تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی
تجربه های شخصی

تجربه های شخصی

خودشناسی

Priorityاولویت

چطوری می شود که:

در حرکت لانج یا لانگ پای خودت را می کوبی یعنی کوبیدن نه اما فشار میآوری با زانو به زمین مسخره تر از این وجود ندارد که قبلا که باشگاه می رفتی ... 

این اشتباه را انجام نمی دادی .... 

تا اینجا تمام هست ... 

فقط می خواهی یکم ادامه بدهی که چه ....

پس چرا کار اصلی را انجام ا نمی دهی و همه چیز دوباره به حالت اشتباه در آمده است 

چون فکر می کنم از طریق نوشتن که راحتر هست بتوانم کاری انجام بدهم .... 

نه حقیقت هست این است که به این هم نگاهی ندارم فقط یک معجزه می تواند قفل همه چیز را بشکند .... 

پس چطوری می توانی همه چیز را خراب کرد ... 

در کل فکر اشتباه قضاوت می کند ... در بخش حرکتی دارم .... 

دلت بسوزه که توانستم با حرکات چرخش کتاب آرنولد شوارزنگر که خیلی هم قدیمی هست ... فکر می کنم ...حرکت چرخش گردن اولش الان دیگر اشتباه هست ... البته من کارشناس نیستم از خودم می گویم ... یعنی فکر یک روزشکار هست که دائم اشتباه فکر می کند ... نیاز به این دارم که فکر کنم ... 

تسلیم شوی .... نورگیوآپ هرگز تسلیم نخواهم شد پس چی می شود ... 

چی کار می خواهم انجام بدهم .... نیاز دارم به این .... به چیزی یا شخصی نیاز داشته باشم .... پس وقتی آن شخص یا چیز خیلی دور می شوی .... ؟ به هدف خودت نرسیده ای پس زندگی را مثل یک کار بیهوده انجام می دهی .... 

مثل سیگار که بی دلیل و از روی عادت کشیده می شود؟ خود شخص هم نمی داند ؟ چرا سیگار می کشد ؟ یا نوشابه می خورد ؟ که یکی از ترکیباتش معلوم نیست چی ؟ هست حالا باید ثابت کنی که هرگز سیگار نکشیده ای پس در این مورد نمی توانی نظر بدهی فقط چیزی که شنیده ام فقط سیگار اوایل آن یک حس خوب بدهد که نمی دهد آن حس را هم نمی دهد ؟ فقط حس کن داری پول و وقت خود را صرف دود کردن هیچ چیز می کنی که سرطان هم برایت می آورد ....؟ 

فکر کنم موفق شدم .... حس اشتباه و هدف اشتباه را انتقال بدهم ... 

یعنی این کار باعث شد فکر کنم یک کاری کرده باشم در حالی که هیچ خط کدی ننوشتم ... 

و منظور قبلی که می خواستم بگویم ؟ وقتی حس نداری بلند شوی هیچ کار مثبت یا منفی انجام بدهی ؟ 

گذشته می توانستی بازی کامپیوتری هم انجام بدهی الان دیگر نمی توانی بدون اینکه به تو فشار بیاید بازی کنی این طوری چطوری عوض شدی بد شدی یعنی الان دیگر با هم بازیت نمی توانی بازی کنی دائم پرخاش گر شده ای و دوست داری پرخاش کنی ؟ 

یعنی از بازی کردن که روزی با این کار علاقه به زندگی پیدا می کردی ؟ 

و حس Cool  کول یا باحال داشته باشی دیگر فقط داری عذاب می کشی ؟ چرا به پول نمی رسم ؟ چرا به هدفم نمی رسم دوباره چند خط نه چند لحظه با اولویت زندگی ام یعنی کد نویسی فرار کردم . 

ادامه مطلب ...