-
بی نیازیindependence
پنجشنبه 30 آذر 1402 02:11
یک جورهایی خالی بود امروز دوتا 55 دیدم 800 دیدم 39 و 38 دیدم واقعن این دیگر دارم از حد می گذرم به بقیه چه ارتباطی به دیگران دارد ... چقدر با کارت امروز می توانم بازی کنم اما دیگر دیروز آنقدر پست قبلی که نوشتم از لحاظ ذهنی وقتی که خسته هستم کار کردم که احساس کردم آخرین قطره های خونم بود واقعن فاجعه آمیز بود ... چه...
-
گمشدنgetting lost
چهارشنبه 29 آذر 1402 02:04
نه به طور منظم نه به طوری که فکرش را می کردی این یک کار صحیح نمی تواند باشد احتمال دارد دوباره به شکلی برگشته باشه که بشه روش کار کرد و غیر ممکن هست اگر موفق شده باشی باز به چه دردی می خورد... چه چیزی می خواهی روش کار کنی و این معنی بیشتر از آن معنی می دهد معنی .... ,وقتی احساس می کنی این چیزی هست برای ارتباط با دیگری...
-
بی علاقه و ضد خود Disinterested and self-contradictory
سهشنبه 28 آذر 1402 19:20
شخصیت بهم ریخته ای داری ... شخصیت ناشی از کارهای قبلی هست ... دفترچه یادداشتی نداری با دیدن یک سری کد که فقط می خواهی تایپش کنی مستاصل .... قِل می خوری...منظورم این هست ...می چرخی روی زمین ...مثل چیزی که موقع که از سطح بالا می چرخد ...انگار ذهنیت آدم یک چیز گِرد...یا مثل توپ هست ... گول می خوری ... ناتوان می مانی ......
-
بی مقصدaimless
سهشنبه 28 آذر 1402 07:16
منجنیق 2 تا انتخاب داری ؟ یا اینکه یا اینکه ؟ بیشتر از اینکه کمتر از آن که توان گمشدن بدترین کار خود را تا به حال ارائه داده ای چیزی را با تمام خنده های بیشتری را برای خودم نبینم و بیشت برای خودم و چیزی را برای همین که می شود برای چیزهایی کمتری را ندارم برای خودم به این معنی است که برای خودت کمتر برای این بی معنی بودن...
-
هدف یا من the target or me
دوشنبه 27 آذر 1402 19:48
شکست خوردن شکست نامرئی به خاطر تلاش نکردن که هرگز هیچ تلاشی نمی کنی چطور قابل رویت هست اگر نگاهش کنم هیچ فایده ای ندارد دوباره با صحبت کردن درباره باخت های فاجعه آمیز چه چیزی را در پی دارد ... در حال آموزش نیستم چقدر می خواهی با خودت درست تا کنی .... تا کردن خودت یعنی مثل یک پارچه خودت را پرت می کنم به طرفی یا خودت را...
-
diagnosis تشخیص
جمعه 24 آذر 1402 04:31
چرا باز نمی شه ....در بسته است.... درب را باز کنید.... چطوری بازش کنم ....چقدر پرت مینویسم...مشکل این که......بلد نیستم حرف بزنم خودتان را روی یک نقشه ببینید که هر وقت خودتان را دور ببینید ...وقتی فکر می کنید نزدیک هستید دور هستید ... پس چکار کنم .... بعضی از اوقات هم درست فکر می کنید.....پس از در چه مرحله ای از کار...
-
ذهنیتmentality
چهارشنبه 22 آذر 1402 08:16
وقتی قبول می کنی از لحاظ ذهنی بیکار هستی .... وقتی قبول می کنی از لحاظ ذهنیت بی خاصیت هست...ذهن همه چیز را تعیین می کند حتی اگر واقعیت اطرافیان اینطوری ببین تو را یک واقعیت همه چیز را تغییر می دهد میزان تلاش کردن برای خارج شدن از این وضعیت مارتین سلیگمن .... به خاطر حرف دخترش شروع به تحقیقاتی کرد که منجر به کشف...
-
تایپ شخصی Personal typing
سهشنبه 21 آذر 1402 05:05
دارم فکر می کنم. نقطه خودکار پیشرفت چه چیزی. واقعیت این هست. نشد که برنده شوم با مدل کاریم. بهبودی نداشته ام حوصله ندارم تلاش نمی کنم یاد نگرفته ام چرا دوباره برگشتم به جای اولم انگار دوباره تازه کار شده ام ....توضیح ندارم فقط چون بازدیدهای بعدی داری سرمایه گذاری می کنی پاس کاری می کنی واقعن دوست نداری برنده باشی......
