قرض بگیرم ...
نسازم ...
قول می دهم این بار چیز زیادی ننویسم ...
فقط حالی نیست این بار دیگر هیچ حوصله ای نمانده است ... دکمه بازگشت به خودم دوباره دورغ می گویم ... هیچ اراده ای نبوده فقط همان علم که من نداشته ام الان دوباره دارم همه عادت های قبلی را تکرار می کنم ...
چیزی ته سکه ای خالی آخر های عمر بود که به من الهام شده بود ... زندگی دوباره تکرار می شود ... من مال جسم های زیادی بوده ام زندگی ادامه داشت اگر اینطوری نبود عادلانه نبود ... فکر نمی کنم ... هیچ پایانی برای آن وجود داشته باشد ... من به خودم دروغ گفته باشم ... روی چیزی بی معنی تر از این نبوده ام که اسرار داشته هنوز قدرت انتخاب نداشته ای به خودت نگاه کن هیچ وقت کاری به این بی معنی تر نبوده است .... به اصطلاح این پست منفی بوده نباید انجام داده می شد ... این همان بخشی از قسمت هست که باید قایم می شد ... جای که دگر به درد من نخورده ...
هیچ مشکلی نیست با وجود اینکه باید یک عده ای را سرگرم کنید آره من اعتقاد ندارم به نور گیو آپ یعنی همیشه به جای اینکه تسلیم نشوم دوباره و دوباره تسلیم شده ام واقعن قاب عکس های داخل ذهنم درست حسابی صاف نیستند نمی توانم فکر کنم حالتی هست که فکر می کنم برای شما هم پیش آمده از یک جایی به بعد از مرزهای که نباید وارد می شدید به جاهای خالی باید فکر کنی و این کار را دائم انجام بدهی حتی در خواب و این شده یک سرگرمی بی حد و فصل و بدون مرز من اینجا چی کار می کنم من در حد دیگران نبوده ام و این به خودم نگاه نکردنی بوده ام و این حالت در حالی که پیش رفتن از این وضعیت ممکن نیست فقط به هدف فکر کرده ای چقدر می توانی بدون هدف بدون ذره ای امید و این چیزی که می گویی پاداش چقدر می توانی پیش بروی و این نحوه زندگی که دوست نداری به خودت نرسی و به چیزهای که می توانی محدود باشی حتی نمی توانی به چیزهای تازه فکر کنم برایم تکرار نشدنی بوده و این فکر کردن و کار کردن به خاطر خود شما بوده چرا همچیز اینقدر سفید هست عینک اسکیم کجاست منظور صفحه نمایش هست ... مسخره بازی یعنی همین یعنی نوشت نمی توانی بقیه را به این حال و روز ببینی کسی نمی تواند این نوع سبک را تحمل کند .. من هم برای من غیر قابل نوشتن شده ام و این زندگی به این روزهای که قسمت های ناشناخته ای از بخش کسی که تا به حال با او روبرو نشده ای خیلی عصبانی و بدون حد و مرز و ناشناخته شده است به خودم نگاه می کنم چه چیزی را دوست نداشته ام و این من نیستم که کاری را بدون خودم و اینکه می خواسته ام اینطوری تایپ شده است من کار نمی کنم من در حال تنبلی کردن هستم ... زیر سایه درختی یک جایی مشغول استراحت کردن هستم ...
به خودم نگاه می کنم واقعن در وضعیت ولو شده یک گوشه ای شروع به کار نمی کنم اما دارم خودم را ولو می کنم روی کار و انگیزه نداشته ام انگیزه نداشته چه می کند ... انگیزه نداشته شما چیست ... اگر چیزی را که داشته باشی بعد شروع به کار کنی زندگی به این اندازه و این نعمت های که الان من دارم و کسی که این قدرت را داشت اگر آن را انجام می داده حتمن شکر گزار تر از من بوده و کار را بهتر از من انجام می داد به خودم نگاه می کنم به خودم که اینطوری بی انگیزه هستم ...
