تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

سیاه چاله هدف target black hole

این قدر این حرکت هام را اینجا و باورهام را شخم زدم که ...یک عادت بد را فعلن ترک کردم و راجب به حرکت بدنسازی این حرکت را اشتباه می زنی یا این حرکت را درست ... بالخره داخل یک ویدیو دیدم یک نفر به یکی گیر داد این حرکت را اشتباه می زنی ... جلو بازو اینطوری بدون استفاده از کمر بزن یک مربی دیگر جلوش را گرفت و گفت : هر چی بلد هستی ... برای خودت نگه دار بگذار حرکتش را بزند ... این با استفاده از تقلب دارد ... روی بخش بالایی عضلاتش کار می کند ... 

بی خیال شو و تمرین خودت را انجام بده ... هر کسی را هم داخل باشگاه می بینی اگر کار خصوصی داری ... بیخیالش باش .. در زمان خصوصی اش هست ... کار شخصیت را با او صحبت نکن... هر چی بلد هستی مال خودت هست .... و برنامه خودت برنامه های هر کسی مال خودش هست ... دخالت نکن ... 

ادامه مطلب ...

آینه کارها mirror work

همه چیز یک جوری ترسناک به نظر می رسد من از عهده این همه شکارچی بر نمیام و این صدای مزخرف از این بدتر نمی شود ... در مقابل این دائم می خواهد به این وضعیت پایان بده تو عرضه این کار را نداری این زمینه کاری حرفه ای ها و بهتر هاست و این عهده این کار به خاطر اینکه امکانات بر نمیایی وقت خودت را داری تلف می کنی به این می گویند وقت تلف کردن و این شروع و این نشان دهند ... واقعن هدفی ندارم از اینکه چیزی بنویسم ... شخم زدن پایه حرکات و اینکه زیاد به چیزی شک کنی بلاخره موفق می شوی ... که خودت را از شر تمرین کردن بیرون کنی همه با هم هماهنگ بودن تو با بقیه هماهنگ نبودی تا اینکه این گروه تو یک خارجی بودی به خاطر اینکه خارجی بودی روحیه تو را خراب کردند تو باید روحیه بقیه را خراب کنی ... روحیه کی چه گروی چه نبردی چه کشکی هیچ نبردی در کار نیست ... حتی حوصله ندارم فکر کنم به همه چیز چنگ می اندازی داری ... چنگ می اندازی که اینکه خودت را از افتادن در لبه پرتگاه نجات بدهی ؟ یک عمر آویزان گوشه لبه پرتگاه هستی ؟ اما هنوز نی افتاده ای پایین چرا پرت نشدی ؟ به خاطر این هست که دیگران تو را حفظ کرده اند چقدر غیر مستقل بودی  ؟ نمی خواهی خودت را پرت کنی پایین ؟ البته خودت را رها کرده ای حالا که دیگر هیچ چیز نیست .... جای گوشی ؟ و شبکه های اجتماعی وجود نداشت ... خیلی راحتر می رفتی تمرین و حواست پرت می شد ... از تمرین کردن ... می خواستی کار کنی ؟ پس دیگر اینقدر به فکر و حال عجیب و غریب رفتار کردن های امروز از نظر قبل و این زندگی خیلی تغییرات عجیبی کرد ... اینترنت برای کارهای ضروری تر بود .. مطمئن هستی به خاطر اینکه قبلن با این تکنولوژی آشنا نبودی الان این مشکلات را داری اگر زودتر با این تکنولوژی آشنا می شدی ؟ چرا این حد بد عمل کردی ؟ این یک ذهنیت بد هست به خاطر چی .... به خاطر هیچ چیز به خاطر اینکه باید الان کارت را تمام کنی ؟ خوب دائم دارد می گوید به من بگو من را باور داری ... نه من من باور ندارم ... که از عهده اش بر میای هدفم کسی نیست ... صدای ذهن خودم شاید باشد ... اما یک صدای ضبط شده است ... دائم دارد این را تکرار می کند ... 

