمی توانم انجام بدهم ...طبق معمول ... تمرینات دکتر "جان ساندرز" به عنوان مرجع را پیدا کنید در اینترنت ... به کمک کش هر شب قبل از خواب ....خوب این وسط راجب به تیچر زبان هم می خواهم بنویسم . او اس دی یا وسواس ... تمرینات نوجوان ... و کودکی خودم ... تمرینات زاییده ذهن خودم برای گردن که می دانم با دست گذاشتن روی عضله تراپر فهمیدم از پشت تراپرم ...یا کولم افت شدیدی نسبت به چپی دارد ... این تشخیص را مدیون تراپر چپ هستم که سالم مانده و نیرومند و زیبا و قوی هست ... خوب این گردنم را 3 سال گردن درد داشتم الان هم مشکل دارم بیش50% یا 60% به زودی دردهام الان فقط از شانه شد ... اما قبلن همه جام گردن و شانه راستم هم درد می کرد .. اسکولیوز و افتادگی شانه هم کمی گرفته یا بودم ... خوب کسی که گردن درد میگیرد .. آدم های بدون ... انعطافی هستند .. فکر کنم توی کتابهای ال لوئیز اینطوری نوشته بود ... وزنه های سنگین می زدم .. در خانه یا باشگاه از یک جایی وزنه ها را سبک نمی کردم ... در کودکی و 8 سالگی یک بار دچار وسواس شدم . احساس می کردم اگر دستم را به طوری خاص روی دستگیره قرار ندهم ... اتفاق بدی برام می افتاد ... خوب آن زمان ریشه وسواس یا او اس دی برام اتفاق افتاد ... خوب بیخیال به مدت چند هفته خوب شدم اما داشتم این عادت را تمرین می کردم ... کدام عقل کلی موس اشاره گر کامپیوتر را سمت راست قرار داد و سیم کمی برای آن قرار داد ... مثلن عادات اشتباه ما از یک دست استفاده می کنیم برای نوشتن با دست دیگر نمی توانیم به خوبی بنویسیم با دست چپ از موس استفاده نمی کنیم ... خوب من اینجا می گویم شاید به خاطر این هست که ما خوب آموزش نمی دهیم ... خوب بچه ها را 2 دست بار بیارید .. مثل دست چپ هم بنویسند و از دست چپ از موس و دست راست استفاده کنند ... موس چیز اشتباهی هست ....
....حق کپی رایت این مطالبی که می نویسم ... فکر می کنم ... برای خودم نیست ...برای این سایت هست .... به کلیه حقوق محفوظ است 1402 بلاگ اسکای این را بدانید اگر یک روزی بخواهید ... این مطالب را برای خود چاپ کنید ... این نکته را در یک سایت دیدم ... که نوشته بود ... باز اینجا دارم از زاییده ذهن خودم استفاده می کنم ... قوانین آن را درست نخوانده ام اما بدانید ... در مورد حق چاپ الکترونیکی بخوانید ... پس حتی من که خود نویسنده هستم ... چون پول هاست و اینطور چیزهای را نداده ام دارم این حق را از دست می دهم ... بچه ها بعضی از سایت ها مال شرکت هستند مال بنیاد های هستند که از سایت آنها استفاده کنند ... یک چیزی دارند به اسم وکیل و می افتند دنبال شما حساب کار شما را می رسند .. حالا بیا براش توضیح بده ... من هیچ پولی در نیاورده ام ... و هیچ پولی برای این کار از به من نرسیده ... این شخص اصلن کارش این حق فکر کردن و کلی حقوق وجود دارد به عنوان یک فرد تحصیل کرده باید کار شما درست باشد و گیر اینجور مشکلاتی نیافتید ... خلاصه حتی از کتاب ها که می خواهید مثال بزنید باید بروید ... نسخه آنلاین را پیدا کنید و اینجور چیزی ... برویم سراغ فیلم تپش آهن آرنولد را نگاه کنید .. اونجا که فیگور عضلات پشت می گیرد ... بدن خود را بشناسید جلوی آینه و ببینید .. عضلات و استخوانهایتان سر جایشان درست کار می کنند ....
خوب تیچر زبان یا همان معلم زبان بعد از چند مدت آمد او هم دل خوشی از تکالیف نداشت ... تکلیف داشت و دوباره از او خواستم با هم تکلیف انجام یا مشق بنویسیم ... که مشق های به من داد و اشتباهاتی از من گرفت ...
یک نقاشی برایم کشید سه تا کوه یک خانه یک ماشین و دوتا سبزه و صخره یا درخت کلی خط خطی و یک خورشید و یک ابر
big
hat
fig
wig
dig
دیگ مگه قابلمه نیست ..اینجا عکس یک بیل دسته کوتاه بود ...
fig
big
wig
dig
bat
20
max
hat
30
90
50
60
70
80
20
و کلی از صفحه های سفید را خط زد به رفتار بچه ها نگاه کنید ... ریشه انسان را خواهید شناخت ...
چرا نتیجه نمی گیرید ... رفتار آنها خیلی عوض می شود ...
شما یا من باید چه کارهای کنیم تا نسل های بهتری داشته باشیم ...
خوب اگر پول در نمی آوریم به خاطر این هست که تخصص خوبی نداریم ...
خلاصه داخل شبکه های اجتماعی فقط به این حرفهای دکتر دیگری با قیافه کس دیگری من دارم برای پزشکی می خوانم با اینکه 29 سالم هست چون بلاخره 40 سالم می شود ...
و ویدیویی نقطه که می روی از فرهنگ هلاکویی هست هست ... راجب تنبلی را ببینید ... خیلی راجب مسیرهای هدف خوب گفته است ...
اهمیت تمرینات تیچر
بچه ها او اس دی تمرینات بدنسازی ... خودم را بعد تمرینات موقع تمرین شل نمی کردم ... خودم را موقع نوجوانی و اول تمرینات خودم را شل نمی کردم ... یک مسیر اتوبوس بین شهری یا 48 ساعت دندان هایم روی هم فشار می دادم از عصبانیت چون شرایط باشگاه رفتن را نداشتم ... از عصبانیت بود و شرایط زندگیم را نمی توانستم کنترل کنم ... بعد از یک مدتی لثه درد گرفتم ... خود خلاصه ... بیخیال شدم ...