تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

Unconsciousضمیر ناخودآگاه

فقط پخش و پلا نویسی. بی نظم نویسی به کمک چیزهای دیگر هنوز فکر می کنم . به چه چیزی اشاره کرده ام به چه چیزی اشاره نکرده ام . در چند دستگاه قدیمی دارم . تایپ می کنم . آره . اینجاست ای کاش اینطور نبود . اسمش را نمیارم تا روی کارم تاثیر را نگذاریم . اسم بعضی از چیزها را با اینکه در زندگی شما حضور دارند نبرید . به خودم نگاه می کنم . برای چی بدون هیچ آماری دارم . کار می کنم . نیاز دارم این چیزها را با چی مدیریت کنم . یک فکر به ذهنم . رسیده . برای اینکه این نوشته های بخش دیگر هم روی آنها کار کنم . هنوز بخش مرکزی یا بخش تصمیم گرفتن . به بالغ شدن کمک نکرده است . آره . واقعیت دارد . این نوشته های زیاد باعث می شود . که مطلب من کمتر خوانده شود . خواننده اینقدر بیکار نیست که این چیزها را بخواند . کدام بخش دارد . بزرگ و بزرگتر می شود . به خودم فکر می کنم . چرا نمی توانم بدون ترس کار کنم . مطالب انگیزیشی . یا کاری . کجاش انگیزشی بوده . حال که باهاش درگیر و در جنگ هستم . کجاش انگیزشی هست. دستاوردی نداشته . 

چی کار کنم . دارم . فکر می کنم . در این مرحله از زندگی در گیر شده ام . این نیاز هست . باید به خودت فرصت بدهی . زیادی اینجا ؟ مانده ام به خودت فرصت بده . چه فرصتی . نمی توانم . کار کنم دارم . درجا می زنم . اگر دیر بجنبم . این چیزها را نمی توانم . همه اش این هست . 1400 کلمه دیروز امروز 1400 کلمه با یک چیزی تایپ کردم . یک مقداری به من فشار آورده . تازه سر درد هم گرفته بودم . صبح بعدش . کارایی من پایین آورده . یک چیز دیگری هم در این سایه ها قایم شده است . خسته شده ام یک جمله را دارم . تکرار . من دارم درجا می زنم . دائم از این پرچین یا پرچین ذهنی . تکرار چه چیزی را به خودت می خواهی . ثابت کنی . برای دیر تر شدن به خودن و این چیزی که نیاز داری . به خودت ثابت کنی . این واقعیت ندارد . نمی توانی . جلوتر بروی به خاطر اینکه قبل این کار را هرگز امتحان نکرده ام چقدر می توانم به خودم فشار بیاورم و این کار که خیلی عجیب هست . به خودت بیا ؟ بس کن . فقط یک بازی هست . یک بار دیگر بازی می کنم . به خاطر این  نمی توانی کار دیگری پیدا کنی . این بار یک بار دیگر بازی می کنم . دارم . نتیجه می گیریم . چند بخش را نمی توانم با هم هماهنگ کنم . مشکل مدیریتی هست . به خودت بیا؟ دوباره تکرار کنی . 