چیزی برای به دست آوردن وجود ندارد من خودم نیستم که می خواستم اول کار این طور بی انگیزه شروع به این کار کنم واقعن دیگر روحیه ای برای کار کردن باقی نمانده است همه اعتقاد داریم که این روحیه به درد نخور و در مانده تنها چیزی هست که برای بشر باقی مانده است چطور می خواهم قبضهایم را پرداخت کنم ... چطور می خواهم نوشته ای را به دیگران بفروشم که خودم هم حاضر نیستم که به آنها چیزی بگویم که من برای شما دیگر چیزی برای فکر کردن و به خاطر اینکه نمی توانم فکر کنم چیزی برای نوشتن ندارم من خودم را به این چیزها محدود کرده ام و این شده روز های من به این نمونه ها ذکر می کنم ... کدام نمونه ای از چیزهای که خیلی عالی تمام شده اند ... خیلی از نمونه کارهای که هرگز شروع نشده اند هرگز به فکر خطور نکرده اند .. من هنوز آماده این چیزی که امروز بوده ام نبوده ام من به خودم این معنی را نمی دهم به خودم علتی برای کارکردن نداده ام به خاطر دیگران یا به خاطر هیچ دلیلی که دارم خودم را حرکت نداده ام به معنی چیزی که شده ام و این من بوده ام که به خودم این زندگی را داده ام زندگی ارزش زندگی کردن را دارد یا زندگی که ارزش جنگیدن را ندارد چقدر مصنوعی زندگی کرده ام این حالتی هست که من به خاطر خودم بوده ام به خاطر دیگران نیز می توانم انگیزه داشته باشم اما هرگز به خودم این گونیه نگاه نکرده ام این من نیستم که می توانم کاری انجام بدهم چقدر می توانم به خودم فشار بیاورم می توانم به خودم دروغ بگویم به خودم یا به دیگران حتی به دنیا می توانم دوباره دوباره و دروغ پشت دروغ این معنی این چیزی هست که هر روزه و همه جا با آن روبرو بوده ام یک من دروغکی که من به دنبال آن بوده ام این من نیستم چرا باید به خاطر آن بجنگم چرا باید دیگران را شاد کنم من خودم را پیدا نکرده ام من گمشده ای دارم آن کس دیگری نیست آن خود خود گمشده ای من هست ... پس شروع کن من را به درجه ای از روحیه برسان که هرگز نتوانسته ام آن را برای دیگران نشاندهنده چیزی پیشرفته باشم ... دوباره و دوباره دارم به درد هر کاری نمی خوری پس تلاش نکن و این شده است به اندازه کاری که دیگران برای آن ارزش قائل نیستند و به خودت دوباره و دوباره تلاش کن چیزی را دوباره پس بگیر من دارم به خاطر خودم فکر می کنم و این کار من شده است من دوست ندارم این معنی را برای کار های که به همه چیز به غیر از این چیزی که هست دائم دوباره و دوباره مطالب تکراری را دوباره تکرار می کنی این یک چیز جالب نیست این معنی .....
ادامه مطلب ...
من خیلی شانسی ندارم برای برنده شدن پس باید کناری بشینم و برنده شدن دیگران را نگاه کنم ... حوصله ای ندارم حتی برای اینکه دوباره کارم شروع کنم ... چطوری دکمه ها را بزرگ کنم ... چطوری یک کد را مثل یک چیزی ببینم که توان اجرا شدن را داشته باشد من حوصله ندارم ... من امروز حتی بیدار نمی شوم این شده و این اینجوری شده حرکت ورزشی را انجام نمی دهی حرکاتی مثل کبری و شنا سوئدی روش مکنزی متد ... تقریبن همه چیز خودش را از حرکت کبری مانند یک شناسوئدی گرفته من باید چه چیزی را برای خودم پیدا کنم پس باید روشی پیدا کنم که کارم را دوباره پیدا کنم من باید ...