آره باور دارم یا باور ندارم چه فرقی می کند ... همه مسئله همین هست ... اگر باور داشتی الان داشتی چکار می کردی ؟ زیاد از این سوالات خوشم نمیاد دوست ندارم حتی این معنی را تایپ کنم ... نحوه کار خودت را تغییر بده حتی نمی توانی به گرد بقیه برسی ؟ شوخی می کنی توان کار کردن را نداری ؟ نمی توانی از عهده اش بر نمیایی و این معنی این چیزی هست که به آن می اندیشی به خودت فکر نکن به خودت فکر نکن ... چطوری به خودم فکر نکنم ... چطوری من نمی توانم این کار را انجام بدهم به چه علتی باید اینجا باشم ... بیخیال باشم ... باید بیخیال باشم ... این بیخیال بودن و این معنی و این اعدادی که داری می بینی دائم داری ساعت را چک می کنی .... خوب باید بروم این فال یا این عدد فرشته را در گوگل جستجو کنم ... بیخیال باش... به خاطر این قضیه از دیگران سر کوفت ... سر کوفت چیه ؟ مسخره می شوی ... بیخیال به خاطر چه چیزی بوده به خاطر اینکه باید دنبال پول باشی ... اگر کاپشن بقیه را می خواندم ... الان دقیقه خدامیلیون درآمد داشتم ... ؟ از بس این معنی را می خوانی ؟ مواجه می شوی ؟ توی کاپشن کسی هیچ چیز قایم نشده ... اگر کاپشن من را بخوانید ... به خاطر این که می توانی به خاطر اینکه از فراوانی سخن نگفته ای ... اسکورچ نگاهی به نعمت ها کرد ... از فرشته پرسید ؟ این ها چیستند ؟ این ها آرزوهای مردم هستند ... خوب یک سری نقاشی بود ... دیگر دیالوگ انیمیشن های کارتونی بود ... 

آرزوهای تو کجا هستند ؟ خوب این جا توی ذهنم هست ... به خاطر این هست .. این ذهن لعنتی .. این فکر لعنتی این آرامش لعنتی این دارایی لعنتی این آرامش و این طرز فکر و این آرامشت داره اذیتم می کند ... 

آرامش نداشته باش ... فرکانست را بالا ببر خودت را به در و دیوار بکوب به هر چیز می خواهی ؟ چنگ بنداز نیاز دارم نجاتم بدهی ؟ خوب نگاهت کن ؟ این چیزهای که می خواهی ؟ که خودت را از آن نجات دهی ؟ نعمت های الهی هست ؟ پس چرا شکر گزار نیستی . ... 

تو درک نمی کنی ... قلب یا قبل من شکسته ... کدام قلب ... 

قلب کاغذی .. قلب کاغذی که نمی شکند ... 

چرا چاکرا شبیه به هم هستند ... 

نگاه به خودت کن ... کسی نمی تواند به خودش نگاه کند ... مگه با آینه و این آینه من کارهای من هست ... 

  ادامه مطلب ...

شروع و استمرار تمرین Start and continuation of training

چرا ویرایش خیلی سخت هست ... یا همیشه باید چند بار شروع کنی تا یکی چیزی را تشخیص بدهی یا اینکه هر روز با انگشتهام کار کنم و این را می دانم که کاری فرضی را انجام بدهم تا اینکه یکم شروع به رشد کنی . پس این لحظه به چه چیزی می رسی ... پشتم را به صندلی می مالم تا اینکه حس بهتری داشته باشم ... و اینکه بعد از حس درد کار کردن و اینکه این کار کردن نیست ... درد دارد این درد دارد فکر می کنی ؟ خوب حالا باید چی کار کنم وقتی کارم تمام شد ... حالا ... رابط کاربری دائم باید تغییر بدهم که سفید یا سیاه باشد 

... کجاش سیاه و سفید هست ... منظورم رنگ پس زمینه هست در حالت کلاسیک سیستم عامل را که یکم نور کمتر داشته باشم ... واقعن اگر این قضیه نبود می خواستم از چه چیزی کمک بگیریم ... به ....

زاویه مچ حرکت شنا سوئدی ... کدام بهترست ؟(صلب مسئولیت از نویسنده بدون دانش حرفه ای اظهار نظر شده پس خودت برو جستجو کن )  داخل فیلم ها هر کسی هر جوری راحت ترست ... اما ساعت راست باشد . بهتر است ... شاید درجه بیشتر و کج تر نباشد ... 

یک زمانی با مشت .. از نقل به نقل .. از کسی شنیده ام که از مربی شنیده بود ... اوه ... خیلی دور می شود ... 