این قدرت ضعیف با هم می آیند . به این چیز اضافی نیاز ندارم . با تمام سر درد ها در کار و بد موقع وارد شدن کنار بیایی . با تمام راه ها و این چیزی که ترسناک تر از آن چیز قبلی هست . به راهی که نیاز نداشته ای و این معنی را با چه چیزی می خواهی . جبران کنی . با تمام این فشار ها نمی توانی کنار بیایی . با . word گوشی فقط داری . فشار کاری را بیشتر می کنی . در صورتی . چه چیزی و نتیجه ای از این کارها می خواهی . بگیری . محاسبه تایپ کردن و این معنی هر چقدر تایپ کنم . بیشتر و راحتر و بدون فکر کردن می خواهم تایپ کنم . بدون اینکه به چیزی یا کسی یا اینکه بخواهم به خودم فشاری بیاورم . من باید بدون اینکه به چیزی فکر کنم یا . اینکه آره من یک حرفه ای نیستم . نمی توانم این کار را انجام بدهم . به خودت بیا؟ باید قدرت مغز خودت را افزایش بدهی . باید فکری به حال خودت انجام بدهی . باید اینکه تایپ 10 انگشتی را میزنی به قدرت تبدیل کنی . این اعتقاد داری . یک ماهیچه در مغز تو ساخته می شود . که دیگران این قدرت ندارند . این خصیصه تو می شود . وقتی با کسی که می خواست با گوشی . تو را استخدام کند . آن زمان امکانات این کار را نداشته ای . این کار تایپ و این تایپ لعنتی . می تواند فشار های به تو بیاورد . نیاز داری به چه چیزی دست پیدا کنی . باید برای خودت نمی خواهی . مسابقه تایپینگ ریسنگ در سایت را ادامه دهی . چرا نمیایی ؟ برویم . تا تایپ کد نویسی بزنیم . حوصله نداری ؟ این کار را به خاطر چی اینطوری شده است . هیچ نتیجه ای ندارد . نمی شود . بدون اینکه به چیزی که می خواهی دست . پیدا نمی کنیم . دارم به این فکر می کنم . دوباره به خودت بیا ؟ یک کم باید دوباره و چند باره این مطالب را با چیزی یک مشت حرف را اینجا . پخش کنی . با تمام فکر که می کردی . فرق دارد . برای من یکم سخت هست . نمی توانم . نتیجه ای که نیاز داری از این کار بگیری . با تمام روحیه خودت که فکر می کردی . خیلی از این چیزی که دوست داشته ای فرق می کند . باید بهتر و بیشتر از این چیزی که هستی باشی . به درد بخور تر و اینکه باید مراحلی را که دوست داری . را چندین بار بیشتر از این چیزی که هست . تمرین کنی . با تمام تعریف های که از این کارداری به درد نخور ترین چیزی که می خواستی باشی . هستی ؟ اما حالا باید یاد بگیری . به خودت بیشتر از این چیزی که هستی . احترام بگذاری . باید تمرین کنی . چقدر تمرین کنی . فقط نوشتن سریع نیست . باید راحتر از آن چیزی که می خواهی کار کنی . با تمام تفاسیری که می خواستم . این معنی برای من نوشته نشده بود . من واقعی نیستم . شاید یک چیزی باشم . که دوست دارم . این معنی یا این کار را انجام بدهم . با تمام .وجود . نمی خواهم این معنی را چند باره . دارم دچار مشکل می شوم . به خودم بیام . دوباره با تمام راه دوباره برگشت به عقب و این را یک راه تکراری شده . پس باید چی کار کنم . با نیاز کار کردن . و این کار دارد . سخت تر می شود . هر خط که جلو تر می روی به خودت می گویی . به چه دردی می خورد . درهم برهم و به درد نخور هست . باید بدون فشار این کار را انجام دهم . اما واقعیت این هست . این کار سخت تر از آن است . که به قسمت غیر ناخودآگاه برود . در قسمت آگاه مغز وجود دارد به خاطر این هست . نمی توانی کار خودت را بیشتر و بهتر انجام دهی . پس من چی کار باید انجام می دادم . که دیگران را از اینجا به دور خودم دور تر بردم . یعنی از خودم فراری دادم نتوانستم . یک کار درست را انجام بدهم . دائم در  حال اشتباه کردن بودم . با تمام چیزی که می خواستم . این معنی به وجود نیامده است . خودم را برای چیزی تازه آماده می کنم . باید به بخش غیر ناخودآگاه ذهنم تسلط پیدا می کردم . پس چه راهی بهتر از این که دوباره به آن بخش حمله کنم .ببینم . از عهده این سردرد های ناشی از محاسبه این که من می توانم . چندین بار تکرار کنم . چیزی بنویسم . که خودم بتوانم از آن بخوانم . یعنی روان خوانی داشته باشم . به خودت بیا . دوباره . فکر کن . معنی جمله بعدی باید از جمله قبلی بهتر باشد . با تمام جمله های قبلی که خوانده ای بخشی هست . که تا حالا هرگز به آن نرسیده ای . می توانی ماهیچه های کمر خودت را راست کنی . راحت نفس بکش . می توانم . انجامش می دهم . اگر هم انجامش ندادم به همان مبل یا جای که نشسته بودم . بر می گردم . تایپ برای تو یک بخش هست . که نتوانسته ای از عهده این کار بیایی و نتوانسته ای خودت را کنترل کنی . چقدر مسخره به نظر می رسد . این آدم وسواس بگیرید . بگوید . من امروز نتوانستم 3 صفحه تایپ کنم . پس این کار را انجام نمی دهم . نتوانستم .حقیقت ماجرا این بود . این کار برای من خیلی سخت تر از آنی هست . می تواند . من خیلی زود عصبانی دچار گردن درد شده ام به کمک حرکات اصلاحی توانسته ام . کاری که می توانم این کار را برای خودم بیشتر انجام دهم . محاسبه کردن که چه کلمه ای را تایپ کنی . خوب توانسته ای یک درس پایتون را تمرین کنی در w3schools اگر درست گفته باشم . دبلیو تری اسکول همه اش را زده ای . بدون این که ثبت نام کرده باشی . چیزی از کد نویسی هنوز یاد نگرفته ای به بخش ناخودآگاه خودت منتقل کنی . نتوانسته ای برای چیزی که می خواهی . همیشه در بخش مردم عادی زندگی کنی . باید فکری به حال این اوضاع یاد ناگیری خودت آموزش سخت . خیلی فاصله زمانی افتاده الان یکم پی اچ پی کار می کنم . تنها فرقش این هست . که این بار ثبت نام کرده ام تیک های که در سایت زده می شود . انجام می دهم در یک نوت پد هم کد ها را دوباره تکرار می کنم . فقط قسمت پایتون و بخشی از قسمت های قبل در پایتون کار می کردم دو تا مرور گر کروم باز می کردم . بعد آن کد را در کروم سعی کن تمرین کنی . مثال همان بخش می زدم یعنی در همان صفحه اشتباه نکنم . یعنی در داخل همان صفحه می زدی . خنده دار بود . که در بخش پاسخ 2 مرتبه یک بار به همان مثال اصلی پاسخ می داد . یک بار به همان بخش که از قبل وجود داشته بود . پس الان می فهمی که تمرین تایپ برای تو خیلی سخت تمام شده . بخشی با کار و توانایی از کار پایتون و تسلط روی زبان انگلیسی نداری . درست از بخش ترنسلیت این نوشته را تبدیل می کنی . نوشته ترنسلیت نقطه گوگل نقطه کام این کار را انجام می دهم . اما نتوانسته ام کار کنم . بخش های مغزم باید با هم هماهنگی پیدا کند . 

  ادامه مطلب ...