دستوراتی که می دهی پر از زور گویی هست ... من باید ... داشتم فکر میکردم من الان 10 دقیقه در روز آماده کار کردن هستم آن هم دارم تلویزیون نگاه می کنم ... حاضر نیستم به موقع ورزش کنم تا اینکه بدن سالم و آماده ای داشته باشم تا کارم را اجرا کنم به خودم نگاه می کنم ... دائم در حال کارهای اشتباه انجام دادم به خودم که نگاه می کنم به کدام شخصیت می رسم ... مربی یا همکار بدون اینکه من کنار کسی کار کنم ... من نمی توانم خودم را هماهنگ با بقیه کنم به خودم که نگاه می کنم ... انگیزه نمی گیرم به خودم که نگاه می کنم چرا نمی توانم ... یک مربی خوبی باشم ... من پولم را هدر نمی دهم روی این آدم حساب نمی کنم ... یا اینکه حدس می زنم که این آدم در حال باختن هست ... حتی ساده ترین چیزها را به خوبی تشخیص نداده است به خودش کنه نگاه می کند ... اصلن چیزی را به طور مستقل نخواسته است ... حتی خودخواهانه خواستن را باید یاد بگیرم به خودم و کارهام نگاه می کنم ... بقیه من مرا کنار گذاشتند ... چون نه کار کردن را بلد هست ... نه چیز دیگری به خودم که نگاه می کنم ... چه انگیزه می گیرم با تمام وجود حتی نمی دانم چه مشکلی داشتم ... به هیچ چیز نگاه نمی کنم ... حتی وقتی برای اینکه چه مشکلی دارم و اینکه حساب کتابهای مالی را انجام نمی دهم و این حساب و کتاب مالی نکردن چه بدی های دارد و باعث می شود ... سطح قیمتی و لنگر اندازی قیمتی را یاد نگیریم ... که در کتاب کلایمن ....سلامت مالی" آماندا کلایمن".... توضیح داده است پس چرا کار نمی کنم و اینطوری شد ... که وقتی حساب و کتاب نمی کنم اینجوری می شود .... یک مدت مشق هایت را بنویس چرا تم را درست نکرده ای که الان سفید هست ... خوب الان نوشته ها زرد قناری شد و صفحه سیاه شد ... امیدوارم بعد از حالت تم کلاسیک شروع به کار کنی البته این تم در موقع کارهای وب و کارهای دیگر به کار نمیاد پس باید چه کاری می کردم من نباید هیچ کاری کنم به جز اینکه یک مربی استخدام کنم ... تمام حرکت های ... پایک و کبری را هم زمان یاد بگیرید و حرکت کبری را از کودکی به بچه ها آموزش بدهید ....
حالا باید درست و حسابی کار کنم طوری که ساعت مشخص دیگر کاری برای انجام دادن نداشته باشم و خیلی صبح زود از حضور ذهن برخوردار باشم ... لطفن ... حضور داشته باش ...
در زندگی متاسفانه سطح نوشته ها به خاطر این پایین هست ... که فرق شخصی سازی و بیان چیزهای که به من ضربه زده شده و درست نوشتن و کاربردی نوشتن حتی جالب هست بدانید که خلاصه نویسی برای من هم و برای خودم من درست نویسی برای خود حتی در مسائل خصوصی هم امکان نداشته اگر امکان داشت یک لیست درست کاری نوشته می شد و انجام می شد ... چون الان احساس عذاب وجدان کاری و همچنین نبود وجدان کاری استفاده درست نکردن از این کلمه یعنی غیرت کاری نداشتن ... تعصب بیجا و مزخرف اشتباهات دیگران گول زدن اطرافیان و رها سازی و حقه و کلک بازی خود شخص خودش را بیچاره می کند ...
بیشتر دروغ گویی به خود هست ... که انسان را بیچاره می کند ... نادرست به جای درست قبولانده شد ... کنار گزاری دنیا به خاطر اینکه به نیرو های آماده ... همیشه بهترین نوشته و داغ سازی و برد سازی سریع سازی تند سازی حتی طوری که نوشته های دیگران به دیگری کمک می کند ... اما به شما کمکی نمی کند ... متاسفانه کتاب های قورباغه را قورت بده برایان تریسی درست فهمانده نشد برای خودم و کتابهای دیگر این نویسنده حسابی خوانده نشد...
کتابهای آنتونی رابینز درست خوانده نشد ... کتابهای رابین شارما درست خوانده نشد ... کتابهای مل رابینز به درستی خوانده نشد و به کار گرفته نشد ... پس تا به اینجا نتیجه این شده که من زمان خیلی کمی دارم و هوشیار و بیدار نیستم ... هیچ درخواستی و هدفی از خودم ندارم ... فقط منتظر هستم ... بینم باد از کدام سمت و موج از کدام جهت من را با خودش می برد ... به خودت میای می بینی فقط یک نفر می گوید ... شکر خدا کن که سر از صفحه من در آوردی و از من خرید کن که خدا به تو خیر می دهد ... چون شخص فروشنده تلویزیون را از مغز شما خارج کرده است و شروع به حرف زدن و پادکست سازی کرده است شما را به چرخه شستشوی مغزی برده و این قدر به مغز شما نفوذ می کند ...