-
تغییرchange
جمعه 17 آذر 1402 16:55
نگذارم تخصص اشتباه گذشته مثل چی.... حال را تحت تاثیر قرار دهد......I don't let the wrong expertise of the past affect the present. سکوت.... چیزی تمام اشتباه بدون برنامه اگر سیستم داشتی زندگی بدون سختی کاری که من دوست داشته باشم کار کنم ....چیزی بنا کرده ام... ذره...ذره .... خودم احساس های خودم....راجب تغییرات چه چیزی...
-
mental retardationرکود فکری
جمعه 17 آذر 1402 03:43
نوشته که ۱۸ بازدید کننده ۲۹۱ بار بازدید چه خبره ...آمار بازدید سایت هست ...دارم فکر می کنم چقدر غلط املایی دارم که خیلی زیاد متاسفانه و اینکه با این وضعیت کارام نمی تواند پیش برود چه میشه کرد یکی از بدهای این کار قابل ارائه نبودنش هست... نتیجه گیری واقعن سنگین هست گوشی که دست گرفتم... این طوری با دست ...با یک دست به...
-
ارتباط روح و جسم کلماتیک
دوشنبه 13 آذر 1402 08:34
ت فاینکه دائم داری. از یک چیز رنج می بری و به جای اینکه سود ببری ضرر می کنی ... همه خواسته هات زیز سوال میروند بعد می بری من همون دیروزیم اگر هنوز خودم هستم چرا روحیه کاری و فکری و جسمس ام کجا رفته .... همه درگیر هستند اگر هنوز کم نیاورده هی یا گم آوردی و هنوز هستی ...تکرار می کنم اگر هنوز پای کار هستی پس ...روح داری...
-
صبح دوباره morning again
شنبه 11 آذر 1402 18:34
همه چیز ترسناک تر از قبل می شود وقتی می توانی این اندازه حواست را پرت کنی جمع و جور کردن حواس برات یک مشکل بزرگ باشد نه از نوع فراموشی بین تنظیم وقت این کار بدون هیچ برنامه و طرح ریزی درستی انجام بدهی هنوز روی موج سوار باشی روی اتفاقات بدون هیچ هدف خاصی بدون هیچ برنامه ای پیش بروی فقط از نقطه A و B وقتی می بینی که به...
-
لذت و ذلتpleasure and humiliation
شنبه 11 آذر 1402 08:16
این خیلی کمتر هست از اون چیزی که انتظارش را داشتم ابزار قدرت مندی نیست بدون هیچ تقه ای و هیچ صدایی و کار دیگر امروز یکبار گوشی ام از دستم افتاد خدا را شکر افتاد روی فرش قاب ضد ضربه هم دارد ...کمی ترسیدم بعدش خوب خیالم راحت شد اتفاق بدی نبود اما من نمی تونم دکمه ها را فراموش کنم.... یک۰۳۳۳دیدم....احتمالن این هم حواسم...
-
Plenty of choice فروانی انتخاب
جمعه 10 آذر 1402 18:38
مشکل من این هست نمی توانم خوب تصمیم بگیریم الان بین پایین رفتن و چک کردن وسائلی که پایین گذاشتم و چیزهایی که در مورد خودم نوشته ام و چیزهایی که بی نقص و اینکه مطالبی که آفلاین تایپ کرده ام و پر از اشتباهات تایپی هست و اینکه پر بوده از اشتباهات و اینکه کجا ذخیره شده است و اینکه کار عمیقی انجام نداده از همه مهم تر قسمت...
-
انگیزه یا نظمMotivation or order
یکشنبه 5 آذر 1402 19:13
#سم_زدایی_دوپامین#Thibaut_Meurisse Deep Work - Cal Newportکتاب کار عمیق، اثر کال نیوپورت خوب اسم کتاب است و ... : 1- عادت های اتمی 2- اثر مرکب 3- قدرت عادت 4- صبح جادویی 5- تخت خوابت رو مرتب کن 6- قانون ۵ ثانیه 7- مادمازل شنل 8- شما که غریبه نیستید 9- کفش باز این ها را من که نخوانده ام شما بخوانید کفش باز و مادمازل...
