تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

من نمی خواهم I do not want

چرا هرگز نخواهی توانست این یک پاراگراف را برای خودت به اتمام برسانی این زمینه این شده که کار کردن برای تو خیلی سخت شده است . نمی خواهم این کار را به خودم توجیه پذیر کرده ام . من این همه کار نمی توانم انجام دهم من نیاز ندارم این قدر توضیح به خودم بدهم کار کردن مثل قبل نیست دارم . خودم را در یک چرخه گیر می اندازم . این نوشته ها چه دردی از من می خواهند دوا کنند .... درمان کند ... وقتی کسی که نمی داند چکار کند برای خودش چطوری می تواند به دیگران کمک کند وقتی کمک می خواهی از کسی که خود آن هم یک عمر با این مسئله درگیر بوده با تمام وجودش جنگیده با این مسئله اما هنوز این مسئله وجود دارد هنوز این که باید بجنگی باید با تمام وجودت بجنگی و کار کنی این راه تو هست می خواهی خودتر اب با هر حالی که دوست داشته ای کار را به مرحله ای برسانی که کار تا پایان این رویه...

به خاطر خودت این پاراگراف را پر نکن وقنی به خودت می خواهم این شروع را به خودت نیاز دارد به این معنی می خواهی نرسی فقط بخواهی چیزی را پر کنی این می توان این شکل را به خاطر خودت این فقط یک چیزی باشد که وجود دارد و نمی خواهد چیزی را بیان کند فقط نیاز دارد یک الگویی که الان نباید این کار را تکرار می کردم دچار یک فریب شده اید که داری اینجا این موضوع را می خوانی من دارم یک کار را تکرار می کنم این از روی عادت هست می خواهم یک چیزی را به تو بفروشم تو مجبور هستی تا آخر این مسیر به جلو بروی من دوست ندارم تا آخرش بروم آخرش هیچ چیز نبود وقتی یک بار تا آخرش رفته باشی این معنی ما فقط می خواهیم تا آخرش برویم این معنی این زندگی ما هست این شروع از اینجا شده باشد ما فقط بدون هدف داریم این کارها را انجام می دهیم هیچ نیاز هم نداریم این تکه را تا آخرش انجام بدهیم هیچ چیز تا آخرش به ما اضافه نمی شود.فقط می خواهیم خودمان را خسته تر از قبل کنیم حتی اگر علم بیشتری داشته باشی می خواهی اینجا چه چیزی را بدست بیاری و نتوانسته ای این کار را تا پایان بروی من باید این موضوع را که کاربرگ که باید تکرار می شده و عادت و چرخه را باید می شکستم .  را تا آخرش انجام می دادم . 

  Why you will never be able to finish this one paragraph for yourself is because it is too hard for you to work. I don't want to justify this to myself. I can't do so many things, I don't need to explain so much to myself, work is not like before. I get stuck in a cycle. What kind of pain do these writings ask me to heal.... to heal... when someone who doesn't know what to do for himself, how can he help others when you ask for help from someone who himself has been dealing with this for a lifetime He has been involved in the problem with his whole being, but this problem is still there, you have to fight, you have to fight and work with all your heart, this is your way, you want to bring the work to a stage no matter what you like. That work until the end of this procedure...

Don't fill this paragraph for your own sake, because I want you to start this, it needs you, it means you don't want to reach, you just want to fill something, this can be done like this for your own sake, this is just something that exists and He doesn't want to express anything, he just needs a pattern. I shouldn't have repeated this now. You have been deceived. You are reading this here. I am repeating the same thing. This is out of habit. I want something. sell it to you, you have to go forward to the end of this path, I don't like to go to the end, the end was nothing, once you've gone to the end, that means we just want to go to the end, that means this is our life, this is where it starts We are just doing these things without a goal, we have no need to do this piece until the end, nothing will be added to us until the end. We just want to make ourselves more tired than before, even if you have more knowledge. What do you want to achieve here and you haven't been able to go to the end of this task? I did it until the end.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.