که شما شورش کردن را فراموش کرده اید ... یعنی شما اول باید به همه چیز شک کنید شاید دروغ می گویم ... شما بزرگترین مرجع هستید ... همه متهم هستند ... تا اینکه خلافش ثابت شود ... هیچ کسی نباید خودش را به شکرگزاری و خدا وصل کند ...
به طور نامحسوس و مخفی به خودت نگاه کن بیخیال باش ... اینطوری به خودت زیاد تلقین نکن.. از طریق تصویر سازی خداوند شما را سریع تر و بهتر از همه چیز خلق کرده است ... این که من فروش ندارم هم در سایت یک مشکل هست...
پس بقیه را نخرید ... فقط از من باید بخرید ... بعد به خود طرف مقابل نگاه کنید ... خیلی سخت می توانید به این آقای فروشنده چیزی بفروشید ... چون فروشنده فوق العاده با این کلاه گزاری و دروغ گویی ها آشنا هست ...
حتی دستم به کار نمی رود .... چون باید حرکت کنم ....سلام به همه .... بعد از مدت ها پا فشاری برگشتم به کیبرد به روز خودم خوب خیلی وقت گذشته واقعن می خواهم حسم را از این به شما بگویم واقعن باید کار کنم تا اینکه دوباره خودم رو احساس کنم و اینکه این همه خلاصی و این صدای پر آزار و اینکه این دکمه ها مدت هاست که خیلی از کار رفته اند شاید هم برای کسی که بتواند کار کند این یک معجزه باشد و این را بگویم هر چیزی را به علتی ساخته شده است این یک چیز فوق العاده ظریف هست و برای ضربه زدن ساخته نشده و اینکه شاید عمرش خیلی کمتر باشد شاید 10 یا 100 برابر کمتر اما بیسیم هست که یک مزیت فوق العاده است سبک هست که خیلی خوب هست البته نه چندان سبک اما خوب هست خوب من .... قبلن گرفتم یک دکمه اش را خراب کردم که نمی شد ... درستش کرد یک دکمه نقطه را دوباره در آوردم که شانسی کم تا قسمتی درست شد ... خوب باز هم خدا را شکر که خودم درستش کردم ... اما الان همان نقطه هیچی ندارد زیر کار و دکمه را وقتی نگاه می کنی یک ذره پلاستیک که یک میلیمتر شاید دو میلیمتر شکسته و درست شدنی هم نیست پس این شده این اتفاق البته از تعمیر کار ها باید پرسید و .... زیاد ... به این چیزها نپردازم فوق العاده هست کم صداییش اگر با این کار می کردم در زمان کد نویسی من تمام کد های پایتون w3 schools زا تمرین کردم ... اما چیزی از پایتون یاد نگرفتم متاسفانه به خاطر اینکه فقط کد ها را تایپ می کردم ... یک چیزهای هم یاد گرفتم بعضی از کد ها را آن زمان بدون اینکه نگاه کنم حفظ کرده بودم که به مرور از ذهنم رفت و اینکه الان فهمیده ام تم ویندوز را به حالت کلاسیک در بیاورم موقع که می خواهم کد بنویسم و این می شود که همه چیز سیاه می شود ... اگر می توانم یک برنامه فیلتر ویندوز یا هر سیستم عاملی دارم و نور آبی را فیلتر کنم و .... چیزهای ابتدایی و اینطوری کار کنم که چشم ها اذیت نشود ....
اما هنوز با تایپ کردن مشکل دارم و اینکه با این کار کردن خیلی باحال هست با اینکه من این کیبورد را خریدم و امیدوار بودم که درآمد و پول در بیاورم و این باید یک چیزی باشد من بارها گفته ام این خیلی عرض کمتری دارد و باعث جمع شدن شانه می شود .... و .....