-
irresponsibility مسئولیت ناپذیری
شنبه 4 آذر 1402 18:19
پیش به سوی اینکه دیگر اینطور دیدگاه من محکوم به اشتباه و شکست بود من باختم به خاطر اینکه درست پیش بینی نکرده بودم جای که با آن ارتباط داشتم اسیر یک فریب بود به خاطر اینکه زمان بندی من و احساس اینکه چقدر باید این کار را به موقع انجام می دادم را از دست دادم من اسیر زمان بودم به خاطر همین شکست خوردم و نتوانستم کارهایم را...
-
نامشخصUnknown
شنبه 4 آذر 1402 07:44
حتی نمی دانم چه کتر می کنم ...چرا روی یک کاغذ نمی نویسم چقدر مشخص چقدر پول بدست می آورم جیم کری آهنربای پول باشیم تونی رابینز به همین علت هست که ضمیر ناخودآگاه به کار نمی افتد کافی هست جستجو کنید تونی رابینز توضیح داده است..چرا انگیزه ای برای جستجو کردن ندارم...تقریبن گیج شده ام بین چیزهایی که که دیگران استفاده کرده...
-
خط شماردنCounting line
جمعه 3 آذر 1402 09:30
برام بازش کن انجامش بده و راحت باش این کتر به چه دردی می خوره فقط اندازه ها دستم نیست مهم نیست چه طریقی ؟چه راهی را می روی من هدفی ندارم؟ انگیزه ای بدون هیچ انگیزه راه به هدف خودش برخورد می کند تاریک تر راحتر به مقصد خودت خواهی رسید ...خوب ساعت۰۳۳۳عدد ۳۳۳ را هم دیدم وسط کار حواسم پرت شد چند بار یک صفحه دیگر باید باز...
-
روزی می رسدone day will come
پنجشنبه 2 آذر 1402 05:05
قسمت سوم این باعث شده تا من و شما با هم همراه باشیم حالا قسمت سوم یا هرچی که فکرش را کنی به خودم فکر می کنم ... اسپنسر جانسون چقدر کتاب نوشت مدیر یک دقیقه ای ... یک دقیقه به خودت اخصاص بده ... من یکم بیش فعال هستم نمی توانم آرام و قرار داشته باشم ... یک چیزی گم کرده ام ای دی اچ دی ای بزرگسالانه دارم ... شاید نداشته...
-
روح خساست The soul is stingy
چهارشنبه 1 آذر 1402 06:10
چطوری می توانی به خودت و بقیه کمک کنی انگیزه دادن به دیگران از چه راهی میسر هست واقعیت این نیست . چه نقایسی داشته باشی چه نقایصی داشته چه نقصی داشته باشی چه اسراری می کنی کدام پس قلت غلط املایی امدی عمدی باید انجام بدهی این دیگر چه شی وه ای شیوه ای هست چه راهی هست باری برای بار بر دوش می کشی . فقط می خواهی تمام روح...
-
چرا تمام شد Why is it over?
دوشنبه 29 آبان 1402 14:54
همیشه دغدغه من این بوده ...چرا صبح ها نمی توانم بیدار باشم به چه خاطر درآمدی از نوشتن من وجود ندارد .حتما یک چیزی هست که مانع می شود . این ها همه اش یادداشت هستند . جزئیاتی از کارهای که انجام می دهید در دست نیست . شما باید خیلی راحت تر از این که اینجا کار می کنید در نقاطی دیگر هم کار کنید . با خودت نمی توانی . کنار...
-
A few more minutes
شنبه 13 آبان 1402 18:48
چند دقیق بیشتر بدون شک از پس هزینه های رایگان بودن بر نمیایی، یعنی رایگان نمی توانی بنویسی... یعنی باید استخدام بشی، هراس و ترس از اینکه فقط این کار را انجام بدهم فقط بخواهم بنویسم... یک دقیقه بیشتر بخواهم بنویسم...یک لحظه یا ۵ دقیقه کتاب بخوانم ۱۰ صفحه بخوانم شاید این ۱۰ صفحه از کتاب به کتابی بیشتر زمان ببرد ......