پس مشت هم بدن را بالاتر می برد و هم مچ دست را صاف تر می کند ... اما چه فشاری به انگشت ها می آورد ... بماند ... خیلی جستجو کنید در گوگل .... 

نرمش گردن ... یک حرفه ای باشید .... 

متاسفانه خواب نیز خیلی تاثیر دارد ... در وضعیت بدن ... اگر رو به شکم می خوابید .... و گردن به سمتی خلاف یعنی شما یک آدم دارید وقتی نشسته است مهره های گردنش راست هست ... طبق شانه روبرو را نگاه می کند ... اما اگر رو به شکم بخوابید .. مهره ها به سمتی به غیر از روبرو پوزیشن یا حالت قرار می گیرند .... 

اگر چانه صاف باشد و باز به حرکات خواب کودک نگاه کنیم چون یک مرجع هست ... و همه چیز او و همه حرکاتش درست هست ... 

تا اینکه بزرگ شود و دچار عادت های رفتاری شود ... کودکان حتی از بزرگسالان هم بهتر تشخیص می دهند ... که یک فرد درست و صاف راه می رود یا کج ... 

خوب حرکت مکنزی متد یا کبری یوگا ... خوب ... حتی موقع خواب سعی کنید ... حداقل وقتی فکر شما خسته شد خودتان را از این حالت نجات دهید رو به شکم خوابیدن 

و با حالت مکنزی متد و زاویه هایش آشنا شوید ... به کسی پیشنهاد نمی کنم ( دوباره صلب مسئولیت ) طبق نظر دکتر و .... کلن این عادت را ترک کنید ... 

رو به شکم خوابیدن و یکی از دلایل گردن درد ... اگر رو به شکم می خوابید ... بعدن شاید ... چون در عکس های را دیو گرفی مشخص شده حتی کسانی که فاصله دیسگ و دارند مطمئن نیستم داخل یک کتاب بدون اینکه اسم کتاب یادم باشد ... اما راجب به مثبت اندیشی بود ... درد باید وجود داشته باشد ... در عده ای از افراد اما این افراد هیچ نوع شکایتی از گردن درد یا کمر درد ندارند .. 

به موقع خوابیدن و جام مقدس مایع نخاعی موقع شب ... شروع به جریان می کند ... و زمان خواب شما هم مهم هست ... بیخیال ... 

گاهی با خودت فکر می کنی ... که عقلت را از دست داده ای که راجب این چیزها می نویسی که هر تکه ای از آن را از یک جایی برداشتی ... مایع نخاعی چی می گم ؟ جریان که داخل مغز شاید نخاع هم وجود داشته باشد ... را کمی میتوانید داخل کتاب 5 صبحی رابین شارما پیدا کنید ... که آن هم یک رمان هست ... و مرجع هست یا نیست ؟ برای خودم من هم سوال هست ... اما ؟

"قدرت اراده " مک گانیکال " را هم ببینید ... راجب گیلیکوژن و 6 ساعت به بالا خواب داشته باشید ووو... 

اینقدر داخل هم حرف زدم ... تکنیک خستگی به جای این عادت بد ... و اینکه فکر کنید ... یک نفر دارد روی این تکنیک مکنزی متد ... حالت کبری به جای گردن فشار را روی آرنج و ساعد خود قرار بدهید ... 

خوب رسیدم به پلانک . حرکت پلانک با آرنج روی من فشار می آورد و درد من را بیشتر می کند ولی حرکت پلانک با پنجه دست و یا حالت مشت را امتحان کردم روی انگشت دستم فشار می آرود ... 

خیلی 

روی این جمله فکر کنید 

داخل باشگاه آخری که می رفتم به جای عکس بدنسازها 

از جملات استفاده کرده بود ... خیلی بهتر بود ... 

یک جاش نوشته بود ... لطفن دارو نفروشید ... از ورزشکار های محترم 

از در باشگاه وارد می شدی ؟ 

راجب کراتین و پودر و .... این که نمی شود .. بدون دارو ورزش کنی ... بدنسازی با شما صحبت می شد ... 

الان من دارم راجب حرکت درست با شما صحبت می کنم ... 

در حالی که خودم با شروع به ورزش مشکل دارم ... 

این شروع و نظم هست ... که شما را می سازد .... 