به همین چیزهای که می توان گفت : به هر حال و .... باید بروم سراغ کار بعدی 4 دقیقه دیگر این کار را انجام بده و این کار چه سودی برای من دارد فکر کنم بلاخره یک سودی داشته باشد ... پس ادامه می دهم باید این روش را به جای دیگری ببرم دوست ندارم ادامه اش بدهم پایان یک دقیقه پایان ...
https://youtu.be/yEvEjU4VJG8?si=-qTetED3vBKQOGHQ
وضعیت عمودی در 14 روز | روتین وضعیت بدنی آسان (8 دقیقه/روز)
_ دکتر جان ساندرز تنها در 14 روز "رازهای وضعیت بدنی عالی" را باز می کند! _ به سفر متحول کننده خود به سمت دستیابی به وضعیت بدنی عالی خوش آمدید! آیا از خم شدن و کنار آمدن با ناراحتی ناشی از وضعیت نامناسب خسته شده اید؟ بیشتر از این نگاه نکنید - این روتین 14 روزه کاملاً طراحی شده برای نجات شما آمده است!
اسم حرکات
ERFECT POSTURE in 14 Days | EASY Posture Routine (8 Min/Day)
_Dr. Jon Saunders will "Unlock the Secrets to Perfect Posture" in just 14 Days! _ Welcome to your transformative journey towards achieving the perfect posture! Are you tired of slouching and dealing with the discomfort that comes with poor posture? Look no further – this specially designed 14-Day Perfect Posture Routine is here to rescue you!
psoas stretch
glute bridges
thoracic spine
Modified mckenzie
chest opener
chryica spine
اگر به جای دوباره بشمارید ؟ واژه دوباره یک شماره می شود ... چون شمردن سخت هست ؟ از دوباره استفاده می کنید .
If you count again instead? The word becomes a number again... because it is hard to count? You use again.
صفحه ای که شیطنت های من همیشه در آن وجود دارد به خاطر اینکه نمی خواهی رشد کنی به چه علت نمی توانی این کار را انجام دهی به چه علت نمی ت وانی وانی وانی وانی وانی وانی وانی وانی فقط یک تمرین هست به چه علت نمیت وانی که 10 انگشتی تایپ کنی آن هم عدد این را می دانی به چه علت نمی توانی 10 انگشتی تایچ کنی
تایپ کنی یا هر چیز دیگری حالا علت این را می فهمی چرا باید کیبرد باید پایین تر باشد ...
لمسش نکن ...
لمسش نکن ...
حقیقت دارد من هم نمی دانستم اما نمی توانم لمسش نکنم منظور ام کیبرد هست هم نگاهش نکن هم روبروت را نگاه کن هم وقتی می خواهی این کار را انجام بدهی می دانی که خیلی از این که اینجا هستم دارم رنج می برم چاره ای ندارم به خاطر اینکه می دانم این هم یک حسرت شده فعلن بی خیال شو من می دانم
125
126
127
128
129
130
131
132
133
134
135
136
137
138
1401*2
1401*2
خوب حقیقت دارد وزن بدنم کجا منتقل کنم چطوری دوست شما نشم نمی دانم چطوری بدانم که به شما نچسبم من عاشق چسبیدن به بدنه کیبرد هستم و افتادن وزن بدن همچنین نگاه کردن به اینکه چی کجاست هنوز نمی دانم چی کجاست ؟
منظورم دکمه هاست ...
از قدیم هر کسی می داند که ترک عادت آدم را دچار مرض می کنم مگه نباید بدون صدا تایپ می کردم نه نباید بی صدا با این تایپ کنی من عاشق انداختن وزن بدنم هستم اما حالا وزن بدنم چی کار کنم .
حالا از ماشین حساب کیبرد بدون نگاه کردن این کار را انجام بده و یاد بگیر بدون نگاه کردن حالا ////// این اینجاست بقیه کجا هستند +-*/789456123789456123.1230112345678998877899456123123321321321321321321321321321321321321321654
در لحظه بتوانی خودت را تغییر بدهی و در هر حال این شرط ها را برای اینکه بتوانی خودت را یک ادم کول و با حال فرض کنی آدم یا ادم هر کدام باحال تر هست من نمی توانی از کاغذ استفاده کنم من هیچ کسی را دوست ندارم ...
