احترام به پایان اقدام به شروع تداوم کار تا تهش
Respecting the end of the action to the start of the continuation of the work until the end
آرامش نسبی یعنی اینکه بخواهی پیشرفت نکنی ... هیچ کاری را کامل نکنید ...همیشه جریمه انجام ندادن بیشتر از بدست آوردن سود لحظه ای است ... که در دراز مدت اتفاق می افتد ... گواه مطلب نقاشی بود ... که نگاه می کردم ... ناقص بود هیچ ارزشی نداشت ... به عنوان یک چیزی بی استفاده و جای برای کارهای و جای برای دور ریختن زباله یا خود کاغذ پاره یا زباله به حساب می آید ... اگر کامل بود ... مورد احترام قرار می گرفت ... حتی تا زده نمی شد ... یا دور انداخته نمی شد .
حساب کتاب های ماشین حسابی مثلن سالی ۳۰۰ پست می گذاری ظرف ۱۰ سال می شود ۳۰۰۰ پست
از سال ۹۳ شروع کردم ... واقعن همه این پست های که من قرار دادم ۲۶۲ تا بوده که قبلن ۱۷۰ تا بوده نمی دانم فرض بگیر ۲۰۰ تا پست بود ...
اما بخش آمار و خیلی ریاضیات می تواند ...
قانون ۱۰ ایکس گرنت کاردون یا هر کس دیگر .... باید ۱۰ برابر کار کنی تا این را جبران کنی...
خوب پختگی بیشتری می داشت نوشتم ... برای فروش حتی یک مشتری ندارم ...
سفارشی براش کار کنم ...
از ما گفتن بود ... ادامه مطلب ...
آرامش داشته باش..... راحت گل بزن این بازی فوتبال نیست وقتی خطا روی تو می زنند ... داور بازی را نگهدارد... یکم لاک پشت و بتمن.... بتمن که با یک دست می تواند لاک پشت نینجا را بگیرد و آن را در موقعیت های خطرناک نجات دهد ...اما چرا از ارتفاع خودش را نمی اندازد پایین... معلوم هست... چون لباس مخصوصش تنش نیست... لاک پشت نینجا و بتمن را با هم نمی توانم تصور کنم ... چرا وقتی لباس بتمن به لاک پشت نینجا رسید...
لاک پشت نینجا کدام لاک پشت وقتی که لباس بتمن به شمشیر به دست رسید ...لئوناردو بود.... ادامه مطلب ...
حجم شانس بقیه شانس می آورند ... بقیه با پارتی بازی می برند ... کلیشه های هر روز باز ادامه دارد نیاز به ژرف اندیشی داری ... قبل از اینکه لیسانس حسابداری بگیریم ...یکی از دوستهام می گفت :فامیل ما حسابرس هست ... به من کمک نمی کند .
من را استخدام نمی کند . بعد من به او گفتم :مدرک حسابداری چیزی داری ؟جواب داد :نه ...
بعد ... حسابرسی و کار تجربی ...
و ....
بی خیال ... این همه استاندارد ...
تحصیل زمان کار یا کار بدون مدرک ...
این ها را نوشتم .... نوشته های خودکار چی در ذهن ما می گذرد .
حتی چیزی به غیر از گذشته نیست ...
مثل قبل می توانی بنویسی ...
مثلا با بتمن و لاک پشت نینجا چی می توانی بنویسی ...
لاک پشت نینجا چیزی مثل علاقه می خواست... برای تکرار شدن یک قصه یک نبرد بین او و بتمن ...
لاک پشت نینجا برای استخدام شدن نیاز داشت با شمشیر خودش کار کند ... بتمن هم نیاز به لباس خودش داشت ...
اگر جای این دو تا را با هم عوض می کردند ...
لباس های بتمن را به لاک پشت نینجا و برعکس ... شمشیر لاک پشت نینجا را به بتمن می دادند ... چه اتفاقی می افتاد ... هنوزشروع نکرده ام ...
یک پاراگراف بنویس ...
خوب حالا نه دیگر بتمن می توانست با شمشیر حرکت با حالی انجام دهد ... اما شاید لاک پشت نینجا از لباس بتمن لذت می برد و شاید اول کار بعد از تمام قابلیت های لباس نمی توانست استفاده کند . این قیافه جدید برای لاک پشت نیجا قابل قبول نبود . لاک پشت روی شمشیر خودش ... تمرکز داشت ... اما این لباس هم قابلیت های را برای لاک پشت ایجاد کرده بود ... میتوانست به ضرر یا سود لاک پشت تمام شود .
برای مثال لاک پشت نینجا می توانست ... با کایت این لباس از بلندی ها روی هوا از ارتفاع سالم به پایین برسد ... که کمی با دردسر زیاد همراه بود ... برای بارهای اول ...
لاک پشت به خود نگاه می کرد ...
ناتمام ....
بعضی وقت ها فقط تلاش می کنی ... موفقیت پایان یا سرهم بندی یک قصه نیاز به حوصله خودش را می طلبد . ...