-
ناخودآگاه هم بلدی و هم نابلدیUnconsciously, you both know and don't know
پنجشنبه 4 آبان 1402 06:45
همیشه مرز بیکار وجود ندارد . کسی که بیکار هست به بیکاری اشتغال دارد . چیزی به این اسم نداریم ... قبلن درک نمی کردم . الان درک کردم حاشیه رفتن در کار نباید باشد . حاشیه یعنی خط بالا بلد هستی . می نویسی یا کار می کنی . بلد نیستی میای اینجا خیلی می نویسی کمر درد می گیری . کسی که تایپ 10 انگشتی می زند . کد نویسی هم بلد...
-
زمان تحمل هدف یا ایده Time to bear the goal or idea
یکشنبه 16 مهر 1402 01:38
یک مدت مشخص هست - که بیشتر از آن نمی توانید . روی یک شغل و یا کار تمرکز کنید . در افرادی که مشکلاتی دارید . در زمینه کاری این مشکلات ناشی از خود شما و محیط شماست . بعضی وقتها شما تقصیری ندارید . حتی نمی دانید . اگر کمی بیشتر یا حتی چند روز یا مدت بیشتر تمرکز کردن ورق را بر می گرداند . به خاطر همین با هدف و کار خود قهر...
-
یک قدم بردار بعد.... تا طلسم ذهنی...Take a step next... until the mental spell...
پنجشنبه 23 شهریور 1402 06:07
در هر حالی کارت را انجام بده .... این شدنی؟ هست برای کارهایی که حقوق ثابت برای آنها دریافت می کنیم... یا خیلی از این کار لذت می بریم کم کم به آن اعتیاد پیدا می کنی ؟ کاری را که بیشتر انجام می دهی؟ یادت میاد خیلی به فنا رفتی ؟ هر کاری می کنی چون انتخاب کارهای بیشتر تو تبدیل شدی به طلسم فقط جادو نیست ؟ کاری هست که...
-
The bitter truth is hard to build and easy to destroy
شنبه 18 شهریور 1402 04:05
حقیقت تلخ ساختن سخت و نابودی راحت حقیقت عجیب و باور نکردنی ؟ برای من حداقل بدون هیچ منبع خاصی: من در آوردی ؟ که قبلن فکر می کردم نوشتن کار خوبی هست . نوشتن و کار بدی هست . ژرفای پیشرفتت نامعلوم هست ؟ اینکه بخواهم انتقام بگیریم و نابود کنی و ویران کنی از کسی یا چیزی و کلن نابود کنی ؟ سوال اینجاست که خسارتش را می توانی...
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 2 شهریور 1402 02:01
اگر بردیم همه بردیم اگر باختیم همه باختیم هر کاری کنی ...همین هست ...فیزیکالی هر کاری کنی نمی توانی راه بری اینجا حس راحتی نداری وقتی چیزی نیاز نداری بنویسی چرا باید بنویسی ... وقت و بی وقت چه چیزی را بی تفاوت کار کنی چه چیزی را بیشتر انجام می دهی من مال این کا. نبودم و نیستم چرا هر چیزی کسی را نیاز داری اینجا باشی...
-
طلسم ۳۰۰Spell 300
دوشنبه 16 مرداد 1402 08:00
Well, the resistance and spell took my 300 posts... now I just want to write... I got careless, 301 now خوب مقاومت و طلسم ۳۰۰ پست من را گرفت ... حالا فقط می خواهم بنویسم ... بیخیالت شدم۳۰۱ حالا شد
-
کنار آمدنtaming the lion
دوشنبه 2 مرداد 1402 19:14
حقیقت داشتن اینکه دارم کار می کنم.... بدون تمرکز بدون اینکه نکته که خودم می دانم را رعایت کنم . نتیجه این می شود باز بعد از یک مدتی بر می گردم خیلی همه چیز از قبل فرق کرده اما من باز دارم سر مسائل خیلی اولیه تلاش می کنم... پایه ها خیلی مهم هستند... مثال شیر و صندلی و رام کننده شیر که دارن هاردی را جستجو کنید ... قضیه...
-
sloppy writingشلخته نویسی
شنبه 17 تیر 1402 07:05
چطوری تایپ کنم؟واقعیت این هست.... واقعیت چیز تلخی ست. واقعیت واقعیت ندارد . تمرکز دارم اما نه روی برنامه ریزی با کاغذ هدف مشخص کوچک ترین وقت را مدیریت کن حتی نمی دونی چطوری کار می کنی حتی .... فکر می کردم ...بلدم فکر کنم .... روی کثیف واقعیت ندارد .... اگر قبلن می دونستم توی چه حالی هستم ... حتمن الان اینجا در این...