فقط به تنهایی اما این شده این شده زندگی من دوست ندارم از تو منتفر هستم ... می دانم این جمله دوست دارم را کمتر می شنویم اما جمله اینکه من از تو منتفر هستم بارها به خودم و شاید شرایط که در آن قرار دارم ...
حرف بروس لی را یادت بیار که اینکه کلمات بدن را طلسم می کنند ... باید شکر گزار باشی و این باید ریشه موفقیت تو باشد در آرامش به موفقیت می رسی پس لمس کنی یا لمس نکنی منظورم این هست که من این دکمه ها را فقط موقع فشار دادن لمس می کنم و کف دستم نباید وزن خودش را رو ی یا دکمه های دیگر قرار ندهد پس تو نمی توانی با یک عکس خودت را فریب بدهی پس نباید این همه صدا بدهد پس من باید چی کار کنم می دانی که مثل یک حلزون تایپ می زنی می دانی که خیلی کند کار می کنی می دانی که خیلی دکمه ها بد هستند دوباره داشتم وسوسه می شدم که کیبرد با خلاصی کم و کوچکتر را بیاورم این شده و واقعن این دکمه ها کاربردی نیستند .... بیخیالش شو بس هست فقط چهار دقیقه ای دیگر باید این کار ها را انجام بدهی و هیچ منبعی به جز یااینکه مغز من و روزی که خیلی این کار را انجام دادم من کارم را خیلی خوب این کار را نمی توانم انجام بدهم من دوباره این کار را انجام ندهم پس چی کار کنم و این شده این اشتباهاتی که باید انجام بدهم اصلن روان خوان نمی نویسم دوست دارم که این معنی ها را برای خودم و این شده که شده و دباره دوباره دوباره دارد تکراد دو دو دوباره دووباره سه باره چهار باره ده باره شانزده باره چیزی به اسم دوباره نداریم و حرف اشتباه داریم هر باره یک شماره دارد به نظر من دوباره فقط یک بار آن هم دوباره همین هست که تکرار می شود و این به معنی این هست که شما نباید بفهمید که چقدر چرخه شما می تواند خوب یا بد عمل کند ... شما به همه چیز توجه نمی کنید دارید خودتان روی کلمه دوباره و تکراری ها که دوست ندارید دفن می کنید و این نباید چیزهای که دوست ندارید را در سر شما تکرار شود چیزهای که دوست ندارید اینطوری تکرار شوند این به معنی این و آن هست ....
در هوا می تواند ... تایپ خیلی سخت باشد و ... غیر عملی شاید زیر آرنجی کف گیر یا یک چیزی که باز را حمایت کند موقع تایپ بتواند کمک بیشتری به آدم کند ... کف گیر منظورم بازوی کمکی هست که ژاپنی ها برای تکان دادن اجسام سنگین و پوشیدنی درست کرده اند یک چیز توی مایه های طراحی و اینکه می تواند چیزهای مثل کاپشن به گردن و کمر شما و کوله به گردن شما که حالت کوله یا کاپشن می پوشید یا حتی بعضی از لباسها به گردن و قوز شما را بیشتر کند ...
من قصد داشتم با کلاه نقاب دار جلوی اشعه کامپیوتر را بگیریم و اینکه موهایم ریخته بود می خواستم خودم را با کلاه نقاب جلو حالت قایم کنم که دوباره وقتی کلاه را می روی سرم می گذاشتم و یا اینکه کاپشن یا سی شرت را فقط از روی سر می پوشیدم که دوباره گردنم را به پایین می کشید و همین تایپ بدون تکیه گاه روز بعد فشارهای به شما وارد می کند که بعدن نتیجه اش را خواهی دید یا بهتر خواهی شد ووو
بعضی ها ادعا می کنند ... که آرتروز گردن نتیجه گاز معده هست و حتی این گاز معده می تواند به قلب شما فشار وارد کند بدون منبع هر ادعایی را اعلام می کنم و....
وقت برای ورزش پیدا کنید زیاد تایپ نکنید هیچی در آن نیست دوباره فقط دروغ هست تعداد کارها را بشمارید چی می گویم ... همان دوباره یا هر چی دوست داشتید اسمش را بگذارید ...