حداقل یک واحد همان ... تکنیک های استاد مایک منتنزر ... را بخوانید ... 

از ورزش همراه با استراحت روش های پرئدریک امیدوارم درست گفته باشم .. اما معنی فارسی اش می شود ... تمرین همراه با استراحت انگار 

پرو برنامه است ... اندریک  چیه ؟ 

بی خیال جستجو کردم چیزی پیدا نکردم ؟ 

لینک قرار دادم ویکی پدیا دارد پرس سینه می زند ... اما حرکت اشتباه یعنی صاف در یک راستا را که مد نظر من نبود اجرا می کند ... در پست های قبلی ... خیلی سخت هست ... ذهنیت و چیزی درست را می خواهی به دیگران انتقال بدهی ... 

پلانک ... 

و اینکه بعد از حرکت مکنزی متد ... درد موجی در پایین ستون فقرات ایجاد شد ... این را فاکتور گرفتی ... 

خلاصه ... با فکر خودت این کارها را انجام نده 

این همه حرف زدم اون جمله مهم را ننوشتم : 

اگر حرکت اصلی بدنسازی بروی بدن شما فشار یا درد می آورد ... اگر حرکت اصلی هست هم آن را حذف کنید ... 

  ادامه مطلب ...

تمرین اشتباه Wrong practice

همه چی حذف شد خوب دوباره شروع می کنم ... اصطلاح را قبلن اشتباه نوشته بودم ... واکنش نشان دادی باختی ... 

باید با همان اشتباه کار می کردی پس به خودت نگاهی بی انداز دوباره این کار را انجام می دهی و این نشان می دهد هنوز یک غیر حرفه ای هستی به این کار عادت نداری پس دوباره و دوباره دوباره داری نمی توانی اشتباه نوشتی دوباره را نمی توانی حسابی دوباره و دوباره تکرار دوباره دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره و دوباره اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار اسرار من تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تلقین تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار تکرار چون چون چون چون چون چون چون چون چون چون چون بدون بدون بدون بدون بدون بدون بدون بدون تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین تمرین زوایه حرکات گرفتن دمبل من اشتباه هست ... فکر کردی چرا کتف درد داری چرا همیشه گردنت درد می کند چون زاویه حرکت سرشانه از پشت دمبل را نگه می داری منظورم موقع حرکات سرشانه از دمبل دمبل نباید نزدیک شانه باشد کمی تمایل به جلو باید داشته باشد .. چون در این وضعیت (عدم منبع درست ) (مبنای تصمیم شما نیست ) صلب مسئولیت از نویسنده ** به خودم نگاه می کنم خوب حرکت دومبل سینه و حرکت قفسه سینه و حرکت اسکات جای حرکت و حرکت لانج و حرکت پرس سینه با دمبل جای دست می آید قسمتی که پایین میاد دمبل یا هالتر پایین تر از سینه انگار داری پشت بازو پرس می زنی ....پایین تر از نوک سینه ... انگار تمام حرکات سیم کش از پشت هم اشتباه باشند آن را که نمی روم بارفیکس از پشت اشتباه هست ... 

موقع تمایل به جلو هنوز شاید حرکاتی اصلاح برای این شانه با میله خالی انجام شود ... بیخیال ....اطلاعات بی ربط ..... خوب ..... 

چه فایده ای دارد هزار بار از یک کلمه تایپ کردم ..... 

چقدر خوب می شد ... بیخیال تمرین کردن شد ... بعد اشتباه هم تمرین نمی کردم ....  

ادامه مطلب ...

قدم Aو قدم BFoot A and Foot B

Step by Step قدم به قدم 

وقتی همه کاره خودت می شوی ؟ مشکلات شروع می شوند ... به روش قلم و کاغذ یادداشت کردن سخت می شود ... قدم به قدم پیشرفت کردن خیلی سخت تر از آن همه می شود ... خیانت کردن به قدم به قدم همه چیز را سخت می کند ... وقتی قدم اول مشخص نباشد و قدم بعدی احساس می کنیم ... مثل توی فیلم ها که دائم داریم در یک چرخه می چرخیم ... من قبلن اینجا بوده ام ... پس قبلن اینجا نبوده ای دوباره توی این وضعیت افتاده بودی ... قدم A به قدم B  راحت تر از این نمیشه . 

ادامه مطلب ...