تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

گم شدن getting lost

به سختی نمی شود . حتی جلوی خودم را نمی بینم . اصلا روان که نیست . خیلی سخت هست. تمام صحبت من این است . سختی کار سخت هست . من عادت به این کار کردن ندارم . به خاطر چه چیز به این غلبه می خواهی کنی . غلبه بر مشکل حس این است . یک عمر این مشکل فقط مال من بوده . در حالی که به راحتی می شد . با کمی تمرکز کار کردن این مشکل را حل کنیم . به خاطر همه چیز درهم و برهم شد . هزینه وقت گذاشتن و تمرکز کردن .   It is not difficult. I can't even see myself. It is not at all smooth. It is very difficult. That's all I'm talking about. Hard work is hard. I am not used to doing this. Why do you want to overcome this? Overcoming the problem of feeling is this. For a lifetime, this problem was only mine. While it was easy. Let's solve this problem with a little concentration. Because of everything, it became a mess. The cost of time